[شهروند] در ماجرای گرانی بنزین در آبان ماه گذشته سهم مردم از رسانهها تنها یکدرصد بود. این نتیجه تحقیق تازهای است که صبح دیروز در مجمع عمومی انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران ارایه شد و این عنوان را بر خود داشت: «ایران تکان خورد، رسانه نه». این تحقیق که محتوای 20 روزنامه و 4 خبرگزاری را در ماجرای بنزین تحلیل کرده است، نشان میدهد که سهم واقعی صدای مردم از کل صداهایی که از بیستوششم آبان (اولین روز کاری پس از افزایش قیمت بنزین) تا پایان روز پنجم دی ماه امسال، در رسانهها انعکاس داده شده، تنها یکدرصد بوده است.وقتی در بامداد بیستوچهارم آبان ماه، با اعلام ناگهانی تصمیم سران قوای سهگانه از سوی شرکت ملی پخش و پالایش فرآوردههای نفتی قیمت بنزین اصلاح شد، این ماده به کلمهای پرتکرار در خبرها بدل شد؛ یک روز از قول مسئولان، یک روز از قول کارشناسان و یک روز از نگاه مردم.در فاصله کوتاهی پس از این اتفاقات شیده لالمی، روزنامهنگار اجتماعی و دانشجوی دکتری ارتباطات که این تحقیق را انجام داده، در بررسی آن چنین سوالهایی را طرح میکند: «رویکرد رسانهها به وقایع پیامد افزایش قیمت بنزین چه بوده؟ صدای مسلط در بازتاب رسانهای چه بوده است؟ صدای نهادهای رسمی (شامل دولت و سایر بخشهای حکومت)؟ صدای غیررسمی (شامل صدای مردم، نهادهای مدنی و کارشناسان؟ رسانهها اعتراضات پس از افزایش قیمت بنزین را چقدر به رسمیت شناختهاند و چه اسمی روی واکنش مردم گذاشتهاند؟ رویکرد کارشناسی رسانهها به خود مقوله افزایش قیمت بنزین چه بوده است؟ رسانهها در پوشش رسانهای اعتراضات چقدر «نزدیک» به حوادث بودهاند؟»این گزارش یافتههای تحقیقی را ارایه میکند که با روش تحلیل محتوا انجام شده و در آن عملکرد 20 روزنامه سراسری و 4 خبرگزاری در پوشش خبری حوادث و اعتراضات پس از افزایش قیمت بنزین در آبان 98 بررسی شده است. مجموعه مطالب با حجم نمونه دو هزار و 617 مطلب با موضوع سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین و رویدادهای وابسته به آن در روزنامههای بررسی و تمامشماری شده و در بررسی عملکرد خبرگزاریها روش نمونهگیری سیستماتیک (بر اساس ساعت) ملاک عمل بوده است.
تیتر یک
این تحقیق با بررسی 19 روزنامه که درباره گرانی بنزین یکهزارو 613 تکمطلب منتشر کردهاند، به این نتیجه رسیده است که در مجموع روزنامههای مورد بررسی، روزنامه «همشهری» با فراوانی 176 مطلب بیشترین تعداد مطالب را با موضوع بنزین و رویدادهای وابسته به آن منتشر کرده و پس از آن به ترتیب روزنامههای ایران، کیهان و دنیای اقتصاد با فراوانی بیش از یکصد مطلب قرار دارند. کمترین تعداد مطالب در روزنامههای حمایت، شهروند و فرهیختگان مشاهده شده است.همچنین یافتههای تحلیل محتوا نشان میدهد که روزنامههای همشهری، ایران، کیهان، دنیای اقتصاد، شرق و اعتماد تقریبا نیمی از کل مطالبی را که در 10 روز مورد بررسی با موضوع بنزین، اعتراضات و سایر حوادث پیرامون آن در کل روزنامهها منتشر شده، پوشش دادهاند.از سوی دیگر براساس یافتههای این تحقیق کمّی با بررسی 1004 تکمطلب منتشرشده در 4 خبرگزاری، فارس 38درصد، ایرنا 29درصد، ایسنا 15درصد و مهر 18درصد اخبار و رویدادهای مربوط به بنزین را پوشش دادهاند. از سوی دیگر منحنی پوشش خبری اخبار مربوط به افزایش قیمت بنزین و حوادث مرتبط با آن در روزنامهها و خبرگزاریها خط سیر مشابهی دارد. با این تفاوت که پس از چهارم دی و برگزاری راهپیمایی در تهران «در محکومیت خشونت و اغتشاش» فراوانی اخبار مرتبط در این بخش در خبرگزاریها رو به کاهش میگذارد اما در روزنامهها این منحنی افزایشی میشود و اگر بازه زمانی گردآوری دادهها را افزایش بدهیم خط سیر این منحنی با کمی تغییرات همین مسیر را طی میکند.در مجموع روزنامههای مورد بررسی روزنامههای ایران، جوان و صبحنو بیشترین تعداد تیتر یک را به موضوع بنزین و رویدادهای وابسته به آن اختصاص دادهاند و کمترین تعداد تیتر یک با موضوع بنزین و حوادث مرتبط با آن در روزنامههای شهروند، حمایت و فرهیختگان مشاهده شده است.
کدام صفحه؟
65درصد موضوعات بنزین در صفحات داخلی روزنامهها، 15درصد در صفحه یک و 20درصد در هر دو صفحه برجستهسازی شده است. با در نظر گرفتن درصدهای 2 و 3، اخبار مربوط به افزایش قیمت بنزین به طور کلی در صفحات اول روزنامهها از نظر فراوانی و تعداد پوشش قابل قبولی داشته است؛ هر چند که حجم این برجستهسازی از روزنامهای به روزنامه دیگر متفاوت است. طبق بررسیهای این روزنامهنگار با توجه به اینکه تعداد مطالب بدون منبع بالا بوده است، اظهار نظر دقیق درباره اینکه کدام منابع خبری در دروازهبانی خبرهای مربوط به بنزین بیشتر مورد توجه روزنامهها بودهاند، بهطور دقیق ممکن نیست اما براساس یافتههای به دستآمده خبرگزاری ایسنا در تعداد مطالبی که منبع آنها درج شده با 119 مطلب و 7درصد کل ارجاعات منبع، بیشتر مورد توجه روزنامهها بوده است.از میان مطالبی که درباره بنزین، اعتراضات و حوادث مربوط به آن در روزنامهها منتشر شدهاند، 71درصد بدون ذکر نام هیچ منبعی منتشر شدهاند و از میان 71درصد مطلب بدون منبع، 70درصد صرفا گزینشی از اخبار منتشرشده در رسانههای دیگر و تنها 30درصد تولیدی بودهاند. یافتههای تحلیل محتوا نشان میدهد بیشتر روزنامهها در جریان این پوشش خبری، پیرو محتوای تولیدی خبرگزاریها و روابط عمومیها بودهاند و روند حاکم بر محتوای منتشره در مطبوعات پوشش رویدادها به جای تولید بدون ارزشافزوده تحلیلی یا تکمیلی بوده است و وضع تولید در چنین رویداد سیاسی- اجتماعی حساسی در مطبوعات بهشدت ضعیف ارزیابی میشود.بخش عمده مطالبی که در روزنامهها و خبرگزاریها درباره بنزین منتشر شده بدون ذکر نام یا به اصطلاح امضا بوده و تنها 14درصد مطالب از نظر نویسنده اعلام هویت مشخصی داشته است. از نظر درج مطالب با امضا در میان روزنامههای اصولگرا و اصلاحطلب تفاوتی وجود دارد و در روزنامههای اصولگرا تعداد بیشتری از گزارشها با نام خبرنگاران منتشر شده در حالی که در روزنامههای اصلاحطلب بخش عمده گزارشها بدون نام منتشر شده است و مطالبی که با امضا منتشر شده بیشتر شامل یادداشتها و تحلیلهای کارشناسان است و بهطور معناداری نام و نشان خبرنگاران پای مطالب مورد بررسی در روزنامههای اصلاحطلب کمرنگ دیده میشود.
خبر یا بیشتر از خبر
بیش از 56درصد مطالبی که با موضوع بنزین و حوادث مربوط به آن منتشر شده در قالب خبر بوده یعنی چیزی بیش از نیمی از کل مطالب، حدود 12درصد در قالب گزارش خبری و کمی بیش از 12درصد در قالب گزارش. قلمرو پوشش خبری نیز 8درصد تهران، 22درصد استانها و 70درصد سراسری بوده است.سهم گزارش میدانی در کل رسانهها تنها حدود یکدرصد است که با توجه به ابعاد گسترده اعتراضات، این سهم یکدرصدی گزارشهای میدانی نشاندهنده جاماندن رسانهها از میدان، فقدان روایتهای اختصاصی و به جای آنها پوشش حداقلی رویدادها با استناد به خبرهای دریافتی از منابع خبری دیگر است.
پوشش اخبار بدون تصویر
از مجموع مطالب منتشر شده در روزنامهها تنها 39درصد مطالب همراه با عکس و 69درصد مطالب صرفا به صورت متن و بدون استفاده از عکس، طرح یا اینفوگرافیک و هر محتوای تصویری مرتبط دیگری منتشر شدهاند. از همین 39درصد نیز 79درصد ارتباطی با موضوع اصلی مطلب نداشته یا انتخابی از آرشیو یا عکس یکی از شخصیتها بودهاند. در ماجرای اخیر بنزین و حوادث مربوط به آن، عکس خبری تقریبا هیچ کارکرد موثری در اطلاعرسانی و پوشش خبری رویدادها نداشته است.بخش عمده این عکسها همانطور که یافتههای این تحقیق نشان میدهد از نظر موضوع هیچ ارتباطی با وقایع روز نداشتند و تنها در مورد مطالب مربوط به راهپیمایی چهارم آذر و تخریب اموال عمومی از تصاویر مرتبط استفاده شده است: 29درصد عکسهای آرشیوی، 3درصد معترضان، یک درصد نیروهای انتظامی، 11درصد راهپیمایی، 50درصد شخصیتها و 6درصد تخریب اموال عمومی.
اعتراض، اغتشاش، صدای مردم
اینطور که در این تحقیق آورده شده، بررسی رویکرد سیاسی رسانهها نشان میدهد، 26درصد حمایت از حاکمیت، 23درصد نقد دولت، 15درصد حمایت از دولت، 12درصد خنثی، 9درصد حمایت از مردم، 9درصد تهدید،4درصد نفی و محکومیت خشونت و 2درصد به سایر موضوعات پرداخته شده است.بر اساس یافتههای این تحقیق، رویکرد روزنامههای اصولگرا، بیشترین پوشش با 31درصد سهم به حمایت از حاکمیت و کمترین پوشش با یکدرصد سهم به نقد حاکمیت پرداخته شده است. همچنین در روزنامههای اصلاحطلب، بیشترین پوشش با 24درصد سهم به نقد دولت و کمترین پوشش با 3درصد نقد حاکمیت و 3درصد نفی و محکومیت خشونت اختصاص پیدا کرده است.در حوادث مربوط به افزایش قیمت بنزین در آبان 98 دو رویکرد اصلی، محتوای رسانهها را تحتتأثیر قرار داد: رویکردی که واکنش مردم را «اعتراضات مردمی» میدانست و رویکرد دومی که در بررسی واکنش مردم روی واژگان «آشوب و تخریب» تأکید داشت. از میان مطالب مورد بررسی این تحقیق، حدود 42درصد به ناآرامیهای پس از افزایش قیمت بنزین پرداختهاند. از طرف دیگر یافتههای تحلیل محتوا نشان میدهد از مجموع مطالب مورد بررسی که به ناآرامیها پرداختهاند 73درصد با رویکرد مسلط آشوب و تخریب منتشر شده و تنها در 26درصد مطالب منتشره وقایع آبان از زاویه اعتراضات مردمی مورد توجه قرار گرفته و برجستهسازی شده است. در واقع رویکرد مبتنی بر خط آشوب و تخریب در برابر اعتراضات مردمی تقریبا 3برابر بیشتر (8.2) در محتوای متنی و تیتر رسانهها انعکاس داشته است. به این ترتیب صدای اعتراضات مردمی بهطور کلی تحتتأثیر صدای مسلط آشوب و تخریب، خاموش شده یا خیلی ضعیف به گوش رسیده است. نحوه مواجهه با اعتراضات در رسانهها درخصوص حق اعتراض نیز 39درصد طرح مسأله، 38درصد با رویکرد حمایتی و 4درصد انتقادی بوده است. اعتماد، ایران، همشهری در صدر فهرست روزنامههایی قرار دارند که به مسأله حق اعتراض پرداختهاند و در این مورد در خبرگزاریها تنها به نامهای ایسنا و ایرنا اشاره شده است.
قطعی اینترنت؛ خوب یا بد
به دنبال اعتراض گروههای مختلف مردمی به گرانی بنزین در بیستوپنجم آبان، اینترنت سراسر کشور برای هفت روز قطع شد. این کار با دستور شورای امنیت کشور و از سوی وزارت ارتباطات ایران انجامشد و به دنبال آن اینترنت بینالمللی از دسترس همه کاربران خارج شد و تنها شبکه ملی اطلاعات قابل دسترس بود.قطعی اینترنت از موضوعات دیگری است که طی این تحقیق در خبرگزاریها و روزنامهها بررسی شده است و براساس یافتههای آن، رویکرد رسانهها در واکنش به این اتفاق 46درصد انتقادی، 39درصد اطلاعرسانی، 6درصد منفی، 5درصد مثبت و 4درصد کارشناسی بوده است.همچنین مواجهه با اینترنت ملی از سوی رسانهها 48درصد مثبت، 32درصد اطلاعرسانی، 10درصد انتقادی، 7درصد منفی و 3درصد کارشناسی و جهتگیریها درباره دخالت کشورهای خارجی 49درصد منفی، 45درصد اطلاعرسانی، 4درصد انتقادی و 2درصد کارشناسی بوده است. همچنین درباره راهپیمایی، 69درصد با رویکرد مثبت و 31درصد با رویکرد اطلاعرسانی تولید محتوا کردهاند.
چه کسانی شنیده شدند؟
افزایش قیمت بنزین، ایران را تکان داد اما رسانهها را نه. با وجود تمام تحولاتی که به دنبال این تصمیم رخ داد، تحقیق انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران در بخش مربوط به بررسی نقل قولها سهم واقعی صدای مردم از کل صداهایی که در رسانهها انعکاس داده شده، عدد یکدرصد را نشان میدهد. این یافته با یافتههای دیگر این گزارش در عملکرد ضعیف رسانهها در تهیه و انتشار گزارشهای میدانی از وقایع مربوط به بنزین همخوانی دارد.این درحالی است که نهادهای غیررسمی 22درصد و نهادهای رسمی 78درصد سهم داشتهاند تا در رسانهها شنیده شوند.بر این اساس، از میان سهم اندک نهادهای غیررسمی، 33درصد احزاب و جریانهای سیاسی، 30درصد اقتصاددانان، 24درصد انجمنها، تشکلها و اصناف، 13درصد جامعهشناسان و حقوقدانان شانس دیده شدن داشتند و از نهادهای رسمی با بیشترین سهمشان در پوشش رسانهای، دولت با 41درصد، مجلس با 18درصد، روحانیون با 16درصد، نهادهای نظامی و قوه قضائیه هر کدام با 10درصد و درنهایت حاکمیت با 5درصد دیده
و شنیده شدند.