شماره ۱۹۱۴ | ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۹ بهمن
صفحه را ببند
به‌مناسبت انتشار کتاب «اخبار»، تازه‌ترین ترجمه از آثار آلن دوباتن در ایران
روح ما را قبضه کرده‌اند
ما در عصری با غنای فرهنگی بی‌نظیر زندگی می‌کنیم. انسان هر ساله حدود 30‌هزار فیلم می‌سازد، حدود 2‌میلیون کتاب می‌نویسد و 100‌هزار آلبوم موسیقی عرضه می‌کند. حدود 95‌میلیون نفر در ‌سال هم از موزه‌ها و گالری‌ها بازدید می‌کنند. اخبار فرهنگی موظف است با غربالگری این سیل خلاقیت، مخاطبان خود را به سمت بهترین آثار هنری سوق دهد. اخبار فرهنگی وظیفه دارد بین هنر و مخاطبان هنر واسطه شود و بین آنها پیوندی رضایت‌بخش برقرار کند. (ص 233)

[شهروند]  کتاب «اخبار» تجزیه و تحلیل زیرکانه‌ای از تأثیر ماشین خبری به صورت مداوم بر ما و فرهنگ ماست. خبر همه‌جا هست؛ طوری ‌که نمی‌توانیم چک‌کردن آن را روی صفحه کامپیوتر خود متوقف کنیم، اما این مسأله با ذهن ما چه می‌کند؟ هرگز به ما آموزش داده نمی‌شود چگونه با سیلِ خبر روزانه که تأثیر بسزایی در درک ما و چگونگی زندگی‌مان دارد، روبه‌رو شویم. آلن 25 گزارش خبری را در نظر می‌گیرد - ازجمله سقوط هواپیما، قتل، مصاحبه با فردی مشهور، رسوایی سیاسی و... - و همراه با جزییات به تجزیه و تحلیل آنها می‌پردازد. چرا ماجراهایی با نتایج فاجعه‌آمیز غالبا این‌قدر مسرت‌بخش هستند؟ چرا ما از تماشای سرنگونی سیاستمداران لذت می‌بریم؟ چرا اغتشاشات در سرزمین‌های دوردست اغلب آن‌قدر کسل‌کننده هستند؟ چه چیزی زندگی عاشقانه افراد مشهور را تا این حد جذاب می‌کند؟ دوباتن راهنمای نهایی زندگی دیوانه‌وار ما را در حال حاضر، به‌گونه‌ای نوشته است که با ایجاد آرامش و تفاهم به سنجشی عقلانی در این عصر مملو از وسواس خبری دست می‌یابیم. نویسنده در مقدمه کتاب، مواجهه هر روز و هر لحظه ما را با اخبار، کاری بدون آداب و دستورالعمل می‌داند که به عادی‌ترین، بدیهی‌ترین و معمولی‌ترین کار دنیا مثل نفس کشیدن تبدیل شده است. او این عادت فراگیر را امری عجیب و حتی خطرناک می‌بیند. این فیلسوف با اشاره به قدرت اخبار به‌عنوان نیروی تعیین‌کننده حال و هوای زندگی اجتماعی و شکل‌دهنده تصورات ما از جامعه می‌نویسد:   «همان‌طور که سیاستمداران به‌خوبی می‌دانند، اگر می‌خواهید طرز فکر مردم کشوری را تغییر دهید لازم نیست به سمت گالری‌های هنری، مراکز آموزش و پرورش یا خانه نویسندگان مشهور بروید؛ کافی است مستقیم مرکز اعصاب بدنه سیاسی، یعنی ستاد فرماندهی اخبار را هدف قرار دهید. آلن دوباتن با اشاره به ایجاد ترس و هراسی که اخبار در ناخودآگاه ما به وجود می‌آورند و ما را در انتظار دایم دریافت اخبار بد قرار می‌دهند بر این باور است که همین هراس، دلیل مراجعه دایم ما به گوشی‌های هوشمند و دنبال‌کردن اخبار در فضای مجازی است. او معتقد است همه ما برای رهایی از بلایی که اخبار به سرمان می‌آورد به کمک نیاز داریم و از این‌رو راهنمایی کوچک در جهت مصلحت همه ما نوشته است تا از پیچیدگی‌های عادتی پرده بردارد که ظاهرا بیش از حد عادی و بی‌ضرر به نظر می‌رسد.کتاب «اخبار» علاوه بر زیر سوال بردن ماهیت خبر، نتایجی را ترسیم می‌کند که اصالت و صداقت کنونی خبر را در جامعه ما نابود می‌کند. جای تعجب نیست که بسیاری از روزنامه‌نگاران از انتقاد دوباتن ناراحت هستند، چراکه ایده‌های او مخالف با منافع تجاری آنهاست. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از  گفت‌وگوی آلن دوباتن با نشریه خبری‌ هافپست است.

فکر می‌کنید بسیاری از افراد از تأثیرات روانی خواندن خبر آگاهی دارند؟
آلن دوباتن: ما اصلا مسائل را تفسیر نمی‌کنیم. به آنها اجازه می‌دهیم روح ما را قبضه کنند؛ درست مانند یک فرقه، مانند یک آیین مذهبی.... در کشورهای توسعه‌یافته، اخبار اکنون قدرت را به دست گرفته‌اند، موضعی برابر با آنچه در گذشته مذهب در اختیار داشت. در اینجا نیز امیدواریم به کشف و شهود برسیم؛ بیاموزیم چه کسی خوب است و چی کسی بد؛ چه بسا رنج بکشیم و منطق آشکارِ وجود را درک کنیم.
 اگر شما موجودی فرازمینی بودید که از سیاره ما دیدن می‌کردید، فکر می‌کنید واکنش شما نسبت به اخبار ما چه بود؟
من از این واقعیت که خبرهای زیادی وجود دارد، خیلی شگفت‌زده نمی‌شوم، بلکه بیشتر از روشی تعجب می‌کنم که به‌کار می‌گیریم تا مردم را برای مواجهه با این موضوعات عجیب و غریب آماده نکنیم. ما مردم را در مصرف اخبار آموزش نمی‌دهیم. جوامع مدرن در دستور کارِ خود برای آموزش و پرورش، از بررسی تأثیرگذارترین ابزاری که مردم از طریق آن آموزش می‌بینند، غفلت می‌کنند. درواقع نوعی آموزش قوی‌تر و مداوم‌تر از آنچه در کلاس‌های درس ما اتفاق می‌افتد، در امواج رادیویی، صفحه‌های تلویزیون و گوشی‌های هوشمند ما در حال رخ دادن است. وقتی آموزش رسمی ما به پایان می‌رسد، خبر است که معلمِ ما می‌شود؛ مهم‌ترین نیرویی که آهنگ زندگی عموم را تشکیل می‌دهد و برداشت‌های ما را از اجتماع فراتر از دیوارهای ذهنی خودمان شکل می‌دهد. همین نیرو، خالق اصلیِ واقعیت سیاسی و اجتماعی ماست. این مسأله کمک می‌کند تا توضیح دهم چرا این کتاب را نوشته‌ام؛ کمک می‌کند تا معنای یکی از قدرتمندترین منابع کار جهان در عصر حاضر مشخص شود.
 به نظر شما چگونه باید برای اخبار اهمیت قائل شد؛ مخصوصا برای جوانان که هنوز در دانشگاه تحصیل می‌کنند یا افرادی که اکنون شاغل هستند؟
فکر می‌کنم اولویت اصلی، سیاسی‌شدن به معنای وسیع است؛ آگاهی از آنچه دارد اتفاق می‌افتد و مشتاق بودن برای تغییر چیزها در جهت بهتر شدن امور. مشکل این است، اخبار این پروژه را سخت می‌کند: اخبار همزمان مسائل بسیار مهمی را برای ما مطرح می‌کند و سپس خیلی سریع با تغییر موضوع و معرفی صد نگرانی دیگر، ما را از مسأله اصلی منحرف می‌کند.
به سادگی می‌توان دید که دشمن واقعی سیاست دموکراتیک باید سانسور فعالِ اخبار باشد، بنابراین آزادی بیان یا انتشار هر مطلبی، حامی مسلمِ تمدن خواهد بود.
اما دنیای مدرن به ما می‌آموزد که فعالیت‌هایی بسیار موذیانه‌تر و بدبینانه‌تر از سانسور در بیرون راندن افراد با اراده سیاسی وجود دارد؛ این موارد حاکی از سردرگم کردن، خسته و منحرف کردن اکثریت جامعه از سیاست با ارایه وقایع به‌گونه‌ای نابسامان، پراکنده و متناوب است که بیشتر مخاطبان قادر به ماندن در جریان موضوعات مهم برای مدت زمان طولانی نیستند.
 در مورد آنچه به عادات دریافت خبر مربوط می‌شود، چه دیدگاهی دارید؟
وقتی بی‌تفاوت از کنار اخبار می‌گذریم، باید کمی به خود بپردازیم و به این مسأله توجه کنیم که ما یکی از اولین نسل‌هایی هستیم که مجبوریم با سیل اطلاعات مربوط به مسائلی بسیار دور از زندگی شخصی خودمان مقابله کنیم. در قسمت اعظمی از تاریخ، دریافتِ اطلاعات در مورد آنچه در هر جای دیگر اتفاق می‌افتاد، بسیار دشوار بود. احتمالا برای شما مهم نباشد. چه فایده‌ای دارد اگر در مجمع‌الجزایر هِبریدها کشاورز باشید و در عین حال بدانید در امپراتوری عثمانی نزاع بر سر قدرت رواج داشت؟ ما مدام درحال دریافت اطلاعاتی هستیم که واقعا نمی‌دانیم باید با آنها چه کنیم. جای تعجب ندارد که بعضی وقت‌ها این مسأله کمی برای‌مان کسل‌کننده می‌شود.
 با نگاهی به آینده، فکر می‌کنید اخبار به تعریفِ فضایلِ جوامع ما ادامه خواهد داد؟
بله، اما امیدوارم اصحابِ خبر مسئولیت‌های خود را جدی‌تر بگیرند. چندین شغل تأثیرگذار دیگر نیز خارج از این حیطه وجود دارد.
 یک یادداشت خبری چگونه باید شلوغ‌تر به نظر برسد تا اجازه دهد هر گزارشی با نمای کلی از داستانی کوتاه آغاز شود؟
یک سرویس خبری کامل به این‌صورت هدایت می‌شود که شخص باید به کجا برود، در ذهن خود مدینه فاضله اقتصادی، جامعه‌ای در عین حال مرفه و متمدن بسازد که با اهداف مناسب به مقدار پول دلخواهش برسد و این نتایج را برایش به ارمغان آورد: تحقق آرزوهایش، عدالت، سخاوت، زیبایی و مهربانی.
اگر دوباتن روزنامه‌ای داشته باشد، آیا کسی می‌خواهد این روزنامه را با داستان‌های سرگرم‌کننده سرشار از تحقق آرزوها و عدالت بخواند؟
مصاحبه‌ای ایدئال با یک سلبریتی می‌تواند در پاسخ به این‌گونه سوالات به ما کمک کند. یکی از آنها در مصاحبه‌ای گفته بود: «گرچه من هیچ‌گونه جاه‌طلبی هنری ندارم، اما به‌واقع چگونه هنرمندی دارای چندین استعداد که در همه چیز از سفالگری تا معماری مهارت دارد، با برنامه‌های شغلی من می‌تواند حتی نفس بکشد؟» حرفم این است به جای اینکه عشق به شهرت را در خود سرکوب کنیم، باید آن را هوشمندانه به جهاتی دیگر منتقل کنیم. علاوه بر این، جامعه‌ای که به‌درستی سازمان یافته باشد، می‌تواند جایی باشد که افراد مشهورِ آن بالاترین، نجیب‌ترین و سودمندترین ارزش‌های اجتماعی را تجسم و تقویت کنند.

 


تعداد بازدید :  237