| میرمهرداد میرسنجری*|
شهر کردنشین کوبانی با دست خالی با کمک زنان و مردان کرد محلی در برابر داعشیان تا بن دندان مسلح مقاومت نابرابری را در پیش گرفته است. این درحالی است که جنایتکاران داعش در آستانه ورود به بخشهایی از این شهر اعلام کردهاند که کُردها یک قوم مجوس و ایرانی هستند و ریختن خونشان مباح است و نکاح زنان و دختران آنان برای مجاهدین هیچ منعی ندارد و در ادامه اظهارات وحشیانه خود دستور «هتک حرمت دختران و زنان کُرد همانند رفتار با دختران و زنان رافضی، ایزدی و مسیحی» را صادر کردهاند. متاسفانه همتباران کرد ما در بدترین و خطرناکترین محاصره سیاسی نظامی قرار گرفتهاند.
این درحالی است که دولت ترکیه با توجه به پیشینه تاریخی ضدسوری و ضدکردی خود، در چنددهمتری همجوار این شهر دست روی دست گذاشته و نظارهگر تجاوز و توحش گروه ضدبشری داعش علیه مردم بیگناه کوبانی است و از سوی دیگر ائتلاف به اصطلاح ضدداعش هم با حملات محدود گاه و بیگاه و بیاثر خود شرایط را برای هرچه سختتر شدن حلقه محاصره مردم کوبانی فراهم کرده است.
دشمنان ايرانیان در تبلیغات خود تلاش میکنند کردستان بزرگ را تقسيمشده بين چهار کشور عنوان کنند. این درحالی است که کردستان نهتنها در طول تاريخ هیچگاه از ايران جدا نبوده بلکه همه کردستان بزرگ بخشي پراهميت از ريشه تنومند گستره تاريخي فرهنگي ايران بزرگ را شامل ميشده است. تمام سرزمين کردستان از آغاز تاريخ و زمان امپراتوري ماد تا سال 1514 ميلادي و جنگ چالدران بين نيروهاي شاه اسماعيل اول صفوي و سلطان سليم اول عثماني يکي از ايالات مهم ايران بودهاست که بر اثر شکست غمانگيز ايران در اين جنگ نابرابر بيش از دوسوم آن از ايران جدا شد و به اشغال امپراتوري عثماني درآمد. امپراتوري عثماني سالها بر بخش جداشده سرزمين کردستان تسلط داشت تا اين که با پايان جنگ جهاني اول بخش جداشده سرزمين کردستان از ايران، در سال 1923 میلادی در سه کشور ترکيه، عراق، و سوريه قرار گرفت. آنچه در اين ميان بسيار حائز اهميت مینماید ژرفنگري به بسترهاي تاريخي و بازخواني جايگاه کردستان در تاريخ ايران، لزوم حمايت همهجانبه دولت و ملت ایران از کردهای در معرض خطر سوریه را بیش از پیش نمایان میسازد.
پیشینه تاريخي پیوندهای کردها
با سایر ایرانیان
يكي از قديميترين اخباري كه درباره كردها در دست است، كتاب «Anabasis» يا سفرنامه جنگلي «گزنفون» (xenephon) سردار لشكر، جغرافي دان و مورخ يونان باستان است كه رويارويي كردهاي ايراني را در قالب سپاه اردشير دوم هخامنشي (401ـ400 پيش از ميلاد مسيح) با يونانيان باستان [در منطقه اربلا (اربيل يا هولر امروزي)] شرح ميدهد كه منجر به شكست ارتش دههزارنفره يونان شد. «استرابون» جغرافي دان و مورخ يونان باستان پيش از ميلاد درباره چگونگي تربيت و پرورش بدني جوانان كرد مينويسد: «جوانان ايراني را چنان تربيت ميكنند كه در سرما و گرما و بارندگي تاب و توان داشته، ورزيده باشند. اينها را كردك (kardak) گويند». درباره زبان کردي زبانشناسان و شرقشناسان غربي گفتهاند: اين زبان از زبانهاي هند و اروپايي و خانوادههاي هند و ايراني و در زمره زبانهاي ايراني است و با زبان فارسي قرابت نزديکي دارد. «هنري فيلد» در كتاب «مردمشناسي ايران» مينويسد: «كردها از حيث زبان و خصوصيات جسماني، ايراني هستند و بهعنوان شعبهاي از نژاد ايراني از حيث زبان، اخلاق، عادت و شيوه معيشت با ساير ايرانيان داراي جهات اشتراك هستند.»
«دانيلو» نيز نوشته است: «كردهاي تركيه هم از حيث زبان و خصوصيات جسماني ايراني هستند.» «لرد كرزن» هم گفته: «زبان كردها، لرها و بختياريها شبيه زبان فارسي است و چندان تفاوتي با هم ندارند.» پروفسور ان «لمبتون»، در تاريخ ايلات ايران از قول ابن بلخي مينويسد: «کردان زبدگان لشکر ساساني بودند...» « رشيد ياسمي» هم مينويسد: «در حصول پيشرفتهاي دولت ايران در زمان مادها در فتح نينوا و در زمان هخامنشيان در غلبه بر يونان و در دوران اشكانيان و ساسانيان در دفع روميان و در بعد از اسلام در جلوگيري از مهاجمان و هزاران موقع سخت ديگر بعد از آن، افواج كردان را در صف مقدم سپاه ايران ميبينيم كه براي حفظ استقلال ايران ميجنگند.»
سخن آخر اینکه
پشتيباني روزهای اخیر ملت و دولت ایران از کردهای مظلوم کوبانی، بهعنوان ضرورتي تاريخي و راهبردي مورد توجه رسانههای همگانی جهان و نمایندگان مردم مظلوم کرد آن سامان قرار گرفته است. وراي نام ايران سياسي، ايران فرهنگي ميراث مشترک همه سرزمينهايي است که قلمرو گذشته ايران تاريخي را در بر ميگرفتند. به ديگر سخن، کليه سرزمينهايي که فرهنگ آنان، در بخشي يا به تمامي با هويت، فرهنگ، آداب و رسوم، جشنها، روحيات و معنويات، اساطير و قهرمانان ملي، دين، زبان، و ديگر عناصر هويت ايراني نزديکي يا يکساني داشته و دارد، ازجمله سرزمين کردهاي سلحشور سوریه باید مورد حمایت همهجانبه دولت و ملت ایران قرار گیرد.
لذا شايسته است دولت ايران علاوه بر بکارگيري همه پتانسيلهاي سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای حمایت از کردهای غرب کردستان و بهویژه سوریه، همواره این همتباران را بهعنوان متحدان بالقوه راهبردی ایرانیان بنگرد.
* استادیار دانشگاه و پژوهشگر
ژئو پلیتیک و فرهنگی