شماره ۱۸۹۵ | ۱۳۹۸ پنج شنبه ۳ بهمن
صفحه را ببند
نمره ترامپ در اقتصاد به حدنصاب نمی‌رسد

[یاسمن طاهریان] چیزی که این روزها به باور عمومی تبدیل شده این است که شکست‌ دادن دونالد ترامپ در ‏انتخابات نوامبر امسال بسیار سخت خواهد بود؛ هر چقدر که رأی‌دهندگان باور نداشته باشند اما ‏ترامپ برای اقتصاد آمریکا خوب بوده است. اما هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. جوزف ای. ‏استیگلیتز، اقتصاددان آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد است که بعد از انتقادهای شدید از ‏صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی شهرت پیدا کرد. استیگلیتز در یادداشت خود توضیح می‌دهد ‏که چگونه باید عملکرد اقتصادی ترامپ را سنجید.  ‏همان‌طور که نخبگان اقتصادی برای شرکت در نشست سالانه به داووس سوییس می‌روند، مردم باید ‏یک سوال ساده را از خود بپرسند: آیا می‌توانند بر شیفتگی خود نسبت به دونالد ترامپ، ‏رئیس‌جمهوری آمریکا غلبه کنند؟دو‌سال پیش، چند نفر از معدود رهبران شرکت‌های بزرگ تجاری درباره تغییرات اقلیمی ‏نگرانی‌هایی داشتند .  با این حال اکثر آنها، سیاست کاهش مالیات میلیاردها و شرکت‌های تجاری را جشن ‏گرفتند. این موضوع به کسب‌وکارها ‏اجازه می‌دهد هوا را بیشتر آلوده،‌ آمریکایی‌های بیشتری را به استفاده از مخدرها وابسته و کودکان را به خوردن مواد خوراکی دیابت‌زا تشویق کنند و دست به  فعالیت‌های مالی ‏ناسالمی بزنند که در‌سال 2008 منجر به وقوع بحران اقتصادی شد. ‏امروزه بسیاری از روسای شرکت‌های تجاری هنوز درباره رشد پیوسته تولید ناخالص داخلی و رکورد ‏قیمت سهام صحبت می‌کنند. اما نه تولید ناخالص داخلی مقیاس خوبی برای سنجش عملکرد ‏اقتصادی است و نه شاخص داو جونز. این دو شاخص نه چیزی درباره پایداری به ما می‌گویند و نه ‏درباره تغییر استانداردهای زندگی شهروندان عادی. برای آنکه بتوانید سلامت اقتصادی یک کشور را به‌خوبی بسنجید از نگاه کردن به سلامت شهروندان ‏آن شروع کنید. اگر آنها شاد و در رفاه هستند، عمر سالم و طولانی‌تری خواهند داشت. در میان ‏کشورهای توسعه‌یافته، آمریکا از این جهت در رتبه آخر قرار دارد. امید به زندگی در آمریکا نسبتا ‏پایین است؛ در دو‌سال نخست ریاست‌جمهوری ترامپ سالانه روند نزولی داشت و در‌سال 2017، ‏میزان مرگ‌ومیر به بالاترین میزان خود بعد از جنگ جهانی دوم رسید. این موضوع خیلی ‏شوکه‌کننده نیست چون هیچ رئیس‌جمهوری به اندازه دونالد ترامپ برای دسترسی نداشتن شهروندان ‏بیشتر به بیمه درمانی عمومی تلاش نکرده است. میلیون‌ها نفر بیمه خود را از دست دادند و در ‏عرض دو سال، میزان افراد بدون بیمه از10.9‌درصد  به 13.7درصد افزایش پیدا کرد. براساس آخرین تحقیق‌ها، میزان مرگ از ناامیدی در‌سال 2017، تقریبا چهار برابر
‌سال ‏‏1999 بوده است. ‏ترامپ ممکن است
برای یک‌ درصد از رده بالای جامعه
 ( که درآمد سالیانه آنها به 32هزار و 400‏دلار می‌رسد) به‌ویژه 0.1درصد از آنها رئیس‌جمهوری خوبی باشد اما برای بقیه عملکرد خوبی نداشته ‏است. اگر طرح کاهش مالیات‌سال 2017، به‌طور کامل اجرا شود، بیشتر خانوارهای سه گروه ‏درآمدی دوم و سوم و چهارم باید مالیات بیشتری پرداخت کنند.‏از سوی دیگر، به دلیل تلاش‌های دولت برای از بین بردن قوانین سختگیرانه آنالیز‌های سود و هزینه، ‏رشد اقتصادی حاصله از لحاظ محیط‌زیستی پایدار نیست. هوایی که تنفس می‌کنیم و آبی که ‏مصرف می‌کنیم آلوده‌تر شده و کره زمین با تغییرات اقلیمی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. در حقیقت، ‏میزان خسارت ناشی از تغییرات اقلیمی تاکنون در آمریکا رکورد زده است؛ کشوری که میزان ‏تخریب زمین و ملک در آن بیش از هر کشور دیگری بوده است. ‏حتی اگر بخواهید با درآمد ناخالص سرانه قضاوت کنید، عملکرد اقتصادی ترامپ موفق نبوده است. ‏میزان رشد در سه ماهه آخر‌سال 2.1درصد بود که بسیار کمتر از 4درصد، 5درصد یا حتی ‏‏6درصدی است که ترامپ قول آن را داده بود و حتی از میانگین 2.4درصد دوره دوم ‏ریاست‌جمهوری اوباما هم کمتر است. با در نظر گرفتن عوامل محرکی مانند کمبود بودجه یک‌هزار ‏میلیارد دلاری و بهره بسیار کم، عملکرد ترامپ در این زمینه به میزان قابل‌توجهی ضعیف بود. این ‏رویکرد، تصادفی یا از روی بدشانسی نیست: برند ترامپ، بلاتکلیفی، بی‌ثباتی و دروغگویی است،‌ در ‏حالی که اعتماد، ثبات و اعتماد به نفس از عوامل حیاتی برای پیشرفت اقتصادی است. براساس ‏گزارش‌های صندوق بین‌المللی پول، کاهش اختلاف طبقاتی هم همین‌طور.  ‏نمره ترامپ حتی در وظایف حیاتی‌اش مانند تقویت دموکراسی و حفظ کره زمین هم به حد نصاب ‏نمی‌رسد. در اقتصاد هم همین‌طور. ‏      
Project Syndicate


تعداد بازدید :  256