| کامبیز نوروزی| استاد دانشگاه و فعال سیاسی |
در همهمه گسترده ثبتنام داوطلبان عضویت در شوراهای شهر معیار تخصص بسیار و بیشازحد مورد تأکید قرار میگیرد. در این موضوع بسیاری از افراد که در میان آنها حتی صاحبنامهای سیاسی نیز دیده میشوند، داشتن تخصص در رشتههایی مانند شهرسازی، برنامهریزی شهری، حقوق، اقتصاد شهری و مانند اینها را به عنوان شرط لازم و کافی نامزدها جلوه میدهند. تأکید آنها چنان است که موجب شده بسیاری افراد به صرف داشتن مدرکی در یکی از این رشتهها صالح و بلکه اصلح برای عضویت در شورای شهر دانسته میشوند، این تلقی، اشتباه و ناشی از عدمآگاهی نسبت به ساختار شورای شهر و سازوکار عملکردی چنین نهادهایی است. بحثی در این نیست که برخورداری از یک تخصص برای عضو یک شورای شهر مفید است، اما این شرط نه لازم و نه کافی است. شورای شهر نهادی است که براساس رأی مردم برگزیده میشود. این نهاد در زمره نهادهای قدرت است، بنابراین نهادی که براساس رأی مردم و بهعنوان بخشی از نهادهای قدرت شکل میگیرد، اصولا یک نهاد سیاسی و تابع قواعد رفتار سیاسی است. این نهاد مستقیما بر انبوه اطلاعات و بودجهای عظیم مسلط است. اطلاعات و بودجه دو منبع قدرتند که تسلط بر آنها موجب قدرت سیاسی است. به این ترتیب به شکلی ناگزیر شورای شهر در فرآیندی سیاسی رفتار میکند. سادهترین مثال در این مورد را میتوان در نحوه عملکرد شورای شهر برای انتخاب شهردار دید. بهطور طبیعی وقتی اعضای شورای شهر میخواهند شهردار را انتخاب کنند، پیشوبیش از هرچیز به سمتوسوی سیاسی او توجه میکنند و معیارهایی از قبیل رشته تحصیلی و سوابق کاری در درجه دوم اهمیت قرار میگیرد. اینها نه خصوصیات منفی بلکه ویژگیهای طبیعی شورای شهر است که اگر در ساختاری سالم و تحتحاکمیت قانون باشد، نتایج مثبت خود را خواهد داشت. شورای شهر همه تصمیماتش براساس نظام رأیگیری است. در امور کارشناسی، یک کارشناس سخن خود را میگوید، اما تصمیمگیری متناسب با نظام روابط سیاسی انجام میشود. عملکرد بسیار ضعیف و بعضا غیرقانونی شورای شهر تهران موجب برداشتی غلط از مفهوم تخصص شده است، خیلیها انگشت روی کسانی مانند عباس جدیدی یا حسین رضازاده میگذارند و کارنامه آنها را دلیلی بر اثبات اولویت شرط تخصص بر دیگر شرایط جلوه میدهند. اما از سوی دیگر رئیس شورای شهر تهران یک آرشیتکت با مدرک معتبرترین دانشکده معماری کشور است. اگر تخصص آنگونه که جلوه میدهند معیار اصلی بود، حتما باید رئیس شورای شهر تهران کارنامهای مطلوب از خود بهجا میگذاشت، اما آشکارا او یکی از منفیترین کارنامهها را در بین تمام اعضای شورای شهر دارد. در میان اعضای اصلاحطلب شورای شهر تهران هم همین وضع حاکم است. رحمتالله حافظی که از معدود اعضای اثرگذار شورای شهر تهران است یک پزشک است. نیازی به گفتن نیست که مدرک پزشکی هیچ ارتباطی به برنامهریزی و مدیریت شهر ندارد.
درواقع کیفیت عملکردی اعضای شورای شهر اساسا هیچ ارتباطی به نوع تخصص آنها ندارد. شورای شهر و اعضای آن مانند هر مقام و نهاد رسمی دیگر میتوانند گروههای کارشناسی متعدد در کنار خود داشته باشند. معیار مهم هویت سیاسی، تجربه سیاسی-اجتماعی، مسئولیت اجتماعی و امانتداری آنهاست. کسی که میخواهد نامزد انتخابات شورای شهر شود و در صورت جلب آرای مردم بعدا به عضویت آن شورا درآید، باید مشخص باشد که در میان طیفهای متعدد سیاسی کشور متعلق به کدام جریان است و هویت سیاسی او چیست. او باید در تجربه سیاسی- اجتماعی خود این هویت را عیان و به مردم معرفی کرده باشد. همین تجربه است که نشان میدهد او تا چه اندازه مسئولیتپذیر، امین و صادق است. لازم نیست که یک نفر حتما در منازعات سیاسی شرکت کرده باشد، بلکه ضرورت دارد فرد در مجموعه مسائلی که در طول زندگی شهری و عملکرد مدیریت شهری رخ داده، بیتفاوت نبوده و در عرصه عمومی و افکار عمومی آشکارا و بدون عافیتطلبیهای سودجویانه واکنش نشان داده باشد. فرضا یک متخصص رشتههای مختلف شهری حتی با داشتن بالاترین مدارک دانشگاهی که در طول سالهای متمادی هیچ بروز و ظهوری در واکنش نسبت به مسائل مهم و بحثبرانگیز شهر و مدیریت شهری نداشته است، نمیتواند فردی شایسته برای حضور در شورای شهر باشد. یا مثلا در رشته حقوق که اینروزها زیاد موردتوجه است، اگر یک تحصیلکرده حقوق یا یک وکیل دادگستری با هر مدرک و هر میزان سابقه کار حضور فعال و آشکار اجتماعی نداشته و به هر دلیل در برابر مسائل موجود ساکت یا بیتفاوت بوده، مطلقا نمیتوان گفت واجد شرایط ماهوی عضویت در شورای شهر است. یک متخصص زمانی میتواند برای عضویت در شورای شهر مفید باشد که مقدم بر تخصص هویت سیاسی، تجربه اجتماعی و مسئولیتپذیری، امانتداری و صداقت او در جریان مشارکت فعال و تاثیرگذار در مسائل اجتماعی به محک تجربه درآمده باشد. کدام معجزه یا انقلاب روحی ممکن است کسانی را که سالهای طولانی در برابر انبوه مسائل عمومی ساکت بوده و مسئولیتی احساس نکردهاند، آنها را اینچنین مسئول و شایسته عضویت در شورای شهر بداند. بهطورکلی کارنامه مردود شورای شهر تهران در دو دوره اخیر به هیچ عنوان ناشی از نوع تخصص اعضای شورای شهر نیست. در این ادوار تخصصهای حقوقی، شهرسازی، عمران و... در شورای شهر وجود دارد، اما مهمترین نقصی که در ترکیب این شورا دیده میشود، عمدتا ناشی از نبود یک یا چند شرط از شرایط پیش گفته است. اگر آن شرایط پنجگانه در کسی وجود داشته باشد، تخصص او نیز مفید خواهد بود، در غیر این صورت آن تخصص به هیچ کار نخواهد آمد و منشأ اثر نخواهد شد. جریانهای اساسی کشور اگر در تنظیم فهرست نامزدهای خود آن شرایط پنجگانه را رعایت نکنند، نمیتوان امیدی به بهبود حالوروز نهاد شورای شهر خصوصا در تهران داشت.