بازی جدیدی که برخی سازمانهای بینالمللی برای متهم کردن دولت سوریه به استفاده از سلاح شیمیایی بر ضد مردم خود به راه انداختهاند، نکته جدیدی دربرندارد و شاید اگر جهان درگیر شیوع بیماری دهشتناکی به نام کرونا نبود، شاهد موج تازهای از حملات و تهدیدات بر ضد دمشق میبودیم. حدود سهسال پیش بود که گروههای تکفیری و تروریستی با استفاده از برخی عاملهای شیمیایی در شهرهای خان شیخون و دوما ساکنان این مناطق را به خاک و خون کشیدند. از آن تاریخ تاکنون واشنگتن و برخی پایتختهای اروپایی همه اهتمام خود را برای یافتن کوچکترین سرنخی که بتواند این حملات را به دولت سوریه ربط دهد، به کار بستهاند. بماند که هنوز و پس از گذشت چند دهه از حملات شیمیایی رژیم بعث عراق به شهرهای ایران خصوصا سردشت و همچنین فاجعه کشتار مردم حلبچه، هنوز هیچ نهاد بینالمللی غربی کوچکترین تمایلی برای کشف و رسوا کردن دولتهایی که طی جنگ تحمیلی مواد اولیه عاملهای شیمیایی را در اختیار رژیم صدام حسین قرار دادند، از خود نشان نداده است. آلمان یکی از کشورهایی به شمار میرود که به شکلی سرسختانه مقابله جدی با مرتکبان استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه را خواستار شده است و جالب اینکه همین کشور را باید به نوعی مبدع و مبتکر بهکارگیری عوامل کشنده شیمیایی در میادین جنگ به شمار آورد! 105سال پیش در چنین روزی، برابر بیستویکم آوریل 1915 میلادی، ارتش پروس (آلمان) در نبرد موسوم به «یپرس» بر ضد سربازان بلژیکی و فرانسوی بمبهای حاوی گاز خفهکننده کلر به کار برد تا استفاده از سلاح شیمیایی در جنگهای متعارف به شکل رسمی کلید بخورد. اثر شیطانی این سلاح جدید که باعث شد زمین نبرد از نعش سربازان فرانسوی و بلژیکی - که تا آن زمان اسم سلاح شیمیایی به گوششان نخورده بود و طبیعتا ماسک ضد گاز نیز همراه خود نداشتند - پوشیده شود، ذوقزدگی آلمانیها را در پی داشت و باعث شد شیمیدانها در برلین دامنه تحقیقات خود را از گاز کلر فراتر ببرند و روی عملیاتیکردن عوامل شیمیایی دیگری چون گاز خردل و فسژن وقت بیشتری بگذارند. براساس آمار و اسناد منتشره، در طول جنگ جهانی اول 125هزار تن گاز سمی (متشکل از حدود 45نوع عامل شیمیایی مختلف) به كار برده شد که از این میان 18 گاز شیمیایی در رده عوامل کشنده و 27 گاز دیگر در ردیف عوامل تحریککننده قرار داشتند. بیشترین عوامل شیمیایی بهکارگرفتهشده در جنگ جهانی اول گازهای خردل و فسژن بودند که نزدیک به یکمیلیون و 300هزار سرباز را از میادین نبرد حذف کردند. از این میان یکصدهزار سرباز جان خود را از دست دادند و تعداد بیشماری نیز دچار مجروحیت عمیق و دارای عوارض کشنده تا پایان عمر شدند.