شماره ۱۸۸۳ | ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱۹ دي
صفحه را ببند
سیاحت شرق از مبدأ ونیز

   [شهروند]  نام مارکو پولو برای آنانی که کودکی خود را در دهه 60 خورشیدی گذرانده‌اند، بیش از آنکه یادآور ماجراجویی‌های سیّاحی اروپایی در خاک قاره پهناور آسیا باشد، خاطره‌ای است از یک سریال انیمیشن ژاپنی با عنوان «ماجراهای مارکو پولو» که در برنامه کودک و نوجوان آن سال‌ها از شبکه دوم سیما به نمایش درمی‌آمد؛ سریالی تلفیق شده از تصاویر متحرک و نماهای مستند که همراه با صدای راوی به توضیح خط سیر حرکت این ونیزی مشهور در قلمرو قاره کهن می‌پرداخت. با وجودی که سال‌ها از پخش نخست و چند بازپخش این مجموعه تلویزیونی می‌گذرد، هنوز خاطرات روایت جذاب و دوبله ماندگار آن از ذهن کودکان دیروز که حالا چهارمین دهه از عمر خود را می‌گذرانند پاک نشده است. این میان اگر ادعا کنیم بار اصلی جذابیت این مجموعه تلویزیونی را کاراکترهای واقعی و خیالی آن بر دوش می‌کشیدند سخن گزافی بر زبان نیاورده‌ایم؛ شخصیت‌هایی چون قوبلای خان، آچمد، کوگاتای، شریف، ناخدا عبدول، چاپاندو، خدیف، شاهزاده خانم کوکاچین و... که در کنار نیکولو پولو پدر مارکو و ماتئو پولو عموی او، طی 1290 دقیقه (43 قسمت 30 دقیقه‌ای) ماجراهای شگفت‌انگیز سفرهای مارکو پولو را در قالب داستانی مهیج و اکشن بر صفحه تلویزیون‌ها جان بخشیدند.

پیام‌آوران ونیزی قوبلای خان مغول
وقتی در ‌سال 1269 میلادی مارکو پولو برای نخستین‌بار پدر خود را در ونیز دید 15‌سال بیشتر نداشت. نیکولو پولو به همراه برادرش ماتئو در کار تجارت با آسیا در محدوده‌ای از قسطنطنیه تا شرق دور بود و به‌قدری خود را در حرفه‌اش غرق کرده بود که گویی نمی‌دانست زن و فرزندی هم دارد. در انیمیشن «ماجراهای مارکو پولو»، نیکولو زمانی با مارکو رو‌به‌رو می‌شود که همسرش یا به عبارتی مادر مارکو مدت‌هاست درگذشته و او حالا باید به احیای روابط با پسر جوانش بپردازد. اما هم در واقعیت و هم در انیمیشن فوق، برادران پولو فرصت زیادی برای از دست دادن وقت یا صرف آن برای احساسات فامیلی نداشتند زیرا سفری دور و دراز و مجدد در پیش بود و آنها باید به‌عنوان سفرای قوبلای خان پیغام او را به واتیکان می‌رساندند و با گرفتن جواب مجدداً راهی شرق می‌شدند. نیکولو و ماتئو پولو در واقع پیام‌آوران تمایل قوبلای خان به‌عنوان نواده چنگیز و حاکم بزرگ سرزمین چین برای گشایش باب روابط سیاسی و اقتصادی با اروپا بودند و پاپ وقت نیز با سپردن یک شیشه روغن مقدس به این دو برادر برای پیشکش آن به محضر قوبلای خان، حسن نیت خود را به‌عنوان نماینده اروپای مسیحی به حاکم بلامنازع شرق دور نشان داد.

بازگشت از آسیا با ثروت افسانه‌ای
حرکت مجدد برادران پولو به شرق دور تفاوتی بزرگ با سفر نخست داشت و آن اضافه شدن یک پولو دیگر به جمع مسافران بود. هنگامی که این سفر در ‌سال 1271 میلادی آغاز شد، مارکو پولو تصور نمی‌کرد تا 24‌سال بعد قرار نیست دوباره ونیز را از نزدیک ببیند. او طی این سفر از سرزمین‌های بسیار ازجمله ایران، فلسطین، ترکستان، سوماترا، جاوه، سیلان، هندوستان و... گذر کرد و موفق شد قوبلای خان را در کاخ باشکوهش ملاقات کند. در انیمیشن «ماجراهای مارکو پولو» بعضاً او را درحال ثبت اتفاقات روزانه سفر در یک دفترچه‌ یادداشت می‌بینیم و این در عالم واقع، همان کتابی است که امروز با عنوان «شگفتی‌های جهان» در دسترس علاقه‌مندان به داستان‌های ماجراجویانه قرار دارد. وقتی مارکو پولو بعد از ربع قرن به موطن خود بازگشت هیچ‌کس او را به خاطر نمی‌آورد و همه مردی میانسال را می‌دیدند که ثروتی افسانه‌ای را از آسیا با خود به ونیز آورده است. مدتی بعد عشق به تنفس در هوای شرق سیاح میانسال را برای دیدار دوباره از آسیا به تکاپو انداخت اما بروز جنگ بین جمهوری‌های ونیز و جنوا که به اسارت مارکو انجامید این سفر را برای همیشه کنسل کرد. مارکوپولو 696‌سال پیش در چنین روزی، برابر 9 ژانویه 1324 میلادی در 70 سالگی درگذشت.     
منبع: «سفرهای مارکو پولو» نشر نخستین


تعداد بازدید :  409