شماره ۱۹۱۹ | ۱۳۹۸ دوشنبه ۵ اسفند
صفحه را ببند
کودتای نرم در چکسلواکی

[شهروند]  وقتی در بهار 1945 میلادی سنگرهای دفاعی متحدین در اروپا یکی‌یکی فرو ریخته و ارتش اتحاد جماهیر شوروی در جبهه شرقی شهر به شهر و کشور به کشور پیشروی می‌کرد، همه در باد پیروزی بر آلمان هیتلری خوابیده و کمتر کسی نگران طوفانی بود که عقلای قوم وزیدنش را از خیلی قبل‌تر هشدار می‌دادند. طوفانی که رنگ آن سرخ بود و جلوه‌اش چنان که ملت‌های خسته از جور نازی‌ها را به خود جلب می‌کرد. در این برهه جدید، خواصی که کعبه آمال خود را در مسکو جست‌وجو می‌کردند، وظیفه راهبری عوام را برعهده گرفتند و با تشکیل احزاب دارای گرایش‌های چپ یارکشی را کلید زدند. جلوه و کشش شعارهای عدالت‌خواهانه و برابری‌طلبانه کمونیست‌ها در سرزمین‌هایی که حول اتحاد جماهیر شوروی پراکنده بودند برد و نفوذ بیشتری داشت و این‌چنین شد که در اکثر آنها چپگرایان یا به کمک صندوق رأی یا به زور سرنیزه و جنگ داخلی قدرت سیاسی را در دست گرفتند. در اروپا اما به‌عنوان خط مقدم جبهه تقابل با نازی‌ها وضع به‌گونه دیگری رقم خورد و خصوصا نیمه شرقی آن به دلیل حضور فیزیکی ارتش سرخ روند کمونیزه‌شدن همه چیز سرعت گرفت. لهستان، رومانی، مجارستان، چکسلواکی، یوگسلاوی، بلغارستان و آلبانی ازجمله کشورهایی بودند که بعد از پایان جنگ جهانی دوم امواج مطالبات چپگرایانه در آنها با هدایت غیرمستقیم و بعضا مستقیم اتحاد جماهیر شوروی به حرکت درآمدند و در اندک مدتی دولت‌هایشان را به نزدیک‌ترین متحدین سیاسی ایدئولوژیک مسکو در شرق اروپا تبدیل کردند.

تناقض محبوبیت بالا و رأی شکننده
کیفیت کمونیزه‌شدن هریک از سرزمین‌های واقع در شرق اروپا چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ ماهوی تفاوت‌هایی اساسی با هم داشتند، اما بی‌شک یکی از کشورهایی که روندی پرفرازونشیب را در این مرحله از تاریخ اروپا طی کرد و سرمنشأ بسیاری از اتفاقات و کنش‌های سیاسی بعدی در این قاره شد، چکسلواکی بود. در روزهای آغازین جنگ جهانی دوم شمار کمونیست‌های چکسلواکی از 50‌هزار نفر فراتر نمی‌رفت اما وقتی در تابستان 1945 آخرین سرباز آلمان نازی از خاک چکسلواکی خارج شد و جای خود را به ارتش آزادی‌بخش اتحاد جماهیر شوروی داد، یک‌میلیون و 350‌هزار کمونیست ثبت‌نام‌شده در این کشور وجود داشتند که تحت رهبری «کلمنت گوتوالد» دبیرکل حزب کمونیست چکسلواکی خواستار برپایی یک دولت کاملا سوسیالیستی در چکسلواکی برخاسته از خاکستر جنگ جهانی دوم بودند. با وجود جذابیت و کشش احزاب چپ، اما همه ساکنان چکسلواکی آمادگی پذیرش کمونیزم به‌عنوان سیستم حکومتی جدید کشورشان را نداشتند و درست به همین دلیل حزب کمونیست این کشور در نخستین انتخابات انجام‌شده پس از پایان جنگ بیش از 38‌درصد آرای رأی‌دهندگان را به دست نیاورد، هرچند با همین مقدار نیز توانست به‌عنوان حزب پیروز انتخابات در روند تشکیل دولت دست بالا را داشته باشد؛ کما اینکه بعد از انتخابات نیز «ادوارد بنش» رئیس‌جمهوری چکسلواکی، کلمنت گوتوالد دبیرکل حزب کمونیست را مأمور تشکیل کابینه کرد.

دخالت شوروی و حساس‌شدن غرب
به دلیل اکثریت‌ داشتن احزاب غیرکمونیست در پارلمان، گوتوالد نتوانست همه وزارتخانه‌ها را در اختیار خود داشته باشد. این چیزی نبود که کمونیست‌ها خواهان آن باشند و از اینجا به بعد اختلاف بین احزاب لیبرال و حزب کمونیست شکلی عینی و جدی‌تر به خود گرفت. کمونیست‌های چکسلواکی که از مدت‌ها پیش طرفداران دو آتشه خود را در مراکز مهمی چون نیروهای مسلح و خصوصا پلیس ملی نفوذ داده بودند، با آوردن طرفداران خود به خیابان‌ها و ایجاد درگیری و تنش- بدون نگرانی از بابت دخالت پلیس و ارتش- کشور را در یک بحران سیاسی بزرگ فرو بردند. اما حرکت نهایی پس از تأیید ضمنی مسکو و اعلام حمایت کرملین از کلمنت گوتوالد و طرفدارانش آغاز شد و کمونیست‌ها با حمله به وزارتخانه‌هایی که در اختیار احزاب غیرکمونیست بودند، مقدمه اتفاقی را که در تاریخ سیاسی جهان از آن با عنوان «کودتای چکسلواکی» یاد شده است، فراهم آوردند. با نزدیک‌شدن کشور به لبه جنگ داخلی، عاقبت ادوارد بنش رئیس‌جمهوری چکسلواکی گوتوالد را با اختیارات نامحدود مسئول تشکیل دولت کرد و به این ترتیب حزب کمونیست با یک کودتای نرم موفق شد زمام امور کشور را در دست بگیرد. نحوه تشکیل دولت در چکسلواکی جهان غرب را بیش از پیش به دخالت‌های مسکو در اروپای شرقی حساس کرد و روند تشکیل پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» را سرعت بخشید.   
منبع: «جنگ سرد» نشر ققنوس

 


تعداد بازدید :  448