جمشید عدالتیان کارشناس اقتصاد
اقتصاد ایران رشد منفی 8درصد را به ثبت رسانده است اما دولت قرار است سال آینده 44 هزار میلیارد تومان از شرکتها مالیات بگیرد و مردم 78هزارمیلیارد تومان مالیات بر ارزش افزوده بدهند و به جز این، 15هزارمیلیارد تومان هم مالیات از مشاغل گرفته شود. این اتفاق درحالی رخ میدهد که در علم اقتصاد زمانی که بخشهای تولیدی و بازار با رکود و رشد منفی هستند، مالیات زیادتر نمیشود اما در ایران خلاف قاعده اقتصاد قرار است مالیات دریافتی رشد کند. نکتهای که در این میان مهم است، این است که دولت به دلیل ناکارآمدی سیستمهای مالیاتی قادر نیست از مالیات گریزان و اقتصاد زیرزمینی درآمدی به دست آورد و در مقابل بخشهای قانونمند مالیات حتی با وجود فشار اقتصادی باید نهتنها مرتب مالیات خود را بپردازند بلکه مالیاتشان زیادتر هم میشود.
این ناکارآمدی سیستم مالیاتی باعث شده کسانی که درآمدهای بیحساب و کتاب دارند و سودهای سرشاری نصیبشان میشود، از پرداخت مالیات فرار کنند و حتی مالیات بر درآمد هم ندهند. حالا دولت در غیاب بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی خود ناچار شده است مالیات را افزایش بدهد که این امکان وجود دارد با توجه به ناکارآمدی سیستم مالیاتی بار این کسری بودجه روی دوش حقوقبگیرها و صاحبان مشاغل و صنایع بیفتد که وضع نهچندان مساعدی را در تحریم پشتسر میگذارند.
در واقع افرادی مثل استاد دانشگاه، یک کارمند معمولی یا شرکتهای تولیدی که به سختی کسب درآمد میکنند، مالیات بر درآمدشان را همان لحظه پرداخت میکنند، چون در دسترس هستنداین در حالی است که بخش های غیرشفاف که اتفاقا سهم بزرگی از اقتصاد کشور دارند در سیستم های مالیاتی ایران به راحتی شناسایی نمی شوند و هزینه این ناکارآمدی به دوش قشر متوسط و تولیدکننده می افتد که این مسأله از عدالت اجتماعی بهدور است.
در واقع کاربرد مالیات این است که جلوی سوداگری و فساد را بگیرد اما در ایران نمیتوانند از سوداگران مالیات بگیرند و تاوان افزایش درآمدهای مالیاتی دولت را اقشار حقوقبگیر میدهند.