كرونا ویروس و انتشار آن بهرغم همه عوارض بد و منفیاش، یك نكته مثبت را برجسته كرده است. اینكه مفهوم جامعه و همبستگی اجتماعی را به صورت عینی زنده كرد. كرونا نشان داد كه اگر ویروسی دموكراتیک عمل میکند و در مبتلا کردن مردم فرقی نمیگذارد، باید درمانش نیز دموكراتیك باشد و همه مردم از فقیر و غنی، پیر و جوان، زن و مرد، شاغل و بیكار، شهری و روستایی، حكومتی و غیر حكومتی، رئیس و مرئوس به یك اندازه از نظر درمان مورد توجه قرار گیرند. برابری میان انسانها و همسنگ بودن آنان در این بیماری و درمان آن یك ضرورت است. وضعیت این بیماری مثل آن كشتی است كه در میان اقیانوس است و یك نقطه آن سوراخ میشود. اگر این نقطه كوچك تعمیر نشود به سرعت موجب غرق شدن كل كشتی میشود. درباره كرونا نیز همین صادق است. نهتنها باید همه اقشار و گروهها به صورت یكسان مورد توجه قرار گیرند، بلكه اقشار حاشیهای و ضعیف را باید بیشتر مورد توجه قرار داد، زیرا خطر ابتلا و انتقال و آلودهكنندگی آنان بیشتر است. كسانی كه نیازمند حداقل تأمین مخارج خود هستند، چگونه میتوانند مایع ضدعفونیكننده مصرف كنند؟ یا با فاصله كوتاه دستان خود را با آب و صابون شستوشو دهند؟ یا از ماسك استفاده كنند؟ یا از همه اینها مهمتر خود را قرنطینه كنند؟ كسانی كه اصولاً فاقد حامی یا خانواده یا منبع درآمدی هستند، یا حتی سرپناه جدی ندارند، قرنطینه برای آنان چه معنایی دارد؟ طبیعی است كه این افراد در برابر كرونا هم ضربهپذیرتر هستند و هم تبدیل به منبع متحركی برای انتقال آن میشوند. رسیدگی به اقشار آسیبپذیر را باید در مبارزه با كرونا در اولویت جدی قرار داد. اگر این كار غیر ممكن است، باید حداقل با آنان مشابه دیگران رفتار كرد تا از امكانات و خدمات یكسانی بهرهمند شوند. همچنین بسیاری از افراد هستند كه در محیطهای جمعی زندگی میكنند. زندانیان، آسایشگاههای معلولان و عقبافتادگان ذهنی، آسایشگاههای سالمندان، گرمخانههای شهری و... همه جزو مواردی هستند كه به علل گوناگون نهتنها به احتمال بیشتری مبتلا میشوند بلكه در انتقال نیز نقش بزرگتری را ایفا میكنند و باید مورد توجه باشند.
بهجز موضوع ابتلا، نكته مهم دیگری نیز وجود دارد كه نباید فراموش شود. بخشی از مردم هستند كه بر اثر عوارض رفتاری ناشی از این ویروس درآمدشان دچار اختلال جدی شده است. ازجمله افرادی كه كاركن مستقل و دارای درآمدهای روزانه و غیراستخدامی هستند. اعم از كارگران روزمزد یا صاحبان مشاغل و حرفههایی مثل برخی از مغازهداران، رانندگان و... که باید برای مدتی كه آنان دچار اختلال مالی میشوند فكری كرد، حتی اگر نتوانیم كاری جدی انجام دهیم با همراهی و همدلی با آنان و به فكر آنان بودن حداقل بخشی از سنگینی این بار را از دوش آنان برداریم.