شماره ۱۳۹۴ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۲۸ اسفند
صفحه را ببند
اهل خوزستان
دلبستگی‌های کوچک

|  محسن چاوشی  |      خواننده  |

 خانه‌های ویران و ترکش خورده، کودکان بی‌نفس، عاشقان پاکباز. اینها تصاویر تلخی است که از خرمشهر در ذهن من مانده. هنوز هم نمی‌توانم تصاویر قدیمی را از ذهن‌ام پاک کنم. تصاویری که همین‌طور‌ سال‌به‌سال غلظت و تاثیرگذاری‌اش بیشتر شده و همین می‌شود که اعتقادم همچنان حفظ شود که خرمشهر شهر روزهای سخت و غمگین بوده و هست و پرافتخار‌ترین شهر ایران در روزهای سخت است.
خرمشهر زادگاه من است. شهری که برای من ارزش و اعتبار زیادی داشته و دارد و همیشه سعی کرده‌ام بتوانم به نوعی احساسم را به آن نشان دهم. چند اثر را هم برای زادگاهم خوانده‌ام و در آنها به نوعی احساس دین خود را توانسته‌ام ادا کنم. خرمشهر همیشه با بی‌مهری تمام روبه‌رو شده و این موضوع را بارها در آثارم نشان داده‌ام. مثلا در قطعه «نخل‌های بی‌سر». این قطعه در کنار قطعه «بازار خرمشهر» از دغدغه‌ها و حال و روز من نسبت به زادگاهم حرف زده‌اند و با وجودی که چندان سفت و سخت اعتراض من در آنها مشهود و صریح نبود توانست به خوبی مورد توجه قرار گیرد و این برای من دنیایی ارزش دارد. به‌هرحال هر هنرمندی دغدغه اصلی‌اش ورود و تاثیرگذاری در اجتماعی است که به آن تعلق‌خاطر دارد. همین مهم‌ترین نقش یک هنرمند است و به نظرم، من هم به نوعی توانسته‌ام به آن پرداخت خوبی داشته باشم.
سال‌ها گذشته و حالا به‌نظر می‌رسد دورانی را درحال سپری‌کردن هستیم که باید بیشتر به این قبیل دلبستگی‌های کوچک بها داد. در آینده آثار بیشتری را با این موضوعیت ارایه می‌دهم. مردم ما مخاطبان باهوشی هستند. آنها به خوبی مفهوم اصلی و نظر مرا متوجه می‌شوند...


تعداد بازدید :  70