بارش باران در استانهاي شمال غربي كشور نعمت گرانبهايي بود كه بايد موجب خوشحالي همه مردم ايران بويژه هموطنان آذربايجاني ميشد ولي اين اتفاق موجب تأسف و تأثر شد، چرا كه چند ده تن از هموطنان ما در اين سيل كشته شدند. امسال به لحاظ نزولات آسماني سال خوبي بود و فقط در مناطق شمال غربي كمتر از ساير نقاط كشور با بارش مواجه بوديم كه بارشهاي روزهاي گذشته آن را جبران كرد. از سوي ديگر مسأله خشكشدن درياچه اروميه كه به يك معضل مهم كشور تبديل شده بود، با تمهيدات دولت به مرور زمان و با هزينه قابل توجه در حال احیا بود كه اين بارشها هزينهها را كم و در سطح قابل قبولي درياچه را احيا كرد. بنابراين خوشحالي همه ما را بايد در پي ميداشت؛ ولي چرا موجب تأسف شد؟ اجازه دهيد كه نقاط مثبت ديگري از ماجرا را نيز ذكر كنيم. بارشهاي شديد ميتواند خسارات بزرگي به بار آورد، حتي اگر در آمريكا و اروپا باشد ولي پيشبيني آنها و رفتار درست ما، به راحتي ميتواند تلفات جاني و مالي را به حداقل ممکن كاهش دهد. در همين سيل اخير، به دليل پيشبيني ماجرا و هماهنگيهاي لازم ميان مسئول شهر تبريز و استان، شهرداري تبريز اقدامات احتياطي را در مسير رودخانه این شهر به عمل ميآورد و به همين دليل خسارات و تلفات به حداقل رسید. اگر اين پيشبينيها نبود، احتمالا امروز بايد عزادار تلفات زياد هموطنان در شهر تبريز ميبوديم.
در يك مورد ديگر نيز خانههايي كه در حريم رودخانه ساخته شده بود به وسيله سيل از ميان رفت و تلفات سنگين جاني و مالي به جا گذاشت. اتفاقي كه اگر در تهران رخ دهد، ساختمانهاي اطراف مسيلهاي گوناگون مثل تجريش و زعفرانيه و امامزاده قاسم و... نيز دچار خرابي شديدي خواهند شد. درواقع اگر در سیل اخیر، اين دو مورد خرابي و تلفات نبود، ساير خرابيهاي مالي در مقايسه با منافع اين بارشها چندان جدي محسوب نميشد. حال پرسش اصلی اين است كه مسئوليت اين وضع به عهده كيست؟ آيا مردمي كه در برابر راهنماييهاي مسئولانی مثل پليسراه، هلالاحمر و... مقاومت ميكنند و حتي دست رد به سينه آنان ميزنند و كار خود را ميكنند، مسئول هستند يا كسان ديگري نيز مسئوليت دارند؟ اين پرسشي است كه پس از اين واقعه بسيار طرح شده است؛ چه كسي مسئول است؟
اجازه دهيد يك مورد ملموستر را ذكر كنيم. در سالهاي اخير از ميزان تلفات رانندگي به نحو چشمگيري كاسته شده است. امتياز اين كاهش براي پليس راه است يا براي رانندگان؟ وقتي يك راننده كمربند ايمني را نميبندد و بر اثر تصادف به بيرون پرت و كشته ميشود، تقصير كيست؟ روشن است كه همه مسأله تقصير راننده نيست. مگر نه اينكه پليس راه كاهش تصادفات را بهعنوان يك دستاورد خود معرفي ميكند. پس بايد در افزايش تلفات نيز مسئوليت بپذيرد. اگر يك سيل بزرگ راه بيفتد و هيچگونه تلفات جاني پيش نيايد، همه دستاندركاران آن را بهعنوان امتياز مثبت خود معرفي ميكنند. پس اگر شاهد تلفات باشيم، اين نيز به عهده مسئولان گذاشته خواهد شد. چرا؟ در واقع بايد گفت مسئوليت مشترك است. به هر حال ميان شهروندي كه كمربند خود را ميبندد و مقررات را رعايت ميكند با شهروندي كه اين كارها را نميكند، بايد تفاوت قايل شد. همچنین ميان مسئولي كه نظارت ميكند و آموزش ميدهد و از همه مهمتر اينكه اقدام ميكند با مسئولي كه هيچيك از اين كارها را انجام نميدهد نيز بايد تمايز قايل شد. كافي است كه فيلمهاي آموزشي درباره نبستن كمربند نشان داده شود كه چگونه موجب مرگ راننده يا سرنشين ميشود و بستن آن چگونه فرد را نجات میدهد.
در اين صورت مردم به صورت عيني آن را درك و عمل خواهند كرد. كافي است براي نبستن كمربند جريمهاي متناسب تعيين شود و به خوبي آن را اجرايي كرد. كافي است كه دانشآموزان را از دبستان با اين مفاهيم آشنا كرد. همه اينها وظيفه مديريت جامعه است و اگر اين كارها را انجام داد ولي باز هم كساني رعايت نكردند، آنگاه ميتوان مسئوليت را به عهده مردم گذاشت. در غير اين صورت در اينگونه خسارات مسئوليت مديران بيشتر از مردم است. مسئولي كه چشم بر خلاف ميبندد و با گرفتن رشوه اجازه ساختوساز در حريم رودخانه ميدهد، 10 برابر مردمي كه در آنجا خانه ميسازد، مسئوليت دارد. همه اين مسئولان متخلف بايد محاكمه و مجازات شوند. اين اتفاقي است كه در سال گذشته نيز در استان تهران رخ داد.
اگر يك بار براي هميشه به اينگونه تخلفات رسيدگي شود، آنگاه اين مسئولان خطاکار متوجه تبعات ضعف در مديريت خود نيز خواهند شد. صداوسيما به جاي آنكه به مردم آموزش دهد در اين موارد چگونه رفتار كنند، درصدد پخش فيلمهاي آنان است، نيز در این زمینه مسئوليت دارد. هلالاحمر نيز فقط وظيفه امدادونجات ندارد، بلكه وظيفه آموزش و پيشگيري مهمتر از امداد و نجات است. در هر حال امیدواریم تجربه سیل آذربایجان به همه جامعه منتقل شود تا بیجهت هموطنانمان را عزادار نبینیم.