[شهروند] وقتی در بامداد دوم آگوست 1991 میلادی، تانکها و خودروهای نظامی ارتش عراق از موانع مرزی گذشتند و وارد خاک کویت شدند، امیر کویت و سایر بستگان سببی و نسبی خاندان سلطنتی کشور را ترک کرده بودند، چه آنکه از خیلی پیشتر، قراین و شواهد همگی از عزم صدام حسین برای اشغال این همسایه کوچک اما ثروتمند حکایت داشتند. اشغال کویت را شاید بتوان آخرین اقدام نظامی با هدف اشغال اراضی در سالهای پایانی قرن بیستم میلادی به حساب آورد که نتیجه آن دو جنگ بزرگ دیگر یعنی «عملیات آزادسازی کویت» و «عملیات اشغال عراق» بود که آنها را دو رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا که از قضا رابطه پدر و فرزندی با یکدیگر داشتند، با فاصله 12سال از هم کلید زدند و هدایت کردند. عملیات آزادسازی کویت یا آنگونه که آمریکاییها برای آن نام گذاشتهاند «طوفان صحرا»، در زمان ریاستجمهوری بوش پدر و به منظور دفع شر اشغال از سر یک کشور مستقل عضو سازمان ملل متحد به انجام رسید و در آن مقطع هیچ کشور یا نهاد معتبر بینالمللی -جز معدودی- این عملیات را تقبیح نکردند. اما عملیات اشغال عراق که آمریکاییها اصرار دارند آن را «عملیات آزادسازی عراق» بنامند، هیچ مبنای مشروع بینالمللی قابل قبولی نداشت و تنها به واسطه اتهامی واهی و ثابتنشده یعنی تلاش رژیم عراق برای تحصیل سلاحهای کشتار جمعی اجرایی شد و به همین دلیل جز متحدان نزدیک و استراتژیک ایالات متحده، اغلب کشورهای جهان دامن خود را از مشارکت یا حتی تأیید آن بیرون کشیدند. درحالیکه در سالروز پایان جنگ اول خلیجفارس یا همان عملیات طوفان صحرا قرار داریم، شاید بد نباشد اوضاع عراق بلافاصله بعد از آزادسازی کویت و استراتژی واشنگتن را در مراحل شروع، اداره و پایان بخشیدن به این عملیات نظامی بزرگ بعد از سه دهه بررسی کنیم.
از تاچر اصرار، از بوش انکار
اینکه گفته میشود جرج بوش هیچ تمایلی برای دخالت در اختلاف عراق و کویت که منجر به اشغال یکی توسط دیگری شد نداشت، سخنی مقرون به حقیقت است، زیرا تا آن زمان آمریکا نقشه خاصی برای تداوم بخشیدن به حضور نظامی در خلیجفارس نداشت. جرج بوش با توجه به زمان نسبتا کوتاهی که از پایان جنگ نفتکشها بهعنوان یکی از تبعات جنگ ایران و عراق میگذشت، ترجیح میداد برخلاف سالهای پایانی ریاستجمهوری رونالد ریگان، ارتش آمریکا را وارد درگیری نظامی پرخرج و تلفات دیگر نکند. اما اصرار بیش از حد انگلستان -بهعنوان قیم و پدرخوانده کویت- و خصوصا شخص مارگارت تاچر، نخستوزیر این کشور مبنی بر لزوم آزادکردن کویت و گوشمالی عراق، عاقبت جرج بوش را نرم کرد و او به شرط تشکیل ائتلافی بینالمللی تحت رهبری آمریکا پذیرفت که شر صدام حسین را از سر کویت کم کند. شانزدهم ژانویه 1991 میلادی یعنی 6 ماه پس از اشغال کویت ائتلاف مورد نظر جرج بوش بمباران هوایی گسترده مواضع ارتش عراق در خاک این کشور و کویت را آغازکرد و این تازه آغاز ماجرا بود.
تمدید تاریخ انقضا برای 12 سال
پس از ورود نیروی زمینی ائتلاف آزادسازی کویت به صحنه نبرد، ارتش عراق دیگر چیزی برای ارایه نداشت و 29سال پیش در چنین روزی، برابر بیستوهفتم فوریه 1991 میلادی با ردشدن آخرین سرباز عراقی از مرز، اشغال کویت به پایان رسید، ولی این پایان ماجرا نبود، زیرا آمریکاییها پیشروی در خاک عراق را ادامه دادند و توانستند تا جنوب رود فرات را به اشغال خود دربیاورند. اما درحالیکه به نظر میرسید عمر حکومت موذی صدام حسین به انتها رسیده است و با وجودی که نیروهای ائتلاف به لحاظ زمانی تنها کمتر از چند روز با بغداد فاصله داشتند، ایالات متحده آمریکا پایان عملیات نظامی در عراق را اعلام کرد تا رژیم بعث نفسی به راحتی بکشد. درخصوص چرایی این آتشبس بیموقع تحلیلهای بسیاری ارایه شده است، اما شاید محکمترین و قابلقبولترین آنها تمامنشدن تاریخ مصرف صدام برای آمریکا -حداقل تا آن مقطع- باشد. از طرفی با ورود سربازان آمریکایی به خاک عراق، شیعیان و کردهای عراقی عَلَم قیام برافراشتند و این چیزی نبود که مطلوب دو کشور قدرتمند منطقه یعنی عربستان و ترکیه باشد.
منبع: «پشت پرده جنگ خلیجفارس» نشر امید فردا