مهدی یساولی، دبیر روایت نو| «جامعه ما در طول تاریخ به دلیل مردمینبودن حکومتها همواره جامعهای قانونگریز بوده است که با پیروزی انقلاب اسلامی این دوران پایان یافت و در کشور ما جامعه مدنی برمبنای بینش دینی و فقهی شیعه و با حضور مردم تاسیس شد». کاربرد عبارتی چون «جامعه مدنی» یا حتی اشاره به«توسعه همهجانبه و پایدار و متوازن» که البته «عرصههای سیاسی» را در اولویت دیگر عرصهها میگذارد، در سخنرانی انتخاباتی یکی از نامزدهای هفتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، ادبیاتی تازه به حوزه سیاسی ایران پس از نزدیک به دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی وارد میآورد. سیدمحمد خاتمی، یکی از چهار نامزد تاییدصلاحیتشده هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، با ادبیاتی به گستره رقابتهای انتخاباتی وارد شد و بخشی از جامعه جوان ایران را در میانههای دهه 70خورشیدی بهعنوان مخاطب و گروه هدف سخنان و اندیشههای خود برگزید که با 6دوره پیشین انتخابات ریاستجمهوری، تفاوتهایی بنیادین داشت. او که به تصریح خود و حامیانش اصلا نمیپنداشت بتواند در انتخابات پیروز شود، در سخنرانیها و تبلیغات انتخاباتیاش از زمستان 1375 تا خرداد 1376 خورشیدی، روش و ادبیاتی را مطرح کرد که چشماندازی نو در گستره سیاست ایران پس از انقلاب اسلامی 1357 میگشود؛ او همچنین طبقهای از جامعه را مخاطب میگرفت که ظرفیتی نهفته داشته، پیش از آن چندان امکان بروز و نمود نیافته بودند؛ همان ظرفیتی که موجب شد در دوم خرداد 1376 یک شگفتی بزرگ در پهنه سیاست ایران پدید آید. انتخابات ریاستجمهوری درسال 1376 یک شگفتی بزرگ بود؛ بیش از 29میلیون ایرانی در آن حضور یافتند؛ میزانی که تا آن روزگار در پهنه سیاست ایران پیشینه نداشت.
یک پیروزی شگفتانگیز
هفتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران در دوم خرداد 1376 با حضور چهار نامزد برگزار شد. سیدمحمد خاتمی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد محمدی ریشهری وزیر پیشین اطلاعات و نماینده ولیفقیه و سرپرست حجاج، رضا زوارهای رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و عضو حقوقدان شورای نگهبان و علیاکبر ناطقنوری، رئیس مجلس شورای اسلامی و وزیر پیشین کشور در این انتخابات حضور یافتند. نتیجه شمارش رأیها، از یک شگفتی در دنیای سیاست ایران پردهبرداشت؛ شاید از همینرو بود که ناطق نوری که براساس سنت جاری انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران، بیشترین بخت پیروزی را داشت، پیش از پایانیافتن شمارش رأیها پیام تبریک خود را برای نامزد پیروز، سیدمحمد خاتمی منتشر کرد. نامزد پیروز انتخابات توانست با 20میلیونو89هزارو178 رأی، دیگر رقیبان را با فاصلهای بسیار پشت سر گذارد. ناطقنوری با 7میلیونو242هزارو859 رأی در جایگاه دوم نشست و زوارهای و ریشهری به ترتیب با کمتر از یکمیلیون رأی سوم و چهارم شدند.
ادبیاتی تازه در گستره سیاست ایران
نهتنها خود فرآیند انتخابات، همه ایرانیان را شگفتزده کرد که نامزد پیروز از این ویژگی دور نبود. او توانسته بود در تبلیغات انتخاباتی، شعارها و برنامههایی دهد که دیگر نامزدها چه در آن دوره و چه دورههای پیشین انتخابات چندان بدانها نپرداخته بودند. او در یکی از سخنرانیهای انتخاباتی خود نیاز اصلی ایران را «توسعه همهجانبه و پایدار و متوازن» برشمرده بود که «باید در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی تحقق یابد». وی همچنین تصریح میکرد: «در این توسعه، انسان و نیروهای انسانی مبنا هستند. به این لحاظ، پاسداری از حرمت آدمی و اندیشه او، صیانت از نیروی انسانی و بالابردن سطح فرهنگ عمومی امری مهم است». ادبیات سیاسی این نامزد انتخابات ریاستجمهوری، فاصلهای بسیار با تبلیغات پذیرفتهشده ریاستجمهوری در ایران داشت؛ بهویژه آنکه در دورههای پیشین، بیشتر برنامهها و شعارها، پیرامون مسائل کلان و خرد اقتصادی بهویژه مهار تورم و رسیدگی به مستضعفان و محرومان سامان یافته بودند. خاتمی با تمرکز بر دیگر جنبههای سیاسی-اجتماعی جامعه ایران در آن روزگار، بهویژه مسأله جامعه مدنی، توسعه سیاسی و تمدن نوین، هرچند تصریح میکرد: «در ایران دین منشأ تاسیس جامعه مدنی بوده است و انقلاب اسلامی نیز آغاز مرحلهای جدید برای برخورداری از یک جامعه مدنی جدید و مستحکم است» اما همچنین یادآور میشد: «توسعه به معنای امروزش، میوه یا شاخ و برگ تمدن جدید است. اگر آن تمدن آمده، توسعه هم خواهد آمد و به این معنا سخن کسانی که میگویند ابتدا باید خرد غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنم که علاوه بر خرد و بینش غرب باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت». رنگ و لحن دگرگونه سخنان و تبلیغات انتخاباتی او، بخشی مهم از جامعه ایران را که تا پیش از آن به شنیدن آن سخنان و اندیشههای سیاسی خو نگرفته بود، شیفته خود کرد.
شعارهایی از جنس همیشه
در سوی دیگر هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، نامزدهایی ایستاده بودند که بر سنت جاری سخن میراندند. با توجه به پیشبینی کلی فضای انتخابات ریاستجمهوری در ایران که علیاکبر ناطقنوری، رئیس مجلس شورای اسلامی را پیروز این دوره میپنداشت، بهویژه آنکه شعارها و دورنمای کلی برنامههای وی، در تداوم مسیر دولتهای پیشین قلمداد میشد، او در جایگاه نامزد جریان مسلط بر سیاست ایران در آن دوره، بیشتر بر شعارها و برنامههای انتخاباتی متمرکز شده بود. یکی از پوسترهای تبلیغاتی ناطقنوری که وی را «کاندیدای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز» میشناساند، با تاکید بر شعار «اطاعت از رهبری، پیروی از خط امام»، این نویدها را بهعنوان سرفصل برنامههای انتخاباتیاش تبلیغ میکرد «تداوم توسعه، تامین اشتغال، جوانان، مهار تورم، رفع محرومیت و تبعیض». شعار تبلیغاتی خاتمی اما «فردای بهتر برای ایران اسلامی» بود و او میکوشید پیام «فردای بهتر» را از راهی دیگر، یعنی توسعه سیاسی و جامعه مدنی به مردم ایران برساند. فیاض زاهد، از فعالان رسانهای و سیاسی بعدها دراینباره نوشت: «مفهوم زندگی پس از دولت سازندگی [هاشمیرفسنجانی] معنای عمیقتری پیدا کرد. جامعه ... آرامآرام به این نتیجه رسید که زندگی پس از جنگ شرایط خودش را دارد ... بدیهی است تغییر در آن ارکان و سنن اجتماعی نمیتوانست منحصر به حوزههای فردی و تنها اجتماعی باشد، بلکه حوزه بسیار مهم سیاست که زندگی مردم ایران را پس از انقلاب عمیقا تحتتاثیر قرار داده بود را هم متاثر میکرد. این طبقه متوسط که حالا از آسمان به زمین آمده و تلاش میکرد که زندگی مطلوبتری برای خودش شکل بدهد، در شکل نوع گفتمان سیاسی هم علاقهمند به تغییر بود». این «تغییر» در شخصیت، سخنان و اندیشه کاندیدایی نمایان شده بود که اساسا از اقتصاد و توسعه اقتصادی که «رنگ غالب» تبلیغات انتخاباتی در دورههای گذشته به شمار میآمد، سخن نمیراند. سخنان او بیشتر به گسترههای سیاسی و اجتماعی اشاره داشت، همانگونه که خود بعدها درباره شرایط آن روزگار گفت: «استقبال نخبگان و تحصیلکردهها و بخش مهمی از طبقه متوسط جامعه قطعا نشان از همدلی و همراهی آنان با شعارهایی دارد که در جریان انتخابات هفتم ریاستجمهوری شنیدند و تودههای مردم هم بدون تردید فطرت و ذهن تاریخیشان خواستار آزادی، استقلال و پیشرفت بود ... وقتی شعار مردمسالاری سازگار با دین، جامعه مدنی، آزادیهای اساسی و در کنار آن پیشرفت همگام با عدالت و اخلاق و معنویت داده شد، این احساس پدید آمد که بسیاری از دردها ممکن است درمان شود یا کاهش یابد. ... مردم خواستار تغییر بودند و تغییر مورد نظر اصلاح سیاستها و روشها درون نظام بود، بهخصوص که از شعارهای عمده قانونگرایی و بهخصوص استقرار کامل و درست قانون اساسی بود و مردم هم احساس میکردند که علیرغم تلقی از قانون اساسی و القائات نادرست و نادیده انگاشتن آن در بسیاری از موارد همین قانون اساسی ظرفیتهای معنوی و نادیده انگاشته شده یا بههرحال معطلماندهای دارد که اگر به آنها اهتمام شود وضع کشور و جامعه بهبود اساسی خواهد یافت، بهخصوص بخش مهم حقوق ملت». او همچنین در گستره سیاست خارجی نیز در نطق انتخاباتی خود، درباره امکان رابطه ایران و آمریکا، در کنار سه نامزد که آن را ناممکن میپنداشتند، با اشاره به رعایت سه شرط «عزت، مصلحت و حکمت» از امکانی سخن میراند که یک تابوی بزرگ در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در آن روزگار به شمار میآمد.
توسعه سیاسی و جامعه مدنی؛ یک راه نو
هفتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران، پرحاشیهترین دوره را تا آن زمان از سر گذراند؛ بخشی مهم از سیاستورزان و فضای سیاسی ایران در میانه دهه 70 خورشیدی، به نامزدی گرایش داشتند که به گزینه مورد پذیرش حاکمیت مشهور بود، اما برخلاف سنت جاری، نامزد رقیب او سرانجام رأی آورد. شگفتی، تنها حسی بود که فردای دوم خرداد 1376 خورشیدی بر ایران و ایرانیان جاری شد. این دوره انتخابات، همچنین مسیری تازه در گستره سیاست ایران گشود و موجب شد دغدغههای بخشهایی نادیده از جامعه، فضایی برای نمود و تاثیرگذاری بیابند. شعار «توسعه سیاسی» بدینترتیب در برابر «توسعه اقتصادی»، زایشی نو در جامعه ایران پدید آورد. ایران پس از انتخابات دوم خرداد 1376 با روزگار پیشتر، تفاوتی بسیار داشت و تجربهای دیگر پیشروی خود دید.