[شهروند] وقتی بامداد دوم آگوست 1990 میلادی تانکهای عراقی از مرز گذشتند و وارد خاک کویت شدند، هیچکس گماننمیکرد قرار است مبدأ سلسله اتفاقاتی شود که تا سه دهه بعد از خود را نیز تحتتأثیر قرار دهد. قابل کتمان نیست که عراق و عراقیها هیچگاه نتوانستند قلباً وجود کشوری به نام کویت را در جنوب مرزهای خود به رسمیت بشناسند و همواره آن را بخشی جداشده از وطن مادر قلمداد میکردند که از سوی انگلیسیها چون استخوانی لای زخم به یادگار گذاشته شده است. صدام حسین از نخستین زمامداران عراقی بود که علنا مرزهای ترسیمشده کشورش با کویت را به چالش کشید و عنوان کرد قصد بریتانیا از اینگونه مرزبندی محرومکردن دائمی عراق از خلیجفارس بوده است. صدام حتی پیش از آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران دعوا را آغاز کرده و طلبکارانه از کویت خواسته بود جزیره بوبیان را به اجاره دائمی بغداد درآورد.
طلبکارشدن بدهکار و دست بینمک
حمله ارتش بعث به خاک ایران موقتا پرونده اختلافات ارضی بین دو همسایه عرب را به بایگانی فرستاد. سران کویت در طول جنگ از ارایه هیچ کمکی به صدام مضایقه نکردند و حتی باوجود حساسیتهای موجود نسبت به ادعاهای ارضی بغداد، جزیره بوبیان را برای دسترسی راحتتر شناورهای عراقی به آبهای خلیجفارس در اختیار این کشور قرار دادند. این تازه منهای میلیاردها دلار وام ضروری بود که طی آن هشت سال و در مقاطع مختلف جنگ دولت کویت به حساب بغداد واریز کرد. اما خیلی طول نکشید تا سران کویت به این حقیقت برسند که دستشان نمک ندارد! با اشغال کویت آن هم 10سال پس از حمله به ایران، قرار بود خفت شکست در قادسیه صدام با بستن پرونده اختلافات ارضی در جنوب عراق به دست فراموشی سپرده شود. این میان مخالفت کویت با تقاضای بغداد مبنی بر چشمپوشی از تسویه وامهای پرداختی، زمینه لازم برای توجیه افکار عمومی در عراق را تا حد قابل توجهی فراهم آورده بود. صدام حسین با این استدلال که عراق با حمله به ایران خود را پیشمرگ دیگر رژیمهای حاشیه خلیجفارس کرده است، کمکهای آنها در طی جنگ تحمیلی را به حساب قرضی از پیش ادا شده گذاشت و این چیزی نبود که کویتیها دوست داشته باشند یا بخواهند زیر بار آن بروند.
قول بوش پدر به تاچر و آغاز جنگ
با اشغال کویت، صدام حسین در یک شب صاحب 20درصد از ذخایر تثبیتشده نفت جهان شد. اتفاقی که با وجود سابقه نهچندان متعادل دیکتاتور عراق، به مذاق کشورهای منطقه خصوصا سعودیها و قدرتهای جهانی بهویژه انگلیسیها هیچ خوش نیامد. تصمیم صدام برای ضمیمهکردن کویت به خاک عراق از همان ابتدا با مخالفتهای جدی در سطح جهان مواجهشد، هرچند هیچ طرح و برنامه مشخصی از سوی هیچ کشوری برای پایان دادن به این اشغالگری طی روزهای نخست ارایه نشد که البته این نیز از عکسالعمل نهچندان جدی ایالاتمتحده نسبت به این نقض آشکار میثاقنامههای بینالمللی نشأت میگرفت. در اینکه آمریکا تمایل چندانی به مداخله در جدیدترین مناقشه خاورمیانه نداشت، کمترین شکی وجود ندارد، اما صحنهگردانی بریتانیا ماجرا را کاملا به ضرر عراق عوض کرد. درواقع زنگ خطر زمانی برای صدام به صدا درآمد که مارگارت تاچر، نخستوزیر انگلستان شخصا راهی کاخ سفید شد و تا قول آزادکردن کویت را از جرج بوش پدر نگرفت، خاک آمریکا را ترکنکرد. قولی که پس از رد ضربالاجل شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی صدام، 29سال پیش در چنین روزی، برابر شانزدهم ژانویه 1991 میلادی با آغاز عملیات «طوفان صحرا» و حمله نیروهای ائتلاف بینالمللی تحت رهبری آمریکا به عراق جنبه عملی به خود گرفت.
منبع: «پشت پرده جنگ خلیجفارس» نشر امید فردا