شماره ۱۹۳۳ | ۱۳۹۸ شنبه ۲۴ اسفند
صفحه را ببند
«والفجر 10»، هوای تازه در میدان جنگ

[شهروند] در طول هشت‌سال جنگ تحمیلی، ایران با انجام 28 عملیات زمینی گسترده در جبهه‌های جنوبی، میانی و شمالی، توان رزمی خود را به رخ ارتش متجاوز بعث کشید. حاصل بخش اعظمی از این عملیات‌های نظامی پیروزی مطلق، تعدادی بدون اخذ نتیجه مطلوب و معدودی نیز ناکامی بود. در بین همه سال‌های دفاع مقدس، 1366 خورشیدی یعنی ‌سال یکی مانده به پایان جنگ (جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بیست‌ونهم مرداد 1367 به شکل رسمی پایان یافت) را باید ازجمله مقاطع مهم به لحاظ کمیت عملیات‌های انجام‌شده از سوی ایران به‌شمار آورد. درواقع ‌سال 66 ازجمله مقاطع پرعملیات دوران دفاع مقدس محسوب می‌شود که طی آن سه عملیات مهم «کربلای 10»، «بیت‌المقدس» و «والفجر 10» توسط ارتش، سپاه و نیروهای مشترک این دو، در جبهه‌های شمالی انجام شد و صحنه نبرد را به شکل خیلی جدی از مرزهای جنوبی به سرحدات شمالی و به قولی پیشانی جبهه‌های جنگ کشاند. تا پیش از این، بیشتر عملیات‌های بزرگ ایران در جبهه جنوبی و چند عملیات محدود چون «کربلای یک» و «کربلای 6» نیز در جبهه میانی (شهرهای مهران و نفت‌شهر) به منصه ظهور رسیده بود، اما ‌سال 66 جبهه شمالی که پیشتر نیز عملیات‌هایی چون «والفجر 4» و «قادر» را به خود دیده بود، به‌شدت فعال شد و نتیجه‌اش غافلگیری رژیم بعث و تعجب آن از تغییر استراتژی جنگی ایران بود. جبهه شمالی جنگ تحمیلی همواره به دلیل وجود کُردهای معارض رژیم صدام حسین و همکاری و همدلی اکثر آنها با رزمندگان ایرانی، مورد علاقه فرماندهان نظامی کشورمان قرار داشت و قفل‌شدن جبهه‌ جنوبی در هشتمین ‌سال از شروع جنگ، ایران را بر آن داشت تا با تغییر جغرافیای جنگ، شوکی جدی به متجاوزان بعثی وارد کند.

تغییر زمین بازی، از جنوب به شمال
در راستای همین تغییر استراتژی، 32‌سال پیش در چنین روزی، برابر بیست‌وچهارم اسفند 1366 خورشیدی، عملیات «والفجر 10» با هدف تصرف بخش‌های شرقی استان سلیمانیه عراق آغاز شد و پس از 6 روز به آزادسازی یک‌هزار و 200 کیلومتر مربع از خاک عراق انجامید. در پی انجام این عملیات، رزمندگان ایرانی موفق شدند شهرهای حلبچه، بیاره، طویله و خرمال را به تصرف خود درآورند و سد مهم دربندیخان را مورد تهدید قرار دهند. ارتش عراق که تا پیش از انجام این عملیات همه حواس خود را متوجه جبهه جنوب و خصوصا خطوط دفاعی شهر بصره کرده بود، به هیچ عنوان تصور نمی‌کرد ایران در عین حفظ فشار در مناطق جنوبی، موفق شود عملیاتی نظامی آن هم با استعداد بالایی از نیرو و تجهیزات در جبهه‌های دیگر اجرا کند. در پی انجام عملیات «والفجر 10» که با همکاری و مشارکت نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران به نتیجه رسید، یک لشکر و بیش از 30 تیپ ارتش بعث دچار خسارات سنگین از 50 تا صددرصد شدند. همچنین نزدیک به 6‌هزار سرباز عراقی که فرمانده لشکر 43 ارتش بعث نیز در بین آنها قابل مشاهده بود به اسارت رزمندگان ایرانی درآمدند.

انتقام شکست بزرگ از مردم حلبچه
«والفجر 10» را باید ازجمله عملیات‌های موفق ایران در سال‌های پایانی جنگ تحمیلی قلمداد کرد که به وضع آچمز در جبهه‌های جنگ پایان داد و بعد از مدت‌ها که هیچ‌کدام از طرف‌ها پیروزی قابل ملاحظه‌ای کسب نکرده بودند، کفه جنگ را به سود ایران سنگین کرد. شاید از همین رو بود که شکست و از دست دادن سه شهر و بیش از 70 روستا به مذاق صدام حسین خوش نیامد و به بهانه همکاری کُردهای عراق با ارتش ایران، دستور بمباران شیمیایی شهر حلبچه را دو روز پس از تصرف این شهر از سوی نیروهای ایرانی صادر کرد؛ دستوری که درنهایت به تراژدی حلبچه منتهی شد و جان بیش از 5‌هزار زن، مرد و کودک کُرد عراقی را گرفت. رژیم وقت عراق کلکسیونی از گازهای کُشنده شیمیایی شامل وی‌ایکس، خردل، سارین و تابون را روی مردم بی‌دفاع شهر حلبچه آزمایش کرد و شدت این بمباران شیمیایی تا بدان‌جا بود که هنوز و با گذشت سه دهه از انجام این جنایت، شهر قدیمی حلبچه (هه‌له‌بجه‌ كون) همچنان غیرقابل سکونت است و بازماندگان در فاصله 3 کیلومتری از آن، شهری جدید (هه‌له‌بجه‌ تازه‌) برای خود بنا کرده‌اند.
منبع: «کارنامه نبردهای زمینی» نشر مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ


تعداد بازدید :  364