[اسما پورزنگیآبادی] در گوشهای از مجموعه در هم تنیده بازار تاریخی شهر کرمان که آن را بیبرو برگرد نگین این شهر میخوانند، سالیان درازی است که آواری از یک کاروانسرای تاریخی برجای مانده است. کاروانسرایی تاریخی با قدمت قاجاری و بهنام «جَر» که از همه شکوه و ابهت گذشته آن، تنها سردری و درگاهی مانده است. مردادماهسال 89 دو کارگر در محوطه این کاروانسرا که بهعنوان انبار پشم و پنبه مورد استفاده بود درحال کار با دستگاه پنبهزنی بودند که برق دستگاه اتصالی کرد و در چشم بر همزدنی، آتش بهپا شد. مدیرعامل وقت سازمان آتشنشانی آن زمان گفته بود: «کارگران توان خاموش کردن آتش را نداشتند و پس از اینکه آتش گسترش یافت، چندین دقیقه را صرف اطلاعرسانی به دیگر افراد کرده بودند و در این دقایق آتش به مرحلهای رسیده بود که مردم نمیتوانستند آن را کنترل کنند.» این آتش، آنقدر شعله کشید که وقتی آتشنشانان رسیدند هم نتوانستند با آب، مهارش کنند. فرماندهان عملیات آتشنشانی جر میگویند در آن حادثه اگر فرمان ورود لودرها به این محدوده از بازار را صادر نکرده بودیم، معلوم نبود آتش تا کجا میرفت.
فرمان صادر شد و لودرها به جان «جر» افتادند و آوار این کاروانسرای زیبا را بر سر آتش ریختند تا فرونشست. از این حادثه تلخ، 9سال گذشته است. احمدی هنوز خاطره آن روز را در یاد دارد. مغازهاش روبهروی کاروانسرای بر باد رفته جر است. هنوز نمیداند چه شد که ناگهان آتش از دیوارهای جر به آسمان زبانه کشید، اما یادش است هرچه که آتشنشانان آب میریختند، آتش بهجای فرونشستن، بیشتر شعله میکشید.«داخل حجرههای کاروانسرا پر از عدل پنبه و پشم بود. میگویند دستگاه پنبهزنی اتصالی کرد، این رو هم شنیدیم که جرقه سیگار باعث آتش شد.»
شما آن روز چه میکردید؟«هیچی. فقط تماشا میکردیم. یکدفعه دیدیم لودرها وارد شدند...» ناگهان از جایش برمیخیزد و از مغازه بیرون میآید و نگاهی به جنازه جر میاندازد و با نگرانی میگوید: «9سال گذشته ولی این کاروانسرا همینجوری افتاده این گوشه. حالا فکر میکنید خطر از سر بازار رفع شده؟ نشده.» و تکرار میکند به نگرانی: «نشده. هر لحظه امکان داره آتش دیگهای بهپا بشه. من سیسال توی این بازار کار میکنم و همیشه نگران آتشسوزیهای اینچنینی توی بازار بودم. بروید سیمکشیهای برق مغازهها رو ببینید. خدا نیاره روزی رو که در راسته اصلی بازار آتشی بهپا بشه. خدا نیاره اون روز رو.» و تکرار میکند: «خدا نیاره اون روز رو.»
آتشنشانی: پشتوانه قضائی برای برخورد با واحدهای ناایمن نداریم
آوارهای جر و خاطره آن آتشسوزی مهیب، همچنان آن گوشه از مجموعه بازار مانده و احمدی درست میگوید که هنوز هم، خطر آتشسوزی از سر این بازار دور نشده است.
از ویژگیهای بازار کرمان، در هم تنیدگی همه عناصر آن است بهگونهای که آن را بهشکل یک مجموعه نسبتا بزرگ در آورده است. در این مجموعه که از یک راسته اصلی و تعدادی راسته فرعی تشکیل شده است، حدود 600 مغازه وجود دارد. بازار کرمان در ساعات زیادی از روز مملو از جمعیت است.
علاوه بر اینکه سیمکشی برق مغازهها به گفته حتی خود مسئولان، استاندارد کافی را ندارد و خطرآفرین است، در این مجموعه تاریخی، تعدادی کاروانسرای نیمهمتروکه وجود دارد که بیشتر به محلی برای انبارکردن اجناس و بیشتر هم پشم و پنبه تبدیل شده و فقط جرقهای کافی است تا آتشی به پا شود.
سعید حاجمرادعلی، یکی از دو هیأت امنای راستهبازار ارگ تا حمام گنجعلیخان هم از وضع سیمکشی برق داخل مغازههای بازار نگران است: «سیمکشی برق اکثر مغازههای بازار مربوط به 50،40سال قبل است مگر موارد معدودی که در مغازهای بازسازی و تعمیراتی صورت گرفته و سیمکشی برق هم اصلاح شده باشد. با وضع اقتصادی اکنون و در شرایطی که بازاریان در تأمین اجاره مغازه و دخل و خرجشان هم ماندهاند کسی به فکر اصلاح سیمکشی برق مغازهاش نیست. بخواهند هم این کار را انجام دهند با قیمتهایی که لوازم الکتریکی دارد توان آن را ندارند. در کل بازار کرمان تعداد مغازههایی که کپسول آتشنشانی داشته باشند شاید به انگشتان یک دست هم نرسد.» او میگوید: «هزینه خرید این کپسولها زیاد است و کسی هم با این رکودی که در بازار وجود دارد رغبتی حتی برای فکر کردن به این مسائل ندارد.»
شرایط ناایمن این بازار، مدیرعامل سازمان آتشنشانی شهرداری کرمان را هم سخت نگران کرده است. رضا میرزایی که سه ماهی است این مسئولیت را برعهده دارد، در این مدت همواره نسبت به وضع بازار هشدار داده است و اکنون به «شهروند» میگوید اگر حادثهای رخ دهد، بهدلیل ساختاری که بازار دارد، امکان دسترسی آسان و سریع به محل حادثه وجود ندارد. هیچکدام از مغازهها هم سیستم اعلام حریق و اطفای حریق ندارند. از همه مهمتر اینکه بازار، یک بنای تاریخی است و بهدلیل نوع مصالحی که در آن بهکار رفته، اگر در آن حریق رخ دهد، نمیتوانیم زیاد آب روی آتش بریزیم چون خود این آب ممکن است باعث تخریب گسترده در بازار شود. در ساعات روز، بازار شلوغ است و مردم در رفتوآمد هستند، حتی اگر خودروی سبک آتشنشانی بتواند از یکی از ورودیها عبور کند، حضور جمعیت مانع حرکت سریع میشود. او با این توضیحات، یادآوری میکند که خاموش کردن آتش در بازار خیلی کار دشواری است.
میرزایی، رسیدگی به این بازار ناایمن را در برابر آتش وظیفه میراثفرهنگی و اتاق اصناف میداند: «مغازههای بازار هیچکدام ایمنی را رعایت نمیکنند. خوشبختانه در بازار کرمان گازکشی وجود ندارد، ولی اتصالی برق بهدلیل سیمکشی نامناسبی که مغازهها دارند خیلی محتمل است. دلیل اکثر آتشسوزیهایی که در بازارهای تاریخی در کشور رخ میدهد هم همین اتصالی برق بوده است. ما میتوانیم بازدید کنیم و مشکلات را به صاحبان مغازهها بگوییم ولی در اصل، خود مالکان باید نکات ایمنی را با دقت زیادی مورد توجه قرار دهند و اتاق اصناف هم باید حساسیت بیشتری نسبت به بازار داشته باشد. همچنین میراثفرهنگی که وقتی یک میخ در بازار میخواهید روی دیوار بکوبید، میآید و جلوی کار را میگیرد، باید این دغدغه را نیز داشته باشد که ایمنی بازار تأمین باشد.»
او در جریان پاسخ به این پرسش که شما بهعنوان آتشنشانی چه وظیفهای برای پیشگیری از حادثه در بازار برای خودتان قائل هستید، از چالش دیگری هم پرده برمیدارد: «ما ابزار قانونی و پشتوانه قضائی برای برخورد با کسانی که واحد صنفی آنها مشکل ایمنی دارد در اختیار نداریم. درنهایت میتوانیم اخطار بدهیم که این اقدام را انجام داده و میدهیم اما پشتوانه قضائی نداریم که اگر به اخطار توجه نکردند بتوانیم از آن استفاده و مثلا جریمه یا پلمبشان کنیم. این حرفم البته به این معنا نیست که بخواهیم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم که اخطارمان را دادهایم و دیگر به ما ربطی ندارد؛ به هر حال هر حادثهای رخ بدهد آتشنشانان اولین کسانی هستند که حاضر میشوند. اما ما ابزاری نداریم تا به مغازهدار بازار بگوییم اگر برقکشی را اصلاح نکردی، مغازهات را پلمب میکنیم. میراثفرهنگی و اتاق اصناف اما میتوانند هنگام صدور پروانه برای مغازهها افراد را ملزم به رعایت نکات ایمنی کنند. در آن زمان ما هم میتوانیم قویتر در این حوزه اقدام کنیم.»
میراثفرهنگی: راسته اصلی بازار وضع بحرانی ندارد
میراثفرهنگی استان کرمان اما به اندازه آتشنشانی نگران نیست. مجتبی شفیعی، معاون میراثفرهنگی استان، در پاسخ به «شهروند» در اینباره میگوید: «در راسته اصلی بازار وضع بحرانی نداریم ولی در راستههای فرعی، بهویژه به دلیل وجود انبارهایی در کاروانسراها، تهدیداتی وجود دارد.»
او توضیح میدهد: «وقتی که چند سال پیش کفسازی راسته اصلی بازار انجام میشد، در فواصل معینی، یکسری شیرهای هیدراته نصب کردند تا در مواقع آتشسوزی از آنها استفاده کنند. اما در این زمینه، خود بازاریان باید کمک کنند و کپسولهای آتشنشانی را متناسب با نیازی که واحد صنفیشان دارد، در مغازهها قرار بدهند. بازار یک سازه خشتی است و اگر نیاز به آتشنشانی باشد، حجم زیاد آب موجب تخریب جدی آن خواهد شد.»
شفیعی با تأکید دوباره بر اینکه در راسته اصلی بازار سیمکشی برق مغازهها هم مشکل چندانی ندارد و با بیان اینکه مغازهداران کنتورهای برقشان را تعویض کردهاند، این را هم تأیید میکند که «داخل برخی مغازهها» ممکن است سیمکشی مشکل داشته باشد.
او معتقد است که اتاق اصناف و اتحادیهها وقتی برای مغازهها پروانه کسب صادر میکنند باید این مسائل ایمنی را هم مد نظر قرار دهند تا مشکل حل شود. او ناایمنبودن کاروانسراهایی را که تبدیل به انبار شدهاند، مورد تأکید قرار میدهد و البته نظارت بر آن را هم وظیفه اتاق اصناف میداند: «کاروانسراهای بازار دست مغازهداران و اصناف است. اتاق اصناف باید به این انبارداری غیراصولی توجه کند. البته ما هم تذکرات و اخطارهای لازم را دادهایم ولی اتاق اصناف میتواند نقش مهمتری داشته باشد.»
در همین حال، آتشنشانی و میراثفرهنگی در حالی بار را بر دوش اتاق اصناف میگذارند که یوسف جعفری، رئیس اتاق اصناف کرمان، به «شهروند» میگوید: «اتحادیهها برای صدور پروانه براساس چارچوب قانونیای اقدام میکنند که به آنها تکلیف شده است؛ مواردی ازجمله شرایط انتظامی، فنی، بهداشتی و... را باید بررسی و تأیید کنند ولی بررسی موضوعی با عنوان ایمنی به اتحادیهها واگذار نشده است.»
او این کار را وظیفه شهرداری میداند: «اگر یادتان باشد درباره پلاسکو هم اعلام شد که مسئولیت اصلی با شهرداری تهران است.»
رئیس اتاق اصناف کرمان نیز نگرانی از ناایمنبودن بازار در برابر آتشسوزی را دارد و یادآوری میکند دسترسی به فضای داخلی این مجموعه در زمان حادثه کار سختی است. او در عین حال تأکید میکند شهرداری کرمان باید فکری برای این وضع کند.
جعفری در ارتباط با انبارهایی که داخل کاروانسراها شکل گرفته هم وظیفهای را متوجه اتاق اصناف و اتحادیهها نمیداند و میگوید کاروانسراها زیر نظر میراثفرهنگی هستند و وظیفه میراث است که به وضعشان رسیدگی کند.
اداره کار استان کرمان: ما در مورد حریق واحدها مسئولیتی نداریم
طبق ماده 85 قانون کار، آییننامه پیشگیری و مبارزه با آتشسوزی در کارگاهها در سال 1391 از سوی وزیر وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ابلاغ شده است. هدف از این آییننامه پیشگیری و مبارزه با آتشسوزی در کارگاهها و جلوگیری از خسارات جانی و مالی و تأمین ایمنی و حفاظت از نیروی انسانی و منابع مادی در کارگاههای مشمول قانون کار است.
مریم آبشاهی، مدیر روابط کار اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمان اما در اینباره به «شهروند» میگوید این دستگاه هم وظیفهای در برابر ایمنی بازار تاریخی ندارد: «ما در مورد حریق این واحدها اصلا مسئولیتی نداریم و مسئولیت با اتاق اصناف و سازمان آتشنشانی است.» او توضیح میدهد که اداره کار تنها در برابر واحدهایی وظیفه دارد که مجوزشان را صادر کرده باشد: «قبلا واحدهای صنفی از اداره کار مجوز میگرفتند ولی چند سال است که این اتفاق نمیافتد و هیچ واحد صنفی از ما مجوز نمیگیرد که ما بتوانیم نظارت کنیم و اساسا اطلاعی از این واحدها نداریم.» او با اشاره به اینکه تعداد واحدها زیاد است، اضافه میکند: «با این حال ما بر واحدهای صنفی تولیدی نظارتهایی داریم. بخشی از مشکل بازار کرمان اما مربوط به دپوی اجناس است که به وسیله واحدهایی که توزیعی هستند صورت میگیرد و مشکلی نیست که حل آن در حوزه اختیارات ما باشد. هیچگاه هم اصناف از ما استعلامی نگرفتهاند که ما بتوانیم درباره ایمنی آن واحدها اظهارنظر کنیم. این بررسی ایمنی باید در بدو صدور پروانه انجام شود که متأسفانه انجام نمیشود.» او در پاسخ به «شهروند» درباره تکالیفی که ماده 85 فصل چهارم قانون کار برعهده این نهاد گذاشته است، میگوید: «این ماده به ایمنی در واحدهای تولیدی اختصاص دارد و در این زمینه اداره کار برای واحدهای تولیدی و صنعتی فعالیتهای گستردهای از آموزش کارگران و کارفرمایان تا ارزیابی ریسک و تأیید صلاحیت مسئولان ایمنی و... را انجام میدهد. اصناف هم اگر مایل باشند میتوانیم با هم در این زمینه همکاری کنیم.»
در حالی هر یک از نهادهای مسئول و مرتبط توپ ایمنسازی بازار را در میدان دیگری میاندازند که ناایمنبودن بازار در برابر آتش دغدغه مشترک اکثریت بازاریان کرمان است. کافی است وارد مغازهای شوید و از آتش بگویید. نگرانی موج میزند. سیمهای برق درهمتنیدهای که در جای جای بازار هم میتوان آن را دید، دلهرهآور است.
بازار کرمان ورودیهای متعددی از خیابانهای اطراف دارد. یکی از ورودیهای آن سمت شمال و از سردر بازار حاجآقاعلی است که بیشتر مغازههای آن طلافروشی است. سردر یک کاروانسرا در میانههای این مسیر پیداست که فقط یک دالان کوتاه به آن وصل است و ادامهای ندارد. ادامه آن یک زمین خالی و خاکی است. گونیهای سفیدی پر از پنبه اینسو و آنسوی این فضای محدود گذاشته شده و کارگران پنبهزنی میکنند و پنبه میفروشند. تابلویی کنار این سردر چشم را میگیرد: «کاروانسرای جر»! آن زمین خالی و خاکی، روزگاری کاروانسرایی بود که در جدال آب و آتش به مرگ رسید.