پویان فراستی| «اصل شناسنامه و کارت ملی و یک قطعه عکس شش در چهار» تمام مدارکی است که یک فرد برای ثبتنام ریاستجمهوری نیاز دارد. شاید همین مسأله باعث شد که بیش از 1600 نفر در 5روز به وزارت کشور مراجعه کنند و به نوعی خود را برای بالاترین سمت اجرایی جمهوری اسلامی ایران کاندیدا کنند. همه جور آدمی در میان این 1600نفر بود؛ از پسر 6سالهای که مادرش معتقد بود در آینده رجل سیاسی میشود تا پیرمرد بیسوادی که میگفت برای خنده آمده است.
این درحالی است که برای ثبتنام جایی مثل کتابخانه ملی، فرد حداقل نیاز به مدرک فوقلیسانس دارد و باید علاوه بر مدارک شناسایی مرسوم، مدرک تحصیلی خود را نیز همراه داشته باشد. ثبتنام افراد عادی در انتخابات بحثی است که اینروزها نقل تمام محافل است. مردم در تاکسی و اتوبوس عکسهای کاندیداها در وزارت کشور را به هم نشان میدهند. بعضیها میخندند و بعضیها تاسف میخورند. عدهای معتقدند که تعدد ثبتنامها نماد دموکراسی است و عدهای دیگر آن را زهری در گلوی دموکراسی میدانند و معتقدند ثبتنام افراد بیسواد برای ریاستجمهوری تمسخر دموکراسی است. سوال اینجاست که چه چیزی باعث میشود این افراد خود را لایق پست ریاستجمهوری بدانند؟ آیا ثبتنام این افراد در انتخابات اشکالی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش به میان مردم در کوچه و خیابان رفتیم و نظر آنها را در این رابطه پرسیدیم.
آرش دانشجوی روانشناسی است. او معتقد است که تعدادی از افرادی که برای ثبتنام ریاستجمهوری رفتند، نیازمندان توجه هستند. او میگوید: در فیلمهایی که این چند روز دیدم دو سه نفر خودبزرگبینی داشتند، اما تعدادی دیگر صرفا خواستار دیدهشدن و به نوعی دارای صفتهای شخصیت نمایشی هستند.
پرستو دانشجوی ارشد فلسفه دانشگاه تهران است و میگوید: همه افراد حق ثبتنام برای ریاستجمهوری را دارند، اما باید حداقلهایی هم برای این پست درنظر گرفت. فردی که کاندیدای ریاستجمهوری میشود، الزاما باید تحصیلات عالی دانشگاهی و سابقه سمت اجرایی سیاسی داشته باشد. عکسهایی که این چند روز از وزارت کشور منتشر میشد، خجالتآور بود! از نظر من نباید رسانهها تصاویر و اخبار این افراد را پوشش دهند.
الهام که عکاس آتلیه است، میگوید: این مدل ثبتنامکردن مسخره است. دیگر چه معنی دارد که افراد حضوری برای ثبتنام به وزارت کشور مراجعه کنند؟ الان که کوچکترین عملیات بانکی با اینترنت قابل اجراست، خب ثبتنام ریاستجمهوری را هم اینترنتی کنند. الهام معتقد است: ثبتنام آدمهای بیسواد باعث تمسخر ایران در دنیا میشود. او البته صداوسیما را در این امر بیتقصیر نمیداند و میگوید: هرشب صداوسیما در بخشهای خبری خود ثبتنام افراد بینامونشان را پوشش میداد، همین مسأله باعث شد هر روز بر تعداد این افراد افزوده شود. خیلی از مردم حاضرند بمیرند، اما یک لحظه تلویزیون آنها را نشان دهد.
اما سعید که دانشجوی زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد رودهن است، مشکلی با تعدد ثبتنامها ندارد و میگوید: کل سال صداوسیما خبر از بدبختی و بیچارگی میدهد، حداقل این 5روز ما را میخنداند. چه اشکال دارد هرکس که دوست دارد ثبتنام کند؟ اینطوری حداقل تفریحی برای مردم هم جور میشود.
شهریار که راننده تاکسی است، انگشت اتهام به سوی قانون میگیرد و میگوید: «باید در این رابطه قانون مشخصی وجود داشته باشد. این همه آدم بیکار به وزارت کشور میروند و فقط وقت کارمندان وزارت کشور را میگیرند. اصلا چرا باید ثبتنام 5روز طول بکشد؟ کسی که میخواهد کاندیدا شود، تکلیفش را قبلا با خودش روشن کرده است، دیگر در زمان ثبتنام نیاز به فکر ندارد. وزارت کشور باید ثبتنام را یکروزه کند و هرکس که خواهان ثبتنام است در همان یک روز به وزارت کشور بیاید. نباید مردم را بازیچه کرد.»
مجلس کار خود را انجام داده است
این بحثها فقط به کوچه و خیابان محدود نمیشود؛ ماجرای ثبتنامها بحث بهارستان هم بوده است. روز یکشنبه رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به برخی انتقادات نسبت به ثبتنام تعداد زیادی از مردم عادی در انتخابات ریاستجمهوری گفت که مجلس پیش از این قانونی را برای تفسیر رجل سیاسی و مدیرومدبربودن کاندیداهای این انتخابات تصویب کرده بود که مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفت و اکنون همین آمادگی وجود دارد که شورای نگهبان مصوبه قبلی مجلس را تایید یا ایرادات آن را برای اصلاح به مجلس ارجاع کند.
رئیس مجلس با تاکید بر اینکه این مشکل مربوط به مجلس نیست، ادامه داد: ما در این زمینه قانون تصویب کردیم که فرد چه ویژگیهایی باید داشته باشد که بتوان او را مدیر و مدبر دانست و یا اینکه سوابق اجراییاش چه باشد یا چه افرادی او را تایید کنند که نشان دهد او مدیر و مدبر است و اگر در بخش خصوصی بود، باید چه شرایطی داشته باشد و رجل سیاسی و مذهبی مفهومش چیست. این قانون در مجلس قبل تصویب و به شورای نگهبان ارجاع شد، اما شورا آن را رد کرد. استدلالشان این بود که این تشخیص برعهده شورای نگهبان است و حتی آیتالله جنتی به من گفتند همه این را قبول دارم، اما این را به صورت آییننامه در شورای نگهبان تصویب میکنیم، چون شورای نگهبان طبق قانون اساسی مسئول این کار است، اما این کار را هم انجام ندادند.
وی یادآور شد: در رسانهها میگویند چرا قانون وجود ندارد، ما که قانون را تصویب کردیم، البته من ملاحظهای در این زمینه دارم اینکه شورای نگهبان برای خود آییننامهای داشته باشد، معنایش این نیست که در بیرون نفاذ داشته باشد، اگر بخواهد در بیرون نفاذ داشته باشد، مجلس باید قانون تصویب کند. بههرحال ما کارمان را انجام دادیم.»
تعدد کاندیداها تاثیری در نتیجه ندارد
در رابطه با مسأله تعدد کاندیداها با صادق زیباکلام، استاد دانشگاه صحبت کردیم. زیباکلام در گفتوگو با «شهروند» با اشاره به اینکه تعدد کاندیداها مسأله تازه و جدیدی در جمهوری اسلامی ایران نیست، گفت: بهخاطر دارم در دهه 60 آقای موسویلاری در خطبههای نماز جمعه به فردی اشاره کردند که برای کاندیداتوری ریاستجمهوری آمده بود، اما اسم این سمت را هم درست تلفظ نمیکرد و میگفت میخواهد رئیسجمبور شود! در ادامه زیباکلام در رابطه با علت حضور زیاد مردم برای کاندیداتوری ریاستجمهوری گفت: بسیاری از مردم حتی با وجود آنکه میدانند قرار است مورد تمسخر قرار بگیرند، دوست دارند تصویر آنها را تلویزیون نشان دهد. اگر صداوسیما این افراد را نشان ندهد، خیلی از آنها برای ثبتنام نمیآیند. من فکر میکنم این پوشش خبری که صداوسیما از افراد عجیبوغریبی که برای کاندیداتوری ریاستجمهوری میآید، به عمل میآورد، بهخاطر موجه نشان دادن نظارت استصوابی و شورای نگهبان است.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به 2 راهکار برای جلوگیری از تعدد کاندیداها اظهار کرد: در بسیاری از کشورها از افرادی که خواهان کاندیداتوری برای ریاستجمهوری هستند، مبلغی بهعنوان ودیعه گرفته میشود و به آنها گفته میشود که اگر مثلا کمتر از 10هزار رأی بیاوری این مبلغ به دولت داده میشود. البته این راهحل در ایران عملی نمیشود، چراکه اگر دولت از کاندیداها ودیعه بگیرد باید آنها تأیید صلاحیت و در انتخابات شرکت داده شوند.
اما راهکار دیگر میتواند این باشد که هر کاندیدا از 10هزار نفر امضا بگیرند که در صورت کاندیداتوری به آنها رأی میدهند و این امضای افراد پیششرط ثبتنام برای ریاستجمهوری شود.
زیباکلام در پایان گفت: بهنظر من ما نباید حقوق مدنی شهروندان را سلب کنیم. آنها میتوانند در انتخابات کاندیدا و حتی شرکت داده شوند و در روز رأیگیری لیستی 2هزارنفره هم برای انتخابات ریاستجمهوری داشته باشیم، چراکه درنهایت این مسأله در نتیجه انتخابات تاثیری ندارد و مردم به این افراد رأی نمیدهند.
از تغییر قوانین تا انتخابات حزبی
در مجموع بهنظر میرسد راهکار رفع این مشکلات، تغییر قوانین ناکارآمد فعلی و درنظر گرفتن شرایط دقیق و کمی برای کاندیداهای ریاستجمهوری است تا حداقل از دورههای بعدی شاهد سرازیرشدن سیل کاندیداها به سوی وزارت کشور نباشیم. در همین راستا، تلاش برای حزبیکردن انتخابات و اعطای نقش بیشتر به احزاب شناسنامهدار و نه احزابی که در موسم انتخابات مثل قارچ میرویند، میتواند از بروز این مشکلات جلوگیری کند و صرفا افرادی امکان کاندیداتوری در انتخابات را پیدا کنند که از صلاحیتهای لازم سیاسی برخوردار باشند.