شماره ۱۹۱۱ | ۱۳۹۸ شنبه ۲۶ بهمن
صفحه را ببند
جای خالی بستر قانونی برای توسعه گردشگری

[ایمان مهدی‌زاده، پژوهشگر توسعه پایدار] مَثَل زیبایی در فرهنگ ایرانی وجود دارد که می‌گوید با حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود. هزاران بار گفته و نوشته شده است و میلیون‌ها و بلکه میلیاردها نفر از مردم کره زمین می‌دانند ایران سرزمین کهن، پهناور و بسیار ثروتمندی است و قابلیت‌های تاریخی، فرهنگی و طبیعی این کشور از زیبایی‌های منحصر‌به‌فرد کره خاکی به‌شمار می‌آید. دهه‌هاست این گفت‌و‌شنود‌ها تأثیری بر زندگی و معیشت ایرانیان نداشته است. وقتی از توسعه گردشگری و اشتغال‌زایی سخن به میان می‌آید هر شهروندی خیلی منطقی و البته ساده‌گون آن را می‌پذیرد. هر ایرانی در روستا و شهرستانی، منطقه‌ای با یک ویژگی خاص را می‌شناسد. وعده تحقق و توسعه برای هر اهل منطقی پذیرفتنی ا‌ست. سال‌ها می‌گذرد که این بخش از شعارهای انتخاباتی هر دوره بیان می‌شود. وقتی به توسعه گردشگری در سند چشم‌انداز ایران 1404 و رسیدن به جمعیت ورودی 20‌میلیون گردشگر سالانه نگاه می‌کنیم، جز شعاری بزرگ‌تر از قدم‌های کوچک و درجازدن‌هایمان به‌چشم نمی‌آید. توسعه گردشگری به اصلاح ساختاریِ قوانین و به‌روزرسانی آن نیاز دارد. فعالان گردشگری و اهل فن این حوزه می‌دانند کارهای این عرصه با ریسکِ سرمایه‌گذاری بالاست و تاکنون محل‌هایی که شاید رنگی از توسعه به‌خود دیده‌‌اند، مرهون بخش خصوصی یا همان مردم محلی‌اند که خود را در ترکیب سیاست جای نمی‌دهند. بیشترشان ایرانی‌های موفق و ثروتمندند که این پول را برای عشق به وطن‌شان هزینه می‌کنند و نسبت به آن حس افتخار دارند.
توسعه گردشگری بلندترین شعاری‌ است که نامزدهای انتخاباتی و مسئولان درباره پایان درآمدهای نفتی و استقلال مالی شهروندان فریاد‌ زده‌اند، اما در عمل هنوز توسعه‌ای روی نداده ‌است. تبریز 2018 ازجمله همین عملیات‌های توسعه‌طلبانه گردشگری بود که پیش از شروع، شکستش قابل پیش‌بینی بود. شعارش را مسئولان دادند و هزینه‌هایی که برای مردم محلی پول زیادی به‌حساب می‌آمد روی دست آنان گذاشت، اما دولت از بودجه‌ریزی پا پس کشید و پس از پایان 2018 مردم تبریز جز پلاکاردهای تبلیغاتی، توسعه‌ای ندیدند. مدیران سودای ورود روزانه 14‌هزار گردشگر را به آذربایجان داشتند، درحالی‌ که تعداد تخت‌های استان هشت‌هزار  بود.
چندی پیش، مسئولان شهری تهران که نمایشگاه مشهور گردشگری «فیتور» اسپانیا را دیدند از تهران 2020 یا 2021 در سطح جهانی خبر دادند. نمایشگاه‌های گردشگری خارجی جذابیت‌های خودش را دارد و به‌روز‌رسانی ارتباطات و ایجاد تعاملات فرهنگی مردم مختلف با ملیت‌های متعدد از مزایای آن محسوب می‌شود، اما اگر از شهروندان تهرانی آمار روز جهانی جهانگردی را بپرسید، کمتر کسی آن را از طریق تبلیغات شهری دریافته‌ است. اصلا روزی به‌یادماندنی نیست و بین روزها و هفته‌ها، مناسبت‌های خودمان گم شده است. شهر تهران البته بخشی از دامنه‌های البرز است که زیبایی‌های خودش را دارد، اما برگزاری هر رویدادی زیرساخت‌هایی می‌خواهد و فراهم‌کردن آن توسط اهل فن، برنامه‌ریزی و بعد اجرای دقیق می‌طلبد که تجربه‌های سابق مدیریتی و چند اداره‌ای این حوزه چنین اجازه‌ای نمی‌دهد. رویدادها زمانی قابل اعتنا می‌شوند که تعامل ملیت‌های مختلف را در آن شهر رقم بزنند. قانون اجازه مدیریت یکپارچه‌ را نمی‌دهد و توسعه گردشگری همیشه صرفا بلندترین شعار اقتصادی ا‌ست چون در هر روستا، کویر، کوه، جنگل و حتی بیابان‌های خشک این کشور انجام‌شدنی به‌نظر می‌رسد، اما بستر قانونی چنین توسعه‌ای وجود ندارد.
این روزها وضع گردشگری داخلی و خارجی متناسب با ظرفیت‌های کشور نیست و کام فعالان و سرمایه‌گذاران این بخش تلخ‌تر از گذشته است. تعطیلات که پیش می‌آید آمارهای کاغذی مدیران را دلگرم می‌کند، غافل از آنکه جاده شمال ترافیک مرسوم خودش را اجرا می‌کند که این شیوه توسعه، آجری روی دیوار کوتاه اقتصاد گردشگری نگذاشته، جز ویلاسازی‌های بی‌پایان و مهم‌ترین دلیلش نبود آموزش تخصصی و عمومی و فاصله با استانداردهای گردشگری دنیا به‌ نظر می‌رسد.


تعداد بازدید :  177