[عبدالحسین طوطیایی |پژوهشگر کشاورزی] اپیدمی کرونا تنها در کمتر از پنج ماه بر بسیاری از مناسبات جامعه بشری و حتی جامعه زیستی اثر گذاشته است. اثراتی که بیاغراق باید باور داشت که جهان دگرگونشده پساکرونا هرگز در امتداد گذشته به راه خود ادامه نخواهد داد. در این دگرگونی البته کشورهایی که هوشمندانه مدیریت خود را متناسب با الزامات جدید سامان میدهند، از این غربال تکاملی سربلند بیرون میآیند. ازجمله راهبردهای مدیریتی که دولتها در این مرحله گذار باید به آن بیشتر عنایت کنند، حفظ پایداری امنیت غذایی و نهایتا حکمرانی غذایی به مثابه اصلیترین وظایفشان است. در کشور ما نیز روند تخریب منابع تجدیدناپذیر تولید در دو سه دهه اخیر و به موازات آن افزایش منابع مصرف و خشکسالیهای طولانی موجب شده بود اهمیت راهبرد امنیت غذایی قبل از کرونا هم در کانون توجه بیشتری قرار گیرد. رویکردی که پس از این بحران هم باید با شدت بیشتری در برنامهریزی کلان پی گرفته شود.
آثار اقتصادی و اجتماعی کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و غرب آسیا در پساکرونا و تا همین حالا از آسیبپذیری شدید آنها حکایت دارد. کشورهایی که از حیث منابع تولید پایدار فقیر بوده و اتکای مدیریت آنان تنها به درآمد نفت بود. کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد برای غرب آسیا پیشبینی میکند که بحران کرونا حدود 8.3میلیون نفر را در جهان عرب به فقر و درماندگی سوق میدهد و در نتیجه کشورهای منطقه شاهد کمبود شدید مواد غذایی خواهند شد. البته این رقم بیش از 100میلیون نفر جمعیت فقیر حال حاضر منطقه است. با شیوع کرونا قیمت جهانی برنج به بالاترین عدد هفت سال اخیر رسیده و قیمت گندم هم ۱۵درصد از نیمه دوم ماه مارس بالاتر رفته است. پیشبینی میشود قیمت مواد غذایی با پایه گندم به شدت گرانشود. آمار و ارقام درباره محصولات علوفه و بهخصوص ذرت و دانههای روغنی نیز از چنین نوسانی حکایت میکند. شرایط بازار جهانی حبوبات نیز دستکمی از محصولات اشارهشده ندارد. کاهش قابل پیشبینی تولید مواد غذایی در رابطه با گسترش بیماری کرونا، اثرات بلندمدت و مخاطرهآمیزی بر امنیت غذایی جوامع میگذارد که عمده این تأثیرات از اختلال در دسترسی فیزیکی و اقتصادی به غذا رخ میدهد. به دلیل فعالیت نداشتن بسیاری از مشاغل، در پساکرونا اقتصاد جهان با رکود تورمی مواجه خواهد بود و کشور ما نیز که پیش از این دچار رکود تورمی بوده است، چهبسا با بحران مضاعفی روبهرو شود. این موضوع نهتنها موجب افزایش قیمت غذا میشود، بلکه شمار افرادی را که برای ادامه زندگی و تأمین امنیت غذایی خود نیازمند کمک و حمایتهای دولتی هستند نیز افزایش خواهد داد که میتواند منجر به کاهش تقاضای غذا شود. کاهش تقاضا برای اقلام غذایی تولیدشده در داخل، جریان نقدینگی در بخش تولید غذا را کاهشمیدهد. هماکنون نشانههای ورشکستگی بسیاری از تولیدکنندگان و انباشت محصولات فاسدشدنی آنان را به دلیل اختلال در سیستم حملونقل مشاهده میکنیم. بحث واردات مواد اولیه با مشکلاتی مواجه خواهد شد و تلاش مضاعف دولت را برای کنترل بازار ارز و ایجاد امنیت در بازار عامل میطلبد، تلاشی که به تولیدکنندگان و متعاقبا مصرفکنندگان کمک خواهد کرد. از تأثیر بحران کرونا بر بازارهای صادراتی نمیتوان به سادگی گذشت. رسیدن به رشد سالانه ۲۲درصدی صادرات غیرنفتی از اهداف اصلی برنامه ششم توسعه صادراتی نیز محسوب میشود که بخش کشاورزی نقش اصلی را در این برنامهریزی به عهده گرفته بود.
اشارات فشرده فوق نشان میدهد که در صورت نبود آمادگی و برنامهریزی هوشمندانه بخش کشاورزی برای دوران پساکرونا باید در انتظار ناهنجاریهای بیشتر در چرخه از تولید تا توزیع غذا باشیم. اگر ابعاد فاجعه را از هماکنون پیشبینی کنیم، ارزیابی ما از هر مترمربع از منابع تولید دگرگون میشود و صیانت از آن را مهمتر از حتی امر تولید تلقی خواهیم کرد. مدیریت بخش کشاورزی باید با تشکیل کمیتهای قدرتمند از نظر دانش و تجربه به پایش لحظهبهلحظه نوسانات این عرصه ناشی از اپیدمی کرونا بپردازد. شاید روزی فرا رسد که کابوس کرونا به پایان رسد، اما در آن روز هم جوامعی با گامهای استوارتر به سمت جهان 9میلیارد نفر آینده میروند که از تلخیهای کرونا تجاربی شیرین گرفته و برای هر کرونای تازهای آماده باشند.