شماره ۱۹۵۹ | ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۱ ارديبهشت
صفحه را ببند
روز كارگر تحت الشعاع كرونا

‏  [شکوفه حاتمی] اول ماه می یا 11 اردیبهشت به عنوان روز جهانی كارگر شناخته می‌شود. یكی از اولین نكاتی كه در این باره باید به آن توجه كنیم، تصویر نادرستی است كه در جامعه از مفهوم كارگر در مقابل كارمند یا كارفرما یا دیگر شاغلین ارایه شده است. گویی كه كارگران از طبقات پایین و مستضعف باید باشند و دیگران از گروه‌های تحصیل‌كرده و فرهیخته. در حالی كه چنین نیست. تمامی كسانی كه در یك كارخانه یا شركت معتبر كار می‌كنند، تحت عنوان كارگر هستند و همه آنان می‌توانند از نظر تحصیلات و فرهنگ در بالاترین سطوح باشند. ضمن این که مجموعه کارگران فارغ از ویژگی‌های فردی آنان در محیط‌های کارگری از لحاظ فکری آبدیده شده و از بسیاری دیگر فرهیخته‌تر هستند.
بنابراین برخلاف گذشته كه كلمه كارگر محدود به كار «یدی» و فیزیكی آن هم از نوع سخت می‌شد اكنون كارگر به تمامی كسانی اطلاق می‌شود كه كار خود را در قالب قانون كار به خدمت كارفرما در می‌آورند. چه مهندس باشد، چه پزشك یا هنرمند و نویسنده و چه روزنامه‌نگار و چه كارگری که در معدن كار می‌كند. وجه اشتراك همه آنها، عرضه و فروش نیروی كار خودشان است.
در دنیای مدرن رابطه كارگر و كارفرمایی باید تحت ضابطه عام و اجتماعی تعریف شود. مثل گذشته نیست كه این رابطه تحت انقیاد كارفرما باشد و با كارگر مثل برده رفتار شود. وضعیت بردگی کارگر محصول گذشته بوده است. اكنون نمی‌توان چون گذشته رفتار كرد. حقوق كار و كارگر، جزو حقوق اولیه‌ای است كه باید رعایت شود. بنابراین مهم‌ترین اتفاق در روز كارگر اهمیت دادن به حقوق كارگر و تعیین حدود و گستره آن و نیز اصرار بر  اجرای بدون كم و كاست آن است.
ولی این هدف چگونه محقق می‌شود؟ اولین شرط آن، وجود تشكل‌های كارگری قدرتمند است. قرار نیست كه كارگران در مقابل دولت یا كارفرمایان باشند. در حقیقت همه ما عضو یك جامعه هستیم علی‌رغم تعارض منافع می‌دانیم که بقای هر كدام از ما به وجود و بقای دیگری نیز وابسته است. اگر دولت نباشد، كارفرما نیست، اگر كارفرما نباشد، كارگر محلی از اعراب ندارد. برعكس این استدلال نیز صادق است. با این وجود كارگران باید متشكل شوند تا بتوانند از طریق گفت‌وگو و چانه‌زنی قدرتمند اهداف خود را پیش ببرند. اكنون جامعه ما و جامعه جهانی با بحران ناشی از ویروس كرونا و بیماری آن مواجه است. تردیدی نیست كه از این بحران همه زیان می‌كنند. سودبرندگان آن بسیار اندك خواهند بود؛ و زیان‌كنندگانش بسیار.  نه فقط كارگران، بلكه كارفرمایان بسیاری، زیان خواهند دید و چه بسا ورشكست شوند. اینجاست كه باید كل جامعه و دولت به نمایندگی از جامعه وارد میدان شوند. فراموش نكنیم زیان دیدن كارگران و كارفرمایان از دو سنخ متفاوت است. بسیاری از كارگران به نحوی دچار مشكلی می‌شوند که حتی گذران زندگی روزانه آنان دچار اختلال می‌شود. بنابراین وضعیت امروز مثل جنگ است كه یك دشمن خارجی به كشور حمله كرده و در این حمله، فرقی میان كارگر و كارفرما نمی‌گذارد. در جنگ كارخانه‌ها بمباران می‌شوند و سرمایه و كار هر دو نابود می‌شوند. در کرونا نیز همین وضعیت غالب است. در چنین شرایطی باید فكری به حال ضعیف‌ترین‌ها كرد. كارگران، به‌ویژه كارگران روزمزد كه فاقد حداقل پوشش‌های تأمین اجتماعی و بیمه‌ای هستند باید در اولویت قرار گیرند. امروز موجودیت كلیت جامعه در برابر یك پدیده خارجی یعنی كرونا در خطر قرار گرفته است و طبعاً همه باید در برابر آن قرار گیرند و ابتدا از ضعیف‌ترین‌های خود حمایت كنند.


تعداد بازدید :  446