شهروند| شاید بگویید «به چه کارمان میآید؟»؛ شاید بپرسید «چه تاثیری در روزگارمان دارد؟» اما درست در جایی که فکرش را هم نمیکنید دست خودتان و اطرافیانتان را میگیرد؛ هم میتواند ارمغانآورِ رفاه باشد و هم آرامش! درباره فرهنگ و «روز جهانی فرهنگ» حرف میزنم؛ به کدام بهانه؟ راستی، مگر نوشتن و گفتن از فرهنگ بهانه هم میخواهد؟ با این حال شاید جالب باشد که بدانید امروز روز جهانی فرهنگ است. بله، «فرهنگ» هم در تقویم جای خودش را دارد. روز جهانی «فرهنگ زیر پرچم صلح» که بهعنوان روز جهانی فرهنگ نیز شناخته میشود، هر سال در ۱۵ آوریل در بسیاری از کشورها به منظور ترویج حفاظت از فرهنگ، پیمان روئریک و پرچم صلح برپا میشود.
پیشینه یک روز
روز جهانی فرهنگ توسط نویسنده پیمان روئریک، هنرمند روسی نیکلاس روئریک پیشنهاد شد. او در چندین مقاله و نامه که در سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۵ نوشته شده، در مورد روز جهانی فرهنگ صحبت کرد. نیکلاس در «کنفرانس بروژ» در سال ۱۹۳۱، روز جهانی فرهنگ را بهعنوان روزی که «باید به منظور درک کامل تمام گنجینههای ملی و جهانی فرهنگ، وقف کنیم» تعریف کرد. بنا به گفته روئریک، این جشنها باید در تمام مدارس و موسسات آموزشی برگزار شود. روئریک در سال ۱۹۳۳ در کتاب «نیایش برای صلح و فرهنگ» کلیساها را نیز به فهرست خود اضافه کرد و بهطور مشخص بیان کرد که «جهان گنجینه واقعی انسانیت، اشتیاق قهرمانانه زندگی و بهبود زندگی را به یاد خواهد آورد». در ۱۵ آوریل ۱۹۳۵، وقتی که عهدنامه روئریک در واشینگتن امضا شد، وی از این روز بهعنوان «روزی تاریخی و بهیادماندنی» یاد کرد که بعدها روز جهانی فرهنگ نامگذاری شد. جنبش جهانی برای تأیید نامگذاری ۱۵ آوریل بهعنوان روز جهانی فرهنگ در سال ۲۰۰۸ توسط چند «انجیاو» در کوبا، ایتالیا، لیتوانی، لاتویا، روسیه و اسپانیا کلید خورد. تا سال ۲۰۱۴، چهل ارگان از ۱۴ کشور و ۲۵هزار نفر از افراد سرشناس به این جنبش پیوستند.
فرهنگ خودامدادی
فرهنگ به شکلهای متفاوت میتواند در راستای کمک به شکلگیری یک جامعه تابآور کمک کند؛ نمونهاش فرهنگ خودامدادی است. با طراحی، تدوین و اجراي برنامههاي آموزشی مناسب در درازمدت میتوان به ایجاد فرهنگ ایمنی در جامعه کمک موثر کرد. فرهنگ ایمنی بهطورکلی به مفهوم رعایت اصول، ضوابط و استانداردهاي ایمنی از سوي مردم و مسئولان در تمام سطوح سنی و شغلی و در تمام زمینههایی که احتمال بروز خطر از سوي آن عوامل وجود داشته باشد، گفته میشود. در این فرهنگ قانونگذاران در موضوعهاي مختلف به وضع قوانینی که سطح ایمنی را افزایش دهد، توجه میکنند. پیمانکاران و مهندسان، معیارهاي فنی را براي ساختن ساختمانها، راهها و بسیاري از سازههاي دیگر رعایت میکنند. در این رویکرد جایگاه آموزش، جایگاهی پایهاي و زمینهاي است. در این رویکرد آموزش به معناي توجیه مردم و مسئولان و انتقال پیامهاي ایمنی در فرآیند جامعهپذیري و اجتماعی شدن عمومی است. به نظر میرسد که وجود یک باور نادرست بین مردم مبنی بر اینکه حوادث، قابل پیشگیري نیست، خود عامل موثري در بروز حوادث بوده که نشان از کمرنگ بودن فرهنگ ایمنی و عدم اعتقاد به آن در جامعه است. رویکرد ایجاد فرهنگ خودامدادي و امدادرسانی ارایه آموزشهایی است که سطح دانش و مهارت هر یک از شهروندان را براي چگونه زیستن در محیط پر از عوامل تهدیدزا افزایش دهد و توان مقابله آنان را در برابر خطرات و حوادث ارتقا بخشد. در این رویکرد آموزش میتواند در کاهش آثار و خسارتهای ناشی از حوادث و سوانح موثر باشد.
در این میان آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است، آشنایی و آگاهسازی خانوادهها برای کنترل و نظارت لازم جهت سفری ایمن است؛ درواقع نهادینه کردن فرهنگ خودامدادی و بشردوستانه بین خانوادهها، افزایش حس نوعدوستی در کودکان و نوجوانان، حساسسازی و آمادگی آحاد جامعه جهت پیشگیری از خطرات احتمالی، مواردی است که هرگز نباید مغفول واقع شود. در این راستا، بهرهگیری از توانمندیهای امدادی و نوعدوستی نوجوانان، افزایش مسئولیتپذیری کودکان و نوجوانان و تاثیرگذاری آن در خانوادهها مقولهای است که میتوان در قالب طرح همیار امداد و طرحهایی از این دست اجرایی کرد. اما طرح همیار امداد چیست؟ «همیار امداد» مختص کودکان 7 تا 12 ساله است. برای این منظور، مدارس ابتدایی انتخاب میشود و هلالاحمر استان مربوطه تعهد دارد که با برگزاری دورههای آموزشی و توجیهی بین دانشآموزان، چکلیستی شامل وسایل و تجهیزات ضروری خودروهای آماده به سفر را بین آنها توزیع کند. دانشآموزان باید اطمینان از سالم بودن قسمتهای مختلف خودرو، داشتن معاینه فنی، به همراه داشتن پوشاک مناسب و غذای سالم و کافی، به همراه داشتن زنجیر چرخ، بستن کمربند ایمنی و صحبت نکردن راننده با تلفن همراه هنگام رانندگی را به والدین خود گوشزد کنند. میتوان گفت اگر فرهنگ خودامدادی و دیگر امدادی را به درون زندگی مردم ببریم آن موقع است که توانستهایم به هلالاحمر در ارایه آموزشهای امدادی معنای عملیاتی بدهیم. ضروری است که افراد مختلف جامعه در زمینه چگونگی ارایه خدمات امدادی و نجات آسیبدیدگان در بلایای طبیعی آموزش ببینند و این نکته را درک کنند که در زمان وقوع حوادث یادشده نباید بدون داشتن آموزشهای لازم امداد و نجات مبادرت به ارایه اینگونه خدمات کنند.
فرهنگ ایمنی در رانندگی
همانطور که بارها گفته و در همین صفحه از روزنامه نوشتهایم، تصادفات رانندگی یکهتاز مرگ و معلولیت در کشور است. عواملی همچون نحوه رانندگی، قوانین راهنمایی و رانندگی و نظارت بر اجرای آنها، وضع ایمنی جادهها، کیفیت خودروها و فرهنگ عابران و سرنشینان خودروها در بالا رفتن آمار مربوط به تلفات انسانی موثرند. در این میان، اهمیت و نقش فرهنگ و رفتار ترافیکی در بهبود ایمنی و روانسازی حملونقل انکارنشدنی است. در میان عوامل انسانی دخیل در امر خطیر رانندگی، عواملی چون میزان آشنایی رانندگان با علایم راهنمایی و رانندگی و میزان احترام به قوانین ترافیکی، میزان آشنایی با فرهنگ صحیح عبور و مرور، تأثیر مسائلی همانند خستگی، بیخوابی و اثر مواد مخدر، عوامل محرکهای اجتماعی و روانی، کیفیت آموزشهای رسانهای به آحاد مختلف، نقش و تأثیر مجریان قوانین راهنمایی و رانندگی و تأثیر عوامل ایمنی جادهای و امدادرسانی در سوانح از اهم فاکتورهای تاثیرگذار و نقشآفرین در شکلگیری پدیده «فرهنگ و رفتار ترافیکی» است.
شتابزدگی و تعجیل راننده، خوابآلودگی راننده، سرعت و سبقت غیرمجاز، عدم توجه به جلو، حواسپرتی و مواردی از این قبیل توجیهاتی است که بهکرات بهعنوان علل تصادفات و کشته و زخمی شدن افراد ذکر میشود. مخرج مشترک علل مذکور، ارتباط آن با فرد (شخص راننده) و مقصر شناخته شدن او و گرفتن انگشت اتهام به سمت خطا و اشتباهات رانندگی و بالاخص فرهنگ رانندگی اوست. در نگاه نخست و ظاهری به نظر میرسد که این تبیینها چندان هم نادرست نیست، چرا که بسیاری از کارشناسان و خبرگان تصادفات بر آنها مُهر تأیید میزنند. اما با تحلیل و تاملی عمیق میتوان متوجه شد که علت بنیادی و اصلی سوانح رانندگی و آمار بالای کشته و مجروح شدن افراد چیزی فراتر از خطاهای اجتنابناپذیر و حتی طبیعی انسانی است.
از سوی دیگر تفاوت بین كارایی و رفتار راننده وجود دارد كه در این بخش به آن میپردازیم: تشخیص بین کارایی راننده با رفتار راننده بسیار حیاتی است. در نتیجه عدم تشخیص بین این دو موضوع تاکنون ابهاماتی به وجود آورده و هنوز هم پیش میآورد. این دو مفهوم عبارتند از کارایی راننده: کاری که راننده میتواند انجام دهد و مربوط است به دانش، مهارت، قابلیتهای ادراکی و تشخیصی راننده است اما رفتار راننده کاری است که راننده با این خصوصیتها انجام دادن آن را انتخاب میکند؛ برای مثال احتمال رخ دادن و شدت یک تصادف به زمان واکنش راننده وابسته است و این یکی از خصوصیات كارایی راننده است. درهر حال نتیجه به سرعت خودرو هم بستگی دارد. رانندگان مختلف سرعتهای مختلفی را انتخاب میكنند. قابلیت قضاوت در مورد سرعت و قابلیت کنترل خودرو جنبههایی از كارایی راننده است.
موضوع دیگر تأثیر رفتار و دانش است بهطوری كه یک نظرسنجی غیررسمی که توسط لئونارد ایونس در یک نشست بینالمللی ایمنی و ترافیك انجام شده است، بیان میکند برخی از متخصصان ایمنی دارای میزان خطر بسیار بالاتر از حد متوسط هستند. بنابراین آن چیزی که از نظر ایونس اهمیت حیاتی دارد رفتار است؛ نه دانش زیرا دادههای عینی از رفتارهای افراد متخصص از طریق اندازهگیری سرعت این افراد در كشور فنلاند و درحال عزیمت به محل یک نشست ملی ایمنی جادهای به دست آورده شده است. از بین تعداد ۱۸ محقق که رادار توانسته بود آنها را در منطقه سرعت km/h 60 رهگیری كند، تعداد ۹ نفر از آنها دارای سرعتی بالاتر از km/h 70 بوده، ۶ نفر دارای بیش از km/h 80 بوده و تعداد سه نفر نیز به سرعت km/h 90 رسیده بودند و بهطور متوسط سرعت رانندگی محققان بیشتر از متوسط سرعت عموم مردم بوده است. هرچند دو عاملی که بهطور عمده خطر فردی را در ترافیک تعیین میکنند؛ عبارتند از: رفتار فردی و رفتار دیگر استفادهکنندگان در جاده.
در حالی که رفتار در هر فرد صد درصد تحت کنترل خود اوست. رفتار انتخاب شده بیشتر تحتتأثیر نرمهای اجتماعی و سیاست عمومی، بهخصوص قوانین ترافیکی است.
همچنین نقش قوانین ترافیک کمرنگ شده است، زیرا به اندازه كافی حمایت عمومی را به خود جلب نکرده و درواقع مورد بیمهری و خصومت عمومی قرار گرفته است. با توسعه فرهنگ و آموزش تا حدودی بر این مشكلات فائق آییم: برای حل مشكلات ذكر شده نیاز به توسعه فرهنگی داریم، توسعه فرهنگی در هر كشور در گرو حل معضلات عمومی آن جامعه است. یكی از مشكلات مربوط به چگونگی مواجهه افراد با همدیگر یا همان فرهنگ عمومی است. كشورهای پیشرفته اعتبارات و نیروی انسانی فراوانی را در زمینه تحقیقات و فناوریهای جدید مرتبط با موضوع هزینه میکنند تا بتوانند ضمن نهادینه کردن رفتارهای صحیح در بین عموم از ضررهای اقتصادی ناشی از اتلاف وقت در جابهجایی افراد در سطح معابر درونشهری و برونشهری و از خستگی به وجود آمده از توقفهای طولانی كه از مشكل عبور و مرور ناشی میشود، جلوگیری کرده یا آن را تقلیل دهند. هر اندازه كشور توسعهیافتهتر باشد محاسبه این گونه هزینهها دقیقتر است. در عرصه ترافیك با عوامل انسان، خودرو، جاده، قوانین و مقررات مواجهایم كه عامل انسان به دلیل اینكه خود سازنده خودرو، طراح و اجراكننده راه و وضعكننده قوانین و مقررات است، اساسیترین نقش را در حل مشكلات ایفا میکند.
در این رابطه میتوان گفت اگر جادهها استاندارد طراحی و اجرا شده باشد، خودروها استاندارد طراحی و ساخته شده باشد، مقررات طبق شرایط تصویب و دقیق اجرا شده باشد لیكن به عامل انسان بهعنوان (عابر و راننده) بهای لازم داده نشود، مشكل همچنان باقی خواهد ماند؛ به همین دلیل است كه بسامان كردن رفتار این گروه بر محور آموزش (آموزش و اصلاح فرهنگ رفتاری) اهمیت مییابد و طی یك فرآیند در محیطهای متعدد و رسانههای جمعی متنوع و به وسیله سازمانها و نهادهای مختلف مرتبط به روشهای متفاوت انجام، اعلام و سیاستگذاری و آموزش داده میشود. از این رو در جهت ارتقای فرهنگ ترافیك و در نتیجه افزایش ایمنی و كاهش تصادفات، محیطهای آموزشی به جهت محاط بودن بر رفتارهای انسانی و تأثیر متقابل محیط و فرد بر هم میتوانند در رفتارسازی انسانها موثر باشند که ازجمله آنها میتوان به محیطهای خانواده، مهدهای کودک، دبستان، متوسطه (راهنمایی – دبیرستان) آموزش در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی اشاره کرد.
برای ایجاد فرهنگ صلح چهکار کنیم؟
صلح از ذهن انسانها ريشه ميگيرد. هر انسان دريك محيط سالم ميتواند با ارزشهاي زندگي آشنا شود، خود و ديگران را دوست داشته باشد، به همه موجودات احترام بگذارد و بياموزد كه اجازه ندارد حق حيات و زندگي را از كسي دريغ كند. جنگ نيز از ذهن انسانها ريشه ميگيرد. بايد درهمانجا آن را خشكاند و به جاي آن صلح، تفاهم، شكيبايي و عدالت را آموزش داد. ما ميدانيم كه صلح فقط به معناي نبود جنگ نيست، بلكه حضور دريك جامعه مدني و سرشار از عدالت، تفاهم، ديگرپذيري، آزادي، دموكراسي و عاري از خشونت بيانگر صلح است. برندا والش معتقد است: در سالهای اخیر، در جایجای جهان شاهد افزایش خشونت در سطوح محلی، ایالتی و ملی بودهایم. انواع خشونت و درگیریهایی که بسیاری ازمردم را به ستوه آورده و جوامع بسیاری را درتاریکی و ناامیدی مطلق غرق کرده است. راهحل و برونرفت از این موج خشونت و درگیری تنها برای مردم درگیر نیست، کل جامعه جهانی مسئول است. هریک از ما، بدون در نظر گرفتن سن، موقعیت، طبقه، فرهنگ یا وابستگیهای مذهبی باید بخشی از این راهحل باشیم. درشرایطی که کره خاکی با درگیریهای زیادی مواجه است و ما هرساله روزجهانی صلح را جشن میگیریم، زمان خوبی است که فرهنگ صلح را منعکس کرده و برای انجام بخشی از مسئولیت خود درجهت رسیدن به یک گروه، ملت و جهانی صلحآمیز برنامهریزی کنیم. برای به انجامرساندن موفقیتآمیز این هدف، باید هر روز زمانی را به نیایش و تفکر صرف کنیم و از خداوند بخواهیم مسیر درست را به ما نشان داده، موانع را از میان بردارد تا نور الهی جای تاریکی را بگیرد.
سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد-UNESCO- ایدههای بسیار عالی ارایه میدهد تا به ایجاد فرهنگ صلح و عدم خشونت کمک کند؛ به ما یادآوری میشود که جنگ ابتدا در ذهن و قلب مردم آغاز میشود، پس دفاع ازصلح هم مفهومی است که دقیقا از همینجا باید آغاز شود. صلحی که ما خواهیم ساخت، باید بر بنیانی ایمن بنا شود؛ نه صرفا در ترتیبات سیاسی و اقتصادی، بلکه براساس همبستگی فکری و اخلاقی تمامی بشریت. مفهومی که از دیرباز تلاش یونسکو بهعنوان پیشتاز در درک متقابل مفهوم ازبینبردن تبعیض، تعصب و خشونت بوده است. ما باید بیاموزیم چگونه با هم زندگی کنیم، درشرایطی که همه از ثروت بینهایت فرهنگها شریک باشیم و چگونه از انعکاس ترس هنگامی که با مفهوم «مغایرت» مواجه میشویم، جلوگیری کنیم؛ هدفی که نیازمند گفتوگوی واقعی و پایدار برای تجدیدنظر در ارزشهای متنوع فرهنگی هستیم تا موانع فرهنگی را رفع کنیم و برای شکستن کلیشهها تلاش کنیم مردم را به نوبه خود از خشونت دور کند. ما باید در ساختار رابطهها در اقتصاد، جامعه و محیطزیست تجدیدنظر کنیم؛ چراکه چالشهای آینده بشر نیازمند پاسخ جمعی است. این نوع همبستگی میتواند به ترویج فرهنگ صلح و فقدان خشونت منجر شود. توسعه پایدار به مردم کمک خواهد کرد تا با عزت، صلح و امید زندگی کنند.
بزرگسالان باید برای کودکان و جوانان الگوی آن چیزی باشند که معنی زندگی درصلح را میدهد. باید به آنها نشان دهند که علاوه بر درگیرشدن و خشونت، راههای دیگری برای حل اختلافات وجود دارد. نسل فردا میتواند مهارتهای برقراری صلح و حل تعارض درمدارس و گروههای دیگر را بیاموزد تا به تکتک مردم در ایجاد صلح درقلبها، خانهها و جوامع کمک شود. نوع بشر اغلب ازجنگ و درگیری بهعنوان راهحل برای حل مشکلات و تعارضات استفاده میکند. ما میتوانیم ایدههایمان را برای قانونگذاران بنویسیم و آنها را ترغیب کنیم تا راههای مسالمتآمیز برای حل مشکلات بیابند و حتی بخشی از منابع را به سمت مفاهیم صلحگیری و عدالت سوق دهند. ما نیاز داریم تا از مردم دیگر فرهنگها بیاموزیم و با احترام از آموختههای فرهنگی آنها بهعنوان هدایای ارزشمند بهره ببریم، آنها را بررسی کنیم، دوباره شکل بدهیم و نهایتا درمسیر احترام و صلح درمیان خود و درتعاملات و روابط با آنها فعالیت کنیم. صلح پروردگار میتواند درقلب، خانه، ملت و جهان ما پر شود.
گروههای مذهبی هم میتوانند دراین فرآیند به مردم کمک کنند؛ یا کسانی که گوشهای، کنارخیابان ایستادهاند یا متعلق به گروهکهای خشونتگرا و درگیر هستند. مبلغان دینی میتوانند غذای روح را برای رفع نیازها و کمک به تغییر مسیر زندگی به آنها بدهند. شما نیز از اینکه عقاید آنها را به چالش بکشید، نهراسید و به آنها راههای عمل به صلح را نشان دهید. باید باور داشته باشیم که صلح امکانپذیر است و تلاش خود را برای برقراری صلح درتمام اشکال آن ادامه دهیم. تمام جامعه را در رسیدن به یک راهحل پایدار وارد کنیم. مانند تصور افتادن یک سنگ در آب است که امواج زیادی ایجاد میکند. هر موج وقتی به موج دیگر میرسد، نیرویی ایجاد میشود برای ایجاد یک تغییر بزرگ. ما میتوانیم سفر خود بر امواج را با صلح، ایمان، امید و عشق ادامه دهیم. هیچ تلاشی بدون شک آنقدر ناچیز نیست که تفاوتی ایجاد نکند. ما با کمک پروردگار میتوانیم جوامع و کل جهان را از مکانی برای خشونت و جنگ به جایگاهی برای صلح و کرامت انسانها تبدیل کنیم.
این دستهای مهربان
شهروند| یکی از مولفههاي دستيابي به توسعه پايدار در برنامهريزيهاي هركشوري فرآيند استفاده از توان سازمانهاي غيردولتي، اعضای داوطلبان و... است. به همین جهت اين سازمانها در ساليان گذشته دربسياري ازكشورها افزایش پیدا کرده است. در ايران نيز واگذاري مسئوليتهاي دولتي به سازمانهای غیردولتی در دولت تدبیر و امید به صورت ملموس افزایش یافته است. موضوعی که از آن در دنیای کنونی بهعنوان فرهنگ داوطلبی یاد میکنند. فرهنگ داوطلبی درجامعه ما خوشبختانه به خوبی پذیرفته شده است. موضوع مهمی که امروز حس میشود، علاقه و توجه مردم به رسانه است. امروز بیش از هر زمانه دیگری افراد جامعه درهر قشری که باشند، به اخبار و رسانههای مورد علاقهشان توجه میکنند. پس امروز رسانه بر هر شخصی در هرجایگاهی تأثیر میگذارد و میتواند مطلوب باشد. هلالاحمر بهعنوان بزرگترین سازمان مردمنهاد درکشور دراین زمینه، ایجاد فرهنگ نو درجامعه فعالیتهای مثمرثمری را داشته است که در ادامه به بخشی از این طرحها و فعالیتها اشاره میشود.
حیات دوباره
طرح حیات دوباره یکی از فعالیتهای بشردوستانه سازمان جوانان است که براین اساس، در سهسال گذشته بیش از ۱۴۰هزار نفر از اعضای سازمان جوانان جمعیت هلالاحمر فرم اهدای عضو را تکمیل کردهاند و دراین مدت ۵نفر از این عزیزان دچار مرگ مغزی شدهاند و اعضای خود را اهدا کردهاند. این فعالیتها همسو با تفاهمنامهای که سازمان جوانان با بیمارستان مسیح دانشوری دارد، انجام شده است. این مرکز چه به لحاظ تعداد اهداکنندگان عضو و چه ازنظر تنوع جراحیها درخاورمیانه برتر است و همچنین تنها مرکز پیوند ریه درخاورمیانه است و همزمان پیوند چند عضو را انجام میدهد. اجرای طرح حیات دوباره در سازمان جوانان نیز با دوهدف انجام میشود؛ اول اینکه بتوانیم در زمینه فرهنگسازی برای اهدای عضو فعالیت کنیم و دوم اینکه اعضای سازمان خود بهعنوان کسانی باشند که به دیگران در اینخصوص آموزش میدهند. با توجه به توزیع جغرافیای خوبی که اعضای سازمان جوانان درسطح کشور دارند، پیامرسانان خوبی دراین زمینه هستند و میتوان با ارایه آموزشهای لازم، به کمک آنان فرهنگ اهدای عضو را درکشور ترویج داد.
دستهای مهربان
طرح دستهای مهربان با هدف اشاعه فرهنگ صلح و کمک به همنوع و مشارکت کودکان درفعالیتهای بشردوستانه و در راستای کمک به کودکان بیبضاعت درجمعیت هلالاحمر برگزار شد. دراین طرح، اعضای غنچههای هلال با حضور درمحل استقرار چادر سازمان جوانان اسباببازیهای خود را جهت اهدا به کودکانی که از داشتن حتی یک عروسک محروم هستند، هدیه داده تا لبخندی بر لب آنها بنشانند. برپایی ایستگاه نقاشی با موضوع دوستی و مهربانی توسط حوزه جوانان درسطح شهر درکنار ایستگاه طرح دستهای مهربان که کودکان با کشیدن نقاشیهایی با موضوع دوستی و مهربانی و با مشارکت دراین طرح ضمن اینکه لحظاتی خوش را درکنار کودکان سپری میکردند، در اشاعه فرهنگ صلح و کمک به همنوع درحس شیرین عشق و محبت به دیگران سهیم شدند. اسباببازیهای جمعآوریشده و کاردستیهای تهیهشده به کودکان مناطق کمبرخوردار در برنامههای کاروان نیکوکاری توزیع
خواهد شد.
طرح ملی راهنمایی مسافرین نوروزی
طرح ملی راهنمایی مسافرین نوروزی ازسال ۱۳۷۹ با تأکید بر راهنمایی مسافرین به اماکن تاریخی و نقاط دیدنی شهر از طریق توزیع بروشور، نقشه، کاتالوگ و نیز ترویج فرهنگ نوعدوستی در بین اعضا راهاندازی شد. درطول این مدت به فراخور نیاز جامعه، هرساله فعالیتهای جدید امدادی و بشردوستانه به فعالیتهای سالهای پیشین طرح اضافه شده است و اینک پس از گذشت ۱۳سال، سازمان درنظر دارد با بازنگری دراین طرح ضمن پرهیز از موازیکاری با سایر سازمانهای متولی در ارایه خدمات به مسافرین، از اتلاف نیروی انسانی و هزینه تخصیصی جلوگیری کرده و خدمات اعضای داوطلب براساس نیازهای فعلی مسافرین و در قالب اصول و اهداف سازمانی صورت پذیرد. ازجمله؛ دغدغههای روز مسئولان کشوری، کاهش تلفات انسانی درجادههای کشور، کاستن جرایم اجتماعی ناشی از رفتارهای پرخطر جوانان، ایجاد روحیه نشاط و پویایی درسطح جامعه، کاستن تلفات انسانی درحوادث طبیعی کشور با آموزشهای همگانی و فرهنگسازی در بین آحاد مردم است و بدین منظور چهاردهمین مرحله این طرح با هدف پیشگیری از تصادفات و داشتن سفری ایمن و سالم در ایام نوروز با همکاری و تلاش داوطلبان جوان به مرحله اجرا درمیآید. این طرح امسال با عنوان «طرح ملی ایمنی و سلامت مسافرین نوروزی» و با شعار «بیگدار به جاده نزنیم، ظریف برانیم» اجرا میشود و امسال ۲۰هزار نفر از اعضای سازمان جوانان به صورت داوطلبانه درحدود یکهزار پست در سراسر مشارکت میکنند.
محله عاری از دخانیات
در راستای تحقق شعار فرد سالم، جامعه سالم اعضای کانون دانشآموزی با اهدای گل به شهروندانی که در حال مصرف دخانیات هستند، از آنان دعوت میکنند تا با جایگزینی نشاط و شادابی به جای مرگ تدریجی درمسیر زندگی خود به کمپین ملی محله عاری از دخانیات بپیوندند. در این طرح، اعضا درخصوص مضرات سیگار، به توزیع بروشور و ارایه راهکارهای موجود به منظور مقابله با این آسیبهای اجتماعی به عموم پرداختند.