شماره ۲۰۰۳ | ۱۳۹۹ دوشنبه ۹ تير
صفحه را ببند
سی‌ان‌ان گزارش داد:
آمریکا تنهاتر از همیشه است
شیوه یکجانبه‌گرایی، ذات سیاست ترامپ در دوره اول او بوده است. دکترین «اول آمریکا»ی ترامپ باعث شده تا چندجانبه‌گرایی واشنگتن که سال‌ها سیاستمداران آمریکایی آن را ساخته بودند، به نیروی گریز از مرکز اعتمادناپذیری تبدیل شود که خطر پراکندگی نیروهای دموکراتیک را در پی دارد. تأثیر ترامپ تنها روی آمریکا نیست؛ پایتخت‌های کشورهای جهان نیز این تأثیر را به خود می‌بینند. دهکده جهانی حالا در چرخشی نیمه دایمی قرار گرفته و چیدمان ژئوپلتیک آن دیگر شبیه گذشته نیست. اوج فشارهای مسائل بین‌المللی از بحران آب‌وهوایی گرفته تا کرونا و تهدید اقتصاد جهانی و ظهور غیرقابل تصور چین شرایط را به نقطه فروپاشی کشانده است

[مجتبی پارسا] ایالات متحده آمریکا در مسیر تبدیل‌شدن به کشوری بی‌برنامه در مقابل کرونا و متحدی غیرقابل اعتماد برای دوستانش است. جهان شاهد آن است که این ابرقدرت در مواجهه با کرونا تقلا می‌کند تا شبیه کشورهای فقیر و کوچکی رفتار کند که نتوانسته‌اند کرونا را تحت کنترل خود داشته باشند.
به گزارش سی‌ان‌ان، سه‌ سال و نیم از ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، اعتبار بین‌المللی آمریکا را تغییر داده و شاید حتی آینده سیاسی خود او را به گونه‌ای تغییر داده که وقتی او در بیستم ژانویه 2017 برای ورود به کاخ سفید قسم یاد می‌کرد، تصورناپذیر به نظر می‌رسید.
ترامپ آن روز گفت: «ما باید از مرزهایمان در مقابل تاخت‌وتاز علیه تولیدات و دزدیده‌شدن کمپانی‌ها و نابودی شغل‌هایمان به وسیله کشورهای دیگر محافظت کنیم»
در آن زمان حرف‌های ترامپ به نظر حساب‌شده، آشفته و البته گیج‌کننده می‌رسید.
سه روز پس از مراسم تحلیف، او از معاهده ترنس-پاسیفیک خارج شد؛ معاهده‌ای تجاری میان 12 کشور جهان. به دنبال این اتفاق، دستور اجرایی شماره 13769 او صادر شد. دستوری که ورود شهروندان هفت کشور عمدتا مسلمان را به خاک آمریکا ممنوع می‌کرد.
بنابراین وقتی رهبران اتحادیه اروپا در فوریه 2017 در مالتا گرد هم آمدند، موضوع آمریکا به یکی از موضوعات اصلی آنها تبدیل شده بود. دونالد تاسک، رئیس شورای اروپا، خطاب به رهبران اروپایی نوشت: «تغییرات در واشنگتن اتحادیه اروپا را در موقعیت سختی قرار داده است. به نظر می‌رسد که دولت جدید آمریکا 70‌ سال سیاست خارجی این کشور را زیر سوال برده است.»
آنگلا مرکل اعلام کرد: «سرنوشت اروپا در دستان خودش است و من اعتقاد دارم که هر چه ما بهتر و واضح‌تر نقش خود را در جهان بیان کنیم، بهتر می‌توانیم از روابط خود مراقبت کنیم.»
سه ماه بعد، ترامپ در نخستین سفر خارجی خود نشان داد که حق با مرکل است. ترامپ در نشست ناتو در 25 می‌ در بلژیک، نه‌ تنها از مدیریت و عملکرد مرکل در آلمان در تحقق اهداف بودجه‌ای ناتو انتقاد کرد بلکه به متحدان خود در ناتو حمله کرد.
سه‌سال و نیم از ریاست‌جمهوری ترامپ کاری کرد که حالا اعضای ناتو نگران آن هستند که انتخاب مجدد ترامپ باعث پایان‌یافتن ناتو شود. این ترس‌ها دو هفته پیش خود را نشان داد؛ یعنی زمانی که ترامپ اعلام کرد 9500 سرباز خود را از پایگاه‌های آلمان بیرون می‌کشد. او این حرف را بدون اطلاع‌دادن به مرکل زده بود.
هفته پیش یکی از منابع بلندپایه ناتو به نیک رابرتسون، تحلیلگر سی‌ان‌ان گفت که اگر ترامپ بار دیگر انتخاب شود «خبر بسیار وحشتناکی است» که می‌تواند «اتحاد اروپا را از بیخ‌و بُن نابود کند». شاید عملا ناتو از بین نرود، اما دیگر اهداف خود را پیش نخواهد برد. به گفته این منبع در ناتو، آنچه که ترامپ پیشنهاد می‌کند «بسیار واقعی است؛ او به دنبال تعداد زیادی سرباز است». و این موضوع نشان‌دهنده آن است که «آمریکا دیگر کشوری نیست که بتوان به آن اعتماد کرد».
شیوه یکجانبه‌گرایی ذات سیاست ترامپ در دوره اول او بوده است. دکترین «اول آمریکا»ی ترامپ باعث شده تا چندجانبه‌گرایی واشنگتن که سال‌ها سیاستمداران آمریکایی آن را ساخته بودند، به نیروی گریز از مرکز اعتمادناپذیری تبدیل شود که خطر پراکندگی نیروهای دموکراتیک را در پی دارد.
تأثیر ترامپ تنها روی آمریکا نیست؛ پایتخت‌های کشورهای جهان نیز این تأثیر را به خود می‌بینند. دهکده جهانی حالا در چرخشی نیمه دایمی قرار گرفته و چیدمان ژئوپلتیک آن دیگر شبیه گذشته نیست. اوج فشارهای مسائل بین‌المللی  از     بحران آب‌وهوایی گرفته تا کرونا و تهدید اقتصاد جهانی و ظهور غیرقابل تصور چین شرایط را به نقطه فروپاشی کشانده است.
اینکه آمریکا تا چه اندازه «خارج از مسیر» حرکت می‌کند را دیگر نمی‌توان مخفی کرد. وقتی موضوع به همکاری‌های بین‌المللی می‌رسد، اروپا به همان اندازه که مایل است در کنار چین قرار بگیرد، در کنار کاخ سفید ایستاده است. این نه فقط به علت پیش‌بینی‌ناپذیربودن سیاست‌های ترامپ در قبال سوریه، کره شمالی، موضوع تجارت و ناتو است. در ماه ژانویه، ترامپ از مدیریت چین در موضوع کرونا تمجید کرد و گفت: «فکر می‌کنم که رهبری ما هیچ‌گاه به این خوبی نبوده است. ما با آنها (چین) در مورد کرونا که ادامه دارد، همکاری می‌کنیم.»
در پایان ماه آوریل، کاخ سفید خواهان آن شده بود که چین به علت موفق‌نبودن در زمینه اطلاع‌رسانی جهانی و ندادن هشدار در مورد کرونا باید تنبیه شود.
ماه گذشته در نشست سالانه سازمان بهداشت جهانی، در حالی ‌که ترامپ می‌گفت سازمان بهداشت جهانی عروسکِ دست چینی‌هاست، اروپایی‌ها اصرار داشتند تا آمریکا برای ایجاد تحقیقات درباره عملکرد چین در مواجهه با شیوع کرونا فشار وارد کند.
کارل بیلت، نخست‌وزیر پیشین سوئد، در توییتی نوشته است که انگار شاهد «جهان پساآمریکایی» هستیم: «چین با استراتژی روشن به راهش ادامه می‌دهد، اتحادیه اروپا تلاش می‌کند آنچه را که از همکاری‌های جهانی باقی مانده، نجات دهد و آمریکا بیش از آنکه برای مقابله با کرونا تلاش کند، سعی می‌کند با چین درگیر شود.»
و بدتر از همه اینکه اقدامات خودِ ترامپ نظرات او را در مبارزه با این ویروس تقریبا بی‌اعتبار کرده است. فقط مسأله این نیست که او برخلاف همه توصیه‌های بهداشتی می‌گوید که مردم برای مبتلا‌نشدن به کرونا قرص هیدروکسی کلروکین بخورند؛ بلکه موضوع این است که ترامپ به خاطر مقابله با چین مردم آمریکا را به نابودی می‌کشاند.
اگر کووید-19 یگانه بحران ترامپ بود، جهان او را می‌بخشید و کمی بخشنده‌تر با او برخورد می‌کرد اما ترامپ در زمان ریاست‌جمهوری‌اش بیش از پیشینیان جهان را به هم ریخته است. او از توافق‌نامه تغییرات جهانی آب‌وهوا خارج شد، از توافق‌نامه اتمی -توافق‌نامه‌ای چند‌جانبه در مورد برنامه اتمی ایران- بیرون آمد، جنگ اقتصادی را با چین آغاز کرد و درگیری دیگری را با اروپا آغاز کرده است. او تا مرز درگیری نظامی با ایران رفت، شرایط و روابط را با کیم جونگ اون در کره‌شمالی آشفته کرد؛ همان‌طور که با بسیاری از جوامع بین‌المللی چند ملیتی ازجمله سازمان ملل و صندوق بین‌المللی پول این کارها را انجام داد.
بالاتر از همه اینها، او ظاهرا هیچ تمایلی برای انتقاد از دیکتاتوری ندارد. در مقابل چشمان او، چین و روسیه هر دو به سمتی رفتند که رهبران‌شان، شی جیپینگ و ولادیمیر پوتین، مادام‌العمر شوند.
یک هفته تا سالگرد استقلال آمریکا باقی مانده است و به نظر می‌رسد که آمریکا هیچ‌گاه تا این اندازه تنها نبوده است. ترامپ بسیاری از پیوندهایی که کشور را به معیارهای بین‌المللی نزدیک می‌کرد، قطع کرده اما با هزینه‌ای که سایر کشورهای جهان باید آن را بپردازند.
اما بیش از همه اینها، غیرقابل اعتماد بودن ترامپ خصوصا در موضوع کرونا بیش از دیگر موضوعات به چشم می‌آید. دیگر نمی‌توان از موضوع شیوع ویروس چشم‌پوشی کرد. با افزایش تعداد مبتلایان در بیش از 30 ایالت آمریکا، جامعه جهانی دیگر نمی‌تواند چشم‌هایش را بر روی شکست‌های واضح و نمایان رئیس‌جمهوری آمریکا         ببندد.
با وجود بزرگ‌ترین بحران اقتصادی در جهان، شکست آمریکا در مقابل ویروس کرونا می‌تواند همه کشورها را تحت ‌تأثیر قرار دهد.
رهبران جهان باید تا نوامبر و روز انتخابات در آمریکا منتظر بمانند تا شاید شانسی برای نجات باقی بماند.


تعداد بازدید :  491