شماره ۱۸۹۲ | ۱۳۹۸ دوشنبه ۳۰ دي
صفحه را ببند
دایی رو انتخاب کنم یا قلعه‌نویی رو جواب کنم؟‎!‎

تا لحظه نگارش این متن، علی دایی و امیر قلعه‌نویی گزینه‌های اصلی سرمربیگری تیم‌ملی بوده‌اند. ‏هرکدام از آنها هم یک‌بار مربی این تیم بوده‌اند. امروز به بررسی این موضوع می‌پردازیم که اگر هرکدام ‏آنها مربی شوند چه روندی را طی می‌کنیم‎.
‎ اول، امیر قلعه‌نویی: قلعه‌نویی بار‌ها ثابت کرده که یک فرد نیست، حدود یک شهر است. یعنی خودش ‏نمی‌آید و یک کادر فنی جمع‌وجور. معمولا همراه او شانزده عدد آنالیزور و چهارده عدد آنالیزورِ آنالیزور به ‏تیم می‌آیند. کار گروه اول که مشخص است، می‌نشینند و تخمه می‌شکنند و بازی‌ها را آنالیز می‌کنند. ‏گروه دوم اما کارشان این است که آنالیزهای گروه اول را آنالیز کنند. از آنالیزورها گذشته، 6فقره ‏مسئول تدارکات، چهار عنصر با پست سازمانی معاون، پنج نفر به‌عنوان مشاورِ معاون، بیست‌وسه ‏دستیار، تماشاگر به میزان کافی و چند علی برای آرام کردن آدم‌های شلوغ، همراه او هستند. ولی با وجود ‏این همه عنصر فنی، کماکان تاکتیک تیم این است که یک نفر همت کند و توپ را ببرد گوشه زمین و ‏سانتر کند روی دروازه، سه-چهار نفر محوطه جریمه را شلوغ کنند و یک نفر آن وسط از راه برسد و توپ ‏را فرو کند توی دروازه. تیم هم که نتیجه نگرفت، نگرفت. مهم کارآفرینی است؛ با کمک امیر قلعه‌نویی ‏حدود صد نفر نان برده‌اند سر سفره زن  وبچه‌شان‎.
دوم، علی دایی:  کادر علی دایی هم تقریبا مشخص است: دو-سه عدد دایی. یعنی برادرانش مجبور ‏می‌شوند به‌خاطر کمک به فوتبال ملی برای مغازه‌های‌شان در منیریه فروشنده بگیرند و به کمک تیم‌ملی ‏بیایند. البته دایی با یک چالش بزرگ در انتخاب مربی دروازه‌بان‌های تیم هم مواجه است. بهزاد غلامپور ‏در استقلال است و یک نفر باید با توانایی‌های غلامپور جایش را کنار دایی پر کند. چون دایی به ‏پروازهای غلامپور روی سر و کولش اعتیاد پیدا کرده و اصلا دیگر بی‌غلامپور نمی‌تواند. تیم‌های دایی ‏مانند خود او معمولا تهاجمی هستند؛ البته بیشتر از نظر عصبی. دایی وقتی عصبانی می‌شود جوری به ‏منتقدان حمله می‌کند که کرک و پر تمام پرندگان اطراف ورزشگاه می‌ریزد. به خبرنگاران توصیه اکید ‏می‌شود که اگر تیم نتیجه نگرفت، هرگز به سالن کنفرانس نروند. دایی در آن لحظات یک گلوله آتش ‏است. اگر جراتش را دارید بهش نزدیک شوید و بگویید این چه بازی‌ای بود؟ واقعا حتی فکر عکس‌العمل ‏دایی هم مو را بر تن آدمیزاد سیخ می‌کند. آخر سر هم دایی به ما می‌گوید که نخواستند او نتیجه بگیرد. ‏ماهم اگر جرأت کنیم حرف دیگری غیراز این بزنیم. درنهایت فوتبال ما می‌ماند و مایی که داریم یکی از ‏معدود دل‌خوشی‌های‌مان را هم از دست می‌دهیم‎.


تعداد بازدید :  332