وقتی از قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد با موضوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران صحبت به میان میآید، نخستین چیزی که در ذهن اکثر ما ایرانیها نقش میبندد، عدد «598» است، یعنی شماره قطعنامهای که پذیرفتن آن از سوی ایران به پایان جنگ منجر شد. «قطعنامه 598» که 29 تیرماه 1366 خورشیدی، برابر 20 جولای 1987 میلادی صادر شد، از دیدِ تهران نزدیکترین- و نه بهترین- دستورالعمل به خواستههای ایران در موضوع جنگ تحمیلی بود. قطعنامهای که با پذیرش آن، پس از هشتسال آتشبس در مرزهای دوکشور برقرار شد و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل برای نظارت بر حسن اجرای مفاد قطعنامه در طول مرز ایران و عراق مستقر شدند. اما تا پیش از صدور این قطعنامه، شورای امنیت سازمان ملل متحد تقریبا هرسال یک قطعنامه جدید درخصوص جنگ ایران و عراق صادر میکرد که به دلیل لحاظنشدن مهمترین شرط ایران یعنی شناسایی متجاوز، بلافاصله از سوی ایران رد میشد. نگاه جانبدارانه قدرتهای حاضر در شورای امنیت سازمان ملل متحد در این مقوله تا بدانجا بود که حتی گاهی این قطعنامهها و مقطع زمانی صدور آنها شائبه حمایت این نهاد بینالمللی از عراق را به اذهان متبادر میکرد. در همین خصوص یکی از قطعنامههایی که از نگرانی شورای امنیت نسبت به وضع عراق در جبهههای نبرد پرده برداشت، «قطعنامه 582» بود که 34سال پیش در چنین روزی، برابر پنجم اسفند 1364 خورشیدی صادر شد و در آن به موضوعاتی از قبیل غیرقابل قبولبودن کسب اراضی از طریق زور و همچنین احتراز از همه اقداماتی که ادامه و تشدید منازعه را در پی دارد، تأکید شده بود. اما نکتهای که این قطعنامه را به حرکتی مشکوک و در جهت حمایت از تجاوزگری عراق تبدیل کرد، مقطع زمانی صدور آن بود، یعنی فقط چند هفته پس از فتح جزیره فاو از سوی نیروهای ایرانی! در این قطعنامه نیز همچون دیگر قطعنامههای صادر شده با موضوع جنگ ایران و عراق موضوع شناسایی متجاوز مغفول واقع شده بود و بهرغم استقبال بغداد از صدور آن، تهران ضمن بیاعتبارشمردن توصیههای کلی شورای امنیت مبنی بر خاتمهدادن به خصومتها، پذیرش آن را از اساس رد کرد. بعد از «قطعنامه 582» و تا پیش از صدور «قطعنامه 598»، شورای امنیت سازمان ملل متحد، یک قطعنامه دیگر صادر کرد که به «قطعنامه 588» مشهور شد و در آن نسبت به استفاده مکرر عراق از سلاحهای شیمیایی موضعگیری خفیف شده بود.