شماره ۱۸۹۰ | ۱۳۹۸ شنبه ۲۸ دي
صفحه را ببند
ناجی بداقبال کنگو

[شهروند] وقتی به سرنوشت مبارزی سیاسی چون نلسون ماندلا می‌نگریم، با وجود همه ظلم‌هایی که در حقش روا شد و 27‌سال از بهترین سال‌های عمرش را در سلولی 4 مترمربعی گذراند، اما باز به این نتیجه می‌رسیم که او از خیلی‌های دیگر خوش‌شانس‌تر بود. ماندلا حداقل توانست ضمن مشاهده ثمره ایثار خود به‌عنوان بالاترین مقام اجرایی کشورش برای عینیت‌بخشیدن به رویاهای مردم آفریقای جنوبی تلاش کند. سال‌های پایانی عمر او نیز چیزی نبود جز برخورداری از سیل احترام جهانیان که نقطه اوج آن در تشییع باشکوه پیکرش رقم خورد. اما بودند کسانی که همچون رهبر مبارزات مردم آفریقای جنوبی بر ضد آپارتاید، عَلَم طغیان بر ضد نابرابری‌ها و ناراستی‌ها را در دست گرفتند و حتی به پیروزی‌های مقطعی نسبتا مهمی نیز نایل شدند، اما دست تقدیر سرنوشت دیگری برای آنها رقم زده بود و همچون ماندلا پایانی خوش را تجربه نکردند. کسانی چون مارتین لوترکینگ در آمریکا، سالوادور آلنده در شیلی، بابی ساندز در ایرلند، رزا لوگزامبوگ در آلمان، عمر مختار در لیبی، امیلیانو زاپاتا در مکزیک، خوزه مارتی در کوبا، پاتریس لومومبا در کنگو و... که حتی بعضا موفقیت‌هایی نیز در راه رسیدن به مقصود کسب کردند، اما نهایتا بدون آنکه بتوانند میوه جهد خود را تمام و کمال بچشند، در میانه راه متوقف شدند و جان خود را بر سر آرمان‌هایشان گذاشتند.

کسب استقلال در پی 4‌ سال مبارزه
پاتریس لومومبا، رهبر استقلال کنگو و نخستین نخست‌وزیر این کشور آفریقایی را شاید بتوان همچون سالوادور آلنده ازجمله مغبون‌ترین افراد این فهرست به شمار آورد، چه آنکه همچون رئیس‌جمهوری شیلی تا نزدیک خط پایان آرزوهای خود هم رفت، اما موفق به گذر از آن نشد. سالوادور آلنده که با رویای ملی‌کردن صنایع مس و بازگرداندن ثروت شیلی به مردم روی صندلی ریاست‌جمهوری نشسته بود، در پی کودتای ژنرال پینوشه زیر آوارهای کاخ ریاست‌جمهوری که هواپیماهای ارتش کشور خودش به آن حمله کردند، مدفون شد. اما پاتریس لومومبا که 59‌سال پیش، برابر هفدهم ژانویه 1961 میلادی به دست یکی از ژنرال‌هایش یعنی موبوتو سه‌سه‌سکو قطعه‌قطعه شد، به واقع مسیری متفاوت و سخت‌تر از آلنده را پیموده بود، از همین رو ناکامی‌اش هم دردناک‌تر جلوه می‌کند. لومومبا به‌عنوان کارمند ساده اداره پست، در مدت دو ‌سال با سفر به نواحی مختلف کشورش توانست به‌عنوان رهبر جنبش ملی کنگو نام خود را در صدر اخبار مربوط به مبارزات استقلال‌طلبانه مردم این کشور بزرگ آفریقایی قرار دهد. اگر نقطه شروع مبارزات لومومبا بر ضد استعمار پادشاهی بلژیک را ‌سال 1956 میلادی قرار دهیم، تنها چهار ‌سال زمان نیاز بود تا این حرکت به ثمر برسد و کنگو به‌عنوان کشوری مستقل در جهان به رسمیت شناخته شود؛ استقلالی که با انتخاب لومومبا به‌عنوان نخست‌وزیر در ژوئن 1960 میلادی برای مردم کنگو حلاوتی دوچندان یافت.

دخالت سیا و کودتایی دیگر
سخنرانی لومومبا در مراسم روز استقلال برخلاف توصیه دوستانش مملو از درشت‌گویی و انتقاد به استعمار بلژیک طی سالیان متمادی سیطره بر کنگو بود و این کار از منظر عقلای قوم که می‌دانستند بلژیک باوجود اعطای استقلال هنوز قدرت و نفوذی فراوان در دستگاه سیاسی، اقتصادی و نظامی کنگو دارد، کاری حکیمانه تلقی نشد. حالا دیگر برای همه آنهایی که رگ حیات‌شان به منابع طبیعی کنگو می‌رسید، مشخص شده بود با وجود لومومبا در پست نخست‌وزیری بهره‌برداری از این ثروت خدادادی هنگفت دیگر همچون گذشته چندان آسان نخواهد بود. پس نخستین قدم برای ایجاد هرج‌ومرج در کشور با اعلام خودمختاری موسی چومبه در ایالت ثروتمند و الماس‌خیز کاتانگا برداشته شد و در ادامه دستور لومومبا برای اخراج مستشاران بلژیکی از کنگو همچون بنزین روی آتش عمل کرد. این میان سازمان اطلاعات بلژیک که از مدت‌ها قبل با سازمان سیا برای سرنگونی لومومبا وارد همکاری شده بود، با کشف اطلاعاتی درخصوص درخواست کمک رئیس‌جمهوری کنگو از اتحاد جماهیر شوروی، تیر خلاص را به قلب دموکراسی نیم‌بند این کشور تازه‌استقلال‌یافته شلیک کرد و با حمایت از کودتای ژنرال موبوتو سه‌سه‌سکو نخستین دولت ملی کنگو را پس از 67 روز از قدرت ساقط کرد. این میان پاتریس لومومبا که به دست عوامل ژنرال سه‌سه‌سکو دستگیر شده بود، زیر شکنجه‌ به قتل رسید و جسدش در اسید سولفوریک حل شد.        
منبع: «زندگی و مرگ قهرمان» نشر شرکت سهامی انتشار


تعداد بازدید :  401