«خوشبختی برای کسی که از این مزار بگذرد و نفرین بر او که مدفن من را زیر و زبر کند!» این عبارتی است که در تاریخ از آن با عنوان «نفرین شکسپیر» یاد شده و بر سنگ مزار یکی از نوابغ ادبیات جهان که امروز سالروز درگذشت اوست، خودنمایی میکند. 404سال پیش در چنین روزی، برابر 23 آوریل ۱۶۱۶ میلادی، ویلیام شکسپیر، شاعر و نمایشنامهنویس شهیر انگلیسی، در ۵۲ سالگی درگذشت. شکسپیر را بزرگترین نمایشنامهنویس و ادیب انگلیسیزبان تاریخ لقب دادهاند و در انگلستان او را با عنوان «سخنسُرای آون» -لقبی که به خاطر محل تولدش در «آون» واقع در استراتفورد انگلیس دریافت کرد- میشناسند. ترسناک است وقتی میفهمیم شکسپیر در حالی از دنیا رفت که هیچ نسخه مدونی از آثارش وجود نداشت و فقط بعضی از آنها در نسخههایی مستقل، بدون نظارت و ویرایش او به چاپ رسیده بودند. اما خوشبختانه در سال ۱۶۲۳ میلادی دو نفر از اعضای «هیأت شکسپیر» یعنی جان همینگز و هنری کاندل، نسخه ویراستاریشدهای از همه نمایشنامههای او را به چاپ رساندند که امروز از آن با عنوان « First Folio» یا «برگ اول» یاد میشود. «تیتوس آندرونیکس»، «هنری چهارم»، «رویای نیمه شب تابستان»، «تاجر ونیزی» و «ریچار دوم» نمایشنامههای ابتدایی شکسپیر را تشکیل میدهند که همگی مابین 1595 تا 1599 میلادی نوشته شدهاند؛ اما شاهکارهای بیبدیل او یا درواقع تراژدیهایش، ازجمله «مکبث»، «اتللو» و «شاه لیر» در اوایل دهه ۱۶۰۰ میلادی نگاشته شدهاند. 4 قرن از مرگ ویلیام شکسپیر میگذرد ولی در کنار همه تعریفها و تمجیدها، شایعات و فرضیههای نه چندان دلچسبی نیز حول محور این شخصیت ویژه وجود دارد که تصویر او را از اوج یک نابغه فرازمینی تا حضیض شارلاتانی فرصتطلب در نوسان قرار دادهاند. فرضیاتی که بیان میدارند در تاریخ کسی بهعنوان ویلیام شکسپیر ادیب و شاعر وجود خارجی نداشته و او درنهایت آدم عادی بوده که از بد حادثه، فقط حاصل دسترنج دیگران به نامش سند زده شده است. شایعاتی که حتی به دنیای سینما نیز راه یافتهاند و بهطور مثال در فیلم « Anonymous» یا «گمنام» (محصول 2011 میلادی ساخته رولند امریش)، اشرافزادهای ادیب به نام «ادوارد دور» (معروف به اِرل آکسفورد) خالق اتللو، هملت، مکبث و... معرفی میشود و شکسپیر جوان فقط یک شهروندی عادی است که ادوارد دور به خاطر قید و بندهای دودمانهای اشرافی در انگلستان، آثار خود را به نام او منتشر میکند. و این تازه بخشی از ماجراست زیرا منابع دیگری نیز وجود دارند که از «فرانسیس بیکن» نویسنده و فیلسوف نابغه انگلیسی (معروف به علامه دهر) و همچنین «کریستوفر مارلو» نمایشنامهنویس شهیر عصر الیزابت بهعنوان «شکسپیر حقیقی» یاد میکنند. درواقع معارضان فوق بر خیالیبودن «شکسپیر» اصرار ندارند و فقط خالقبودنش را زیر سوال میبرند.