صدونود سال پیش در چنین روزی، برابر هجدهم می 1830 میلادی، لویی فیلیپ پادشاه فرانسه پس از یک دوره کشمکش سیاسی و لفظی، دستور حمله و تصرف سرزمین الجزایر را صادرکرد. دعوای الجزیره و پاریس درواقع از سه سال قبل و درپی بیاحترامی حاکم الجزایر به سفیر فرانسه در این کشور آغاز شده بود. در این ایام الجزایر با وجودی که تابع امپراتوری عثمانی به شمار میرفت، اما حاکمیت سیاسی تقریبا مستقلی داشت و شاید به همین دلیل پس از حمله فرانسویها، دولت عثمانی که خود درگیر مشکلات و معضلات مختلف بود، نتوانست کمک شایانی به این سرزمین تحت حمایت خود بکند. ارتش فرانسه پس از تصرف خط ساحلی یا همان مناطق واقع در شمال سرزمین الجزایر که درپی چندین و چند نبرد سهمگین حاصل شد، به دلیل بروز اختلافات سیاسی در پاریس، از ادامه نبرد و اشغال دیگر نقاط این کشور منصرف شد، اما این انصراف باعث نشد انقلابیون الجزایری تلاش خود را برای بیرون راندن فرانسویها از سرزمینشان پشت گوش بیندازند. یکی از افرادی که در این راه نهایت جانفشانی را به خرج داد و یک تنه لقب رهبر آزادیخواهان الجزایری را از آن خود کرد، کسی نبود جز عبدالقادر الجزایری که پس از سالها نبرد بالاخره توسط فرانسویها دستگیر و به دمشق تبعید شد. نقش اختلافات سیاسی در واکاوی دلایل حمله نظامی فرانسه به این کشور آفریقایی غیرقابل کتمان است، اما در این میان اشتیاق پاریس به مستعمرهسازی را نباید از نظر دور داشت. درواقع رقابت بین انگلستان و فرانسه برای مستعمرهسازی از مدتها قبل کلید خورده بود، با این تفاوت که بریتانیا زودتر از همسایه خود در آن سوی کانال مانش جنبیده بود و بهترین سرزمینهای موجود را که گل سرسبدشان هندوستان به شمار میرفت، زیر سیطره خود درآورده بود. این موفقیت برای فرانسویها که تقریبا بر سر همه چیز با انگلیسیها رقابت داشتند، گران آمد و احساسی مملو از یأس و حقارت را بر آنان مستولی کرد. نهایتا تصمیم فرانسه برای مستعمرهسازی به شیوه بریتانیا متوجه نزدیکترین سرزمینهای موجود یعنی کشورهای قاره آفریقا شد. تلاش پاریس برای سیطره بر کشورهایی چون نیجر، سنگال، توگو، بنین، کامرون، چاد، آفریقای مرکزی، گابون، مالی، موریتانی، جمهوری کنگو، مراکش، تونس، بورکینافاسو، ساحل عاج، گینه و... حاکی از ناسور بودن زخم هندوستان بود، هرچند گویی همه این سرزمینها نیز نمیتوانستند غم حاکمیت رقیب بر کشور مهاراجهها را از دل ساکنان کاخ ورسای بزداید. عاقبت زمانی رسید که وسعت مستعمرات فرانسه چیزی بیش از 10میلیون کیلومتر مربع را دربرمیگرفت. اما از میان این 10میلیون کیلومترمربع، الجزایر گویی حکم هندوستان کوچک را برای فرانسویها داشت، چه آنکه با وجود از دست رفتن همه این مستعمرات در طول زمان، دلکندن از الجزایر برای اشغالگران زمان بیشتری برد و البته درد و رنج بیشتری نیز از خود برجای گذاشت.