اینکه بعد از هر لرزهای از زلزله بزرگ تهران میگویند، اشاره به زلزله مخرب ری در 190 سال پیش دارد که به احتمال قوی مربوط به گسل ری است. آن زمان هنوز تهرانی در کار نبود. اما باید بدانیم که گسلهای زیادی در اطراف تهران و دشت قزوین وجود دارد و از اساس برای فعالیتهای لرزهای در تهران و شهرهای مختلف ایران، نمیتوان پایانی متصور بود. در همین منطقه اطراف تهران گسل کم نیست؛ کهریزک، پارچین و پیشوا، مشا و شمال. در حال حاضر مشخص نیست که کدام یک از این گسلها انرژیاش را آزاد کند و تهران را بلرزاند اما واقعیت قضیه این است که لرزه در این منطقه دائما در حال رویداد است و تمامشدنی نیست.
با این همه باید گفت این لرزهها، نشانه خوبی است. هر لرزه بخشی از انرژی گسل را آزاد میکند و باید آثار مثبت آن را هم دید. اکنون لرزهها در شبکه ژئوفیزیک و شتابها در مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ثبت میشود. جمعآوری دادههای شبکههای شتابنگاری و لرزهنگاری، اطلاعات مفیدی به دست میدهد، مثل اطلاعاتی از خاک نقاطی که لرزه در آنها اتفاق افتاده. ما به وسیله این نمونه رکوردها در تحقیقات با روشهای پیشرفته و خصوصا هوش مصنوعی، خود را به آن لرزههای نسبتا شدیدتری که ممکن است در تهران رخ دهد، نزدیک کنیم. از این دادهها میتوان برای برنامههای مدیریتی، طراحی آییننامهها و مدیریت بحران بهره برد.
با وجود نگرانی شهروندان از سوی دیگر، باید این واقعیت را دانست که با توجه به سختگیریهای آییننامهای در ساختوسازهای جدید و استفاده از مواد و مصالح پیشرفته، ساختمانها روزبهروز سبک تر و محکمتر میشوند، خصوصا ساختمانهایی که اسکلت چه بتنی و چه فلزی دارند. در این موارد به طور قطع نباید نگران بود. ساختمانهای دارای اسکلت در مقایسه با ساختمانهای بدون اسکلت (ساختمان های خشت و گلی، آجری و نیمه اسکلتی در زمینلرزهها بسیار کمتر آسیب میبینند و اگر به خسارتی دچار شوند، تلفات آن بسیار کم خواهد بود. تقریبا میتوان گفت ساختمانی که اسکلت دارد، کسی را نمیکشد. اما نگرانی همه از مناطق فرسوده است. اگرچه در این مناطق هم نوسازیهایی صورت گرفته است اما نگرانی ما از کوچههای تنگ، ساختمانهای یک تا دو طبقه قدیمی و خانههای نیمه اسکلت و آجری است. این ساختمانها اغلب در حاشیه شهرها ساخته شدهاند و بسیاریشان مهاجرنشیناند، روستاییانی که توان ساکن شدن در خانههای شهر را نداشتهاند و اتباعی که توان مالی ندارند و آجر روی آجر گذاشتهاند تا سایه بالای سرشان باشد. این خانه ها اساس و بنیاد ندارند و در حاشیه شمالی، غربی، شرقی و جنوبی تهران میتوان آنها را دید. ما بیشتر نگران ساختمانهای کم طبقهای هستیم که اسکلت ندارند و جنس خاک منطقه آنقدر سست است که سقف را با هر لرزه با خودش جا به جا میکند و دست آخر فرومیریزد. با توجه به اینکه اغلب نقاط شهرها مهندسی ساز بوده و شهرسازی قابل قبولی دارد، شهرداریها باید به حاشیههای آسیبپذیر توجه کنند. مسئولان باید بدانند از لرزههایی که تجربه میکنیم، بهره ببرند و به داد مناطق فرسوده برسند.