شماره ۱۸۸۱ | ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۷ دي
صفحه را ببند
عدالت آموزشی، سرگردان در پیچ‌وخم سوءمدیریت

‏  [شهاب مشایخی، معلم یکی از مناطق محروم استان کرمان] عدالت آموزشی، مدارس تخریبی و غیراستاندارد؛ غصه‌ای همیشگی که در سال‌های ‏گذشته مسبب حوادث دانش‌آموزی بسیاری بوده است. شهرستانی را در نظر بگیرید که ‏از نخستین مدرسه تا آخرین مدرسه‌اش حدود 160 کیلومتر فاصله است. از 272مدرسه ‏ابتدایی این شهرستان فقط 23مدرسه در حوزه شهری‌اند و مابقی 249مدرسه در ‏حوزه روستایی قرار دارند و 201مدرسه از این آمار شامل مدارس چندپایه است. اگر با ‏ساختار مدارس چندپایه آشنایی ندارید باید بدانید عمده مدارس چندپایه کمتر از ‏‏50 و گاهی کمتر از 20 دانش‌آموز دارند. درواقع اگر تعداد دانش‌آموزان ابتدایی این ‏شهرستان را بر تعداد مدارس آن تقسیم کنیم به تراکم دانش‌آموزی 50 نفر به ازای هر ‏مدرسه خواهیم رسید. ایده‌آل به نظر می‌رسد. نه؟ اما متاسفانه باید گفت 18مدرسه از ‏این مدارس کانکسی است، 9مدرسه کپری و 38کلاس درس هم در سایه درختان ‏تشکیل می‌شود. از این آمار 129مدرسه فاقد سرویس بهداشتی و 181مدرسه فاقد ‏دیوارکشی و حصار است. فاجعه به نظر می‌رسد. نه؟ تا اینجا صرفا آمار و ارقام بر متن ‏حکم‌رانی می‌کرد اما سوال اصلی این است که چرا باید شهرستانی با جمعیت 120‌هزار ‏نفری حدود 30‌هزار مترمربع کمبود فضای آموزشی داشته باشد؟ حال اینکه وضع ‏شهرستان‌هایی با جمعیت کمتر یا بیشتر هم بهتر از این نیست. نکته‌ اول این است که ‏سرعت ترمیم و بازسازی و حتی ساخت مدارس جدید با توجه به افزایش جمعیت از ‏سرعت تخریب و فرسودگی این مدارس کمتر بوده است؛ امری که با توجه به بودجه ‏کلی سازمان نوسازی مدارس قابل درک است. نکته‌ دوم اینکه متاسفانه نگه‌داشت ‏منابع در آموزش‌وپرورش در وضع مطلوبی قرار ندارد و بی‌توجهی مدیران و نبود ‏نظارت باعث فرسودگی یا گاهی هدررفت منابع می‌شود. برای مثال سالانه بخش ‏قابل‌توجهی از منابع سازمان نوسازی مدارس صرف خرید صندلی، تخته و وسایل ‏سرمایشی و گرمایشی می‌شود که متاسفانه به صورت درست مراقبت و نگهداری ‏نشده‌اند. سوم اینکه با توجه به تورم اقتصادی سالیان اخیر و بالا رفتن هزینه‌ها ازجمله ‏هزینه‌های ساخت‌و‌ساز توان خیران و نیکوکاران مدرسه‌ساز نسبت به گذشته کمتر شده ‏است و گاهی به توزیع اقلام مصرفی مدارس تقلیل پیدا کرده است. از طرفی با افزایش ‏جمعیت روستاها منابع دهیاری‌ها و بخشداری‌ها متوجه مدارس نیست و ضرورت وجود ‏خانه بهداشت‌های مستقل، مساجد مستقل و هزینه‌های آسفالت و جاده‌سازی و ‏آب‌رسانی جایی برای توجه به مدارس نگذاشته است. در کنار همه اینها روستاهای کم ‏جمعیتی را در نظر بگیرید که یا فاقد مدرسه‌اند یا مدارس فرسوده‌ای دارند، اما با توجه ‏به وضع روستا و مهاجرت کم‌کم خانواده‌ها به روستاهای مجاور ساخت یا بازسازی ‏مدرسه برای این روستا مقرون به‌صرفه و بهره‌ور به نظر نمی‌رسد. همه اینها بخشی از ‏چالش‌های پرشماری است که نهادهای ذی‌ربط برای بازسازی مدارس با آن رو‌به‌رو ‏هستند. بی‌شک راهکار در این متن نمی‌گنجد، اما نکته‌ای که همیشه مغفول مانده، مدیریت صحیح منابع آموزش‌وپرورش است. منابعی که گاهی در تصرف ‏دیگر اداره‌هاست، گاهی بهره‌ور نیست و می‌توانست بیشتر در ‏خدمت آموزش که متاسفانه در حاشیه‌های این سال‌های آموزش‌وپرورش گم شده ‏است، قرار بگیرد.


تعداد بازدید :  204