[ ترجمه فرشاد رضایی ] «پیادهها» روایت مصوری است مبتنی بر جنبش حقوق مدنی و مبارزات سیاهپوستان آمریکا که از آزادی و برابری سخن میگوید. مستندی از زبان جان لوئیس از رهبران جنبش و نماینده کنگره که جوایز معتبر و متعددی مثل جایزه کتاب ملی آمریکا، جایزه ویل آیزنر (جایزه ویژه کتابهای مصور) و جایزه رابرت اف کندی را از آن خود کرده است. از مهمترین ویژگیهای بصری «پیادهها»، تصاویر سیاه و سفید واقعگرایانه و در عین حال متفاوت نیتپاول است که حالوهوای آکنده از تبعیض آن سالهای پرالتهاب تاریخ آمریکا را به خوبی منتقل میکند. نیت پاول که از شناختهشدهترین طراحان رمان گرافیکی آمریکاست، با چنان دقتی صحنههای تاریخی را بازسازی کرده است که وقت خواندن کتاب به نظر میآید فیلمی مستند از آن روزها میبینیم. ماجرای کتاب از هفتم مارس ۱۹۶۵ شروع میشود؛ زمانی که جان لوئیسِ جوان به همراه دیگر فعالان حقوق مدنی در راهپیمایی «سلما» به «مونتگومری» شرکت کردند؛ تظاهراتی که بعدها به یکشنبه خونین معروف شد. آنها با پلیس ایالتی روبهرو میشوند که از شرکتکنندگان در راهپیمایی میخواهد پراکندهشوند. وقتی جواب منفی میدهند، پلیس حمله میکند، کتکشان میزند و گاز اشکآور به سمتشان شلیک میکند. این صحنه کات میخورَد به بیستم ژانویه ۲۰۰۹، زمانی که جان لوئیس بهعنوان نماینده کنگره برای حضور در نخستین مراسم تحلیف باراک اوباما آماده میشود. او در دفترش میزبان دو پسر جوان از آتلانتاست که میخواهند درباره تاریخشان چیزی یاد بگیرند. لوئیس هم داستان زندگیاش را برای آنها تعریف میکند، از زمانی که پسر جوانی بوده و از مرغ و خروسها و زمینهای کشاورزی پدرش نگهداری میکرده تا وقتی که آرامآرام درگیر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا میشود.نیم قرن پس از راهپیمایی واشنگتن در آگوست 1963، جنبش حقوق مدنی ممکن است به نظر خاطرهای دوردست باشد. تحصنهای فروشگاه با نام «مسافران آزادی» -که در آن فعالان، جدایی اتوبوسها در جنوب را به چالش میکشند و حملات خشونتآمیز به معترضان تظاهرات مسالمتآمیز در سلما و مونتگومری را محکوم میکنند- برای نسل جدید مانند تاریخ باستان است. درواقع «پیادهها» نخستین بخش از یک مجموعه رمان سه جلدی گرافیکی است که جان لوئیس با اندرو آیدین نوشتهاند.
چطور ایده نوشتن رمانی مصور براساس زندگی شما شکل گرفت؟
این ایده از روزی پدید آمد که یکی از کارمندان کمپین من، اندرو آیدین به جمعی از کارگران مبارزات انتخاباتی گفت که قصد دارد به کامیک کانِ سن دیگو برود. او را مسخره کردند و گفتند: «کتابهای مصور میخوانید!» من به او گفتم «نباید این فرصت را از دست بدهی.» کتاب مصوری را به خاطر آوردم که سال1957 وقتی هفده ساله بودم، بیرون آمد. اسمش «مارتین لوتر کینگ جونیور و داستان مونتگومری» بود و تأثیر زیادی روی من گذاشت. باعث شد به فلسفه مقاومت بدون خشونت، نگاهی بیندازم. همینطور روی دانشآموزانی که مقابل پیشخوان فروشگاهها در گرینزبوروی کارولینای شمالی نشسته بودند، بسیار تأثیر داشت. بنابراین چند روز بعد، این مرد جوان برگشت پیش من و گفت: «آقای نماینده، شما باید یک کتاب مصور بنویسید» و من گفتم: «مطمئن نیستم...» اما او ادامه داد و سرانجام گفتم: «اگر در این پروژه با من باشی، این کار را خواهم کرد.» درست پنجسال پیش بود.
حدس میزنم با شما گفتوگو کرده است تا بتواند داستانها را تنظیم کند.
بله، این همان کاری است که ما انجام دادیم. او بارها و بارها با من گفتوگو کرد و داستانها را روی کاغذ آورد و بعد کار را به نیت پاول سپردیم و حالا «پیادهها» اینجاست.
بهطور عمده این بحث با تحصنهای فروشگاههای نشویل مطرح شد. درست یک هفته بعد از آنکه دانشآموزان گرینزبورو برای نخستین بار این کار را انجام دادند. وقتی به گذشته نگاه میکنید، تمایل داشتید ابتدا شما و دوستانتان در نشویل تحصن میکردید؟
خب درواقع ما در نوامبر 1959، قبل از واقعه گرینزبورو، تحصن تحصیلی و کارگاههای آموزشی بدون خشونت را برای آمادهسازی تحصنهای بعدی شروع کرده بودیم. بنابراین بله، درست پس از آن باید بهطور منظم شروع به تثبیت اقداماتمان میکردیم. اما تا اوایل سال بعد یعنی بعد از تعطیلات برای مذاکره صبر کردیم.
اما تحصنهای گرینزبورو است که به یاد میآوریم، نه تحصنهای نشویل و حداقل نه به اندازه آن.
درست است اما تحصنهای نشویل به گفته دکتر کینگ، منضبطتر بود. ما درک بیشتری از فلسفه و مقررات بدون خشونت داشتیم. ما معلم بزرگی داشتیم، جوانی به اسم جیمز لاوسون که وزیری نظریهپرداز با باوری قوی و همواره به دنبال صلح بود. او راه صلح و عشق، فنون مبارزاتی بدون خشونت را به ما آموخت. بسیاری از ما در نشویل بدون خشونت رفتار کردن را به عنوان سبک زندگی پذیرفتیم، نه فقط بهعنوان یک تکنیک یا تاکتیک.
همانطور که در «پیادهها» اشاره میکنید، افرادی بودند که در طول آموزش فنون بدون خشونت فهمیدند اصلاً برای تحصن ساخته نشدهاند.
بله، افرادی بودند که نتوانستند تاب بیاورند و این اصول را تحمل کنند. اما کارهای دیگری انجام دادند، مثل جمع کردن افراد و بردن آنها به اماکن جلسات یا پخش کردن اعلامیهها و درست کردن تابلوهای تظاهراتی. اما نمیتوانستند در موقعیتهایی قرار بگیرند که ممکن بود مورد حمله قرار بگیرند یا دستگیر شوند.
چون فشار برای مقابله و ضد حمله بسیار شدید بود.
درست است. در نشویل فهرست مقررات رفتاری را تنظیم کردیم؛ «مقابله به مثل نکنید»، «جواب ندهید»، «مقاومت کنید»، «از کوره در نروید»، «از رهبرتان پیروی کنید»، «مستقیم به جلو نگاه کنید».
زمان خواندن کتاب در این فکر بودم که چقدر رمانهای گرافیکی رابطه تنگاتنگی با فیلمها دارد. نحوه نمایش تابلوها مانند فیلمنامهای مصور عمل میکند.
خب نمایشهای بسیاری وجود داشت و کتاب آن را به تصویر میکشد. در نشویل، مردم همیشه میگفتند «چه کاری باید بکنیم؟» و من میگفتم «باید راهی برای به نمایش درآوردن این مسأله پیدا کنیم. باید چهرهای برای آن ایجاد کنیم.» و این کتاب همین کار را میکند.
اگر تمایل دارید از جلد دو و سه، از قبل اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهید.
تقریباً همه چیز را پوشش میدهند. بهعنوان مثال راهپیمایی در واشنگتن که 50سال پیش در آگوست رخ داد. از سلما عبور خواهیم کرد. موارد بسیاری را خواهیم دید که شخصاً شاهد آنها بوده یا در آنها شرکت کردهام، مانند زمانی که بابی کندی شنید دکتر کینگ ترور شده است، یا وقتی خود او درسال 1968 ترور شد و من در اتاقش در هتل بودم. کل داستان را پوشش خواهیم داد و چیزی از آن باقی نمیماند.
برگرفته از شیکاگو تریبون
پیادهها
(جنبش مدنی سیاهپوستان)
نویسنده: جان لوئیس
تصویرگر: نیت پاول
ترجمه: محمد جباری
ناشر: اطراف
560 صفحه
80هزار تومان