شماره ۱۱۰۰ | ۱۳۹۶ شنبه ۲۶ فروردين
صفحه را ببند
گفت‌وگو با سیدرضا کردستانی، نوه خواننده شهیر به بهانه اجرای مشترک با محمد جلیل عندلیبی در سقز و بانه
دست هنرمندان در پوست گردو است
سارا حیدنژاد- شهروند| به احتمال، تا امروز نام بسیاری از فرزندان و پدران را در عرصه‌های مختلف ورزشی، فرهنگی و هنری شنیده‌ایم که تأثیر و تأثرات زیادی از وجود این رابطه در زندگی شخصی آنها یا والدین‌شان ایجاد شده است. گاهی فرزندان نام پدران نه‌چندان موفق خود را به گوش فلک رسانده‌اند و گاهی هم از نردبان شهرت پدر بالا رفته‌اند و برای خودشان دم‌ودستگاهی به هم زده‌اند. در این میان، کمتر کسی را می‌توان سراغ گرفت که نه‌تنها از نام پدرانش استفاده یا سوءاستفاده نکرده، بلکه نام بزرگ آنان را بسان غل‌وزنجیری برای خود ساخته تا جلویش را برای انجام هرکاری با هر سطح کیفی بگیرد. به‌نظر می‌رسد این گروه در دوره کنونی عجیب آدم‌هایی به‌نظر برسند و به احتمال اگر هر کدام از ما متوجه نگاه دقیق و ریزبین آنها برای انتخاب و انجام کارهایی که از اجدادشان به ارث برده‌اند، بشویم، قضاوت‌های عجیب‌تری درباره آنان خواهیم کرد. در دوره‌ای که مسائل مالی جایگاهی رفیع‌تر از گذشته پیدا کرده، چرا نباید کسی که پدر یا پدربزرگی نام‌آور در عرصه‌ای دارد، از آن نام به نفع جمع‌آوری مال‌واموال بهره نگیرد. سیدرضا کردستانی، کارشناس بیهوشی و فعال در اورژانس(115) از نیای هنرمندی است با نام سیدعلی‌اصغر کردستان، استاد بلامنازع موسیقی در ایران که در کارنامه ایشان می‌توان استادی غیرمستقیم محمدرضا شجریان را سراغ گرفت. کردستانی که صدای شیرین و دل‌انگیزی دارد، نه‌تنها از نام پدربزرگ فقیدش به نفع کسب شهرت و ثروت بهره نگرفته، بلکه همیشه با نیم‌نگاهی به تاریخ خاندان هنرمندش کم‌کاری را به انجام کارهای بی‌ارزش ترجیح داده است. این مرد کردستانی که چندی قبل در آلبوم «یار غزال» استاد محمدجلیل عندلیبی به‌عنوان خواننده حضور داشته، کنسرتی را با گروه مولانا به روی صحنه برد و پس در شهر بانه با این گروه که آهنگسازی و سرپرستی‌اش به عهده عندلیبی است، به اجرای کنسرت خواهد پرداخت. روزنامه شهروند در ادامه با این هنرمند گفت‌وگویی انجام داده که شرح آن در ادامه می‌آید:

شما با گروه مولانا به سرپرستی استاد محمدجلیل عندلیبی در تاریخ 25فروردین در شهر سقز به اجرای برنامه پرداختید و می‌خواهید فردا 26 فروردین هم در بانه به روی صحنه بروید. چه احساسی از حضور کنار استاد عندلیبی (پس از 7سال دوری ایشان از صحنه) در این 2 کنسرت دارید؟
نه فقط برای من بلکه برای هر خواننده‌ای همکاری با استاد محمدجلیل عندلیبی افتخار بزرگی است، بنابراین من اول به‌خاطر این رویداد خداوند را شاکرم و اجرای سقز که خوشبختانه با استقبال خوبی از سوی مخاطبان موسیقی روبه‌رو شد.  از خدا می‌خواهم کنسرت بانه هم خوب از کار در یاید و مورد توجه قرار بگیرد.
چند روز قبل در ویژه‌برنامه نوروزی شبکه کردستان که شما و استاد عندلیبی به اتفاق در آن حضور داشتید، مجری برنامه لقب امپراتور موسیقی ایران را برای استاد عندلیبی به کار برد. به نظر شما این لقب تا چه حد درست و برآمده از داده‌های واقعی در موسیقی ایران است؟
من این عبارت را کاملا درست و شایسته می‌دانم. برای پی بردن به درجه توانمندی‌های استاد کافی است مخاطبان در زمینه آهنگسازی به کارنامه استاد عندلیبی در طول سال‌های فعالیت ایشان مراجعه کنند. در این چند دهه هر آهنگی که ساخته استاد عندلیبی بوده، ماندگار شده و مردم هنوز هم به آن گوش می‌سپارند. نکته جالب دیگری که در این میان باید به آن اشاره کرد، ماندگارشدن نام خوانندگانی است که با استاد محمدجلیل عندلیبی همکاری داشته‌اند.
طبیعی است که در هر کشوری نمی‌توان چند زبان رسمی را به‌صورت همزمان اعلام کرد (البته یکی دو استثنا در کل دنیا وجود دارد). در ایران هم تقدیر این‌طور رقم خورده که زبان فارسی‌زبان رسمی باشد. با این توضیح حضور در عرصه جدی موسیقی و رونق بازار حرفه‌ای برای هنرمندان نواحی و مناطق مختلف به‌ویژه خوانندگان نواحی مختلف ایران کار دشواری به‌نظر  می‌رسد.
راستش را بخواهید من فکر می‌کنم فعالیت در عرصه موسیقی و خوانندگی به زبان مناطق و نواحی مختلف به‌طور عمومی مشکل‌تر از ساخت آثار موسیقایی و خوانندگی در عرصه موسیقی ردیفی و دستگاهی به زبان فارسی است، اما چون استان کردستان، استانی فرهنگی است، شاید سختی‌ها برای هنرمندان این خطه در قیاس با دیگر مناطق ایران کمتر بوده باشد. با این وجود، گاهی برای هنرمندان مشکلاتی در راه تولید آلبوم و اجرای کنسرت ایجاد می‌شود که این قشر مظلوم را دلسرد می‌کند. چندوقت پیش، تصمیم به اجرای برنامه‌ای داشتیم و برای دریافت مجوز کار، اقدام کردیم. متاسفانه بعد از صرف زمان، دوستان ایراد تعجب‌آوری را از کار گرفتند که باعث یکه‌خوردن ما شد. مسئولان، غمگین‌بودن را مشکل شعر آن کنسرت عنوان کردند و دستور تغییر آن را دادند. باور کنید در شرایط کنونی موسیقی در ایران، همین اتفاقات تعجب آور می‌تواند انگیزه‌ها را از هنرمندان بگیرد و باعث دلسردی شود.
با توجه به توضیحاتی که مطرح کردید، آیا همچون عده‌ای از اهالی هنر به ملغی شدن نظارت یا در اصطلاح پدیده ممیزی اعتقاد دارید؟
نه. من وجود فیلترینگ را لازم می‌دانم اما فیلترینگی که با اصول فنی سطح آثار ارایه‌شده را بالا ببرد. متاسفانه امروز اگر قرار باشد یک نفر برای آلبومش مجوز بگیرد، باید درخواستش را بدهد و 4-3 ماه بعد منتظر جوابش بماند. همین گذشت زمان، انرژی‌ها را می‌گیرد. غم‌انگیزی کار آن‌جا بیشتر می‌شود که گاهی پس از ارایه مجوز به یک اجرا، با شما به‌عنوان مسئول آن اجرا تماس می‌گیرند و می‌گویند به علت مصادف‌شدنش با فلان مناسبت باید کنسرت را لغو کنید. به ‌نظر من ‌ای‌کاش همان اول قبل از این‌که 4-3 ماه از زمان افراد گرفته شود، بگویند نمی‌شود اجرا کنید، نه این‌که بعد از گذشت این همه‌وقت و تازه پس از ارایه مجوز، یک هفته مانده به اجرا زنگ بزنند و بگویند نمی‌توانید اجرا کنید. این مشکلات در عرصه موسیقی در ایران واقعا دست‌وپاگیر است. تا کی باید دست هنرمندان در پوست گراد بماند؟
شما از واحد ممیزی چه توقعی دارید؟
درخواست ما از هیأت نظارت کارها این است که در مدت زمان کوتاه‌تری امکان یا عدم‌امکان اجرای کارها را به هنرمندان اعلام کنند تا ما هم تکلیف خودمان را بدانیم.
به کنسرت سقز و بانه برگردیم. آیا رپرتوار کنسرت بانه همان‌هایی است که در شهر سقز به روی صحنه رفت و حاضران آن قطعات را شنیدند؟
بله. هر 2 اجرا یک رپرتوار دارند. چیدمان قطعات در این 2کنسرت مربوط به آلبوم‌هایی است که در آینده قرار است از سوی  استاد محمدجلیل عندلیبی روانه بازار موسیقی شوند و من هم به‌عنوان خواننده در آن آثار حضور دارم. این برنامه در 2بخش بیات ترک و اصفهان اجرا می‌شود. در بخش نخست کنسرت شهر بانه که قرار است در سالن آربابا برگزار شود، پیش‌درآمد بیات ترک، ساز و آواز، کرشمه و چهارمضراب ارکستری، تصنیف یارغزال، ساز و آواز زردی خزان، تصنیف رزدی‌خزان، سولوسازی، تصنیف نوروزگل، آواز شکسته و دلکش (دونوازی تار و نی)، تصنیف کردواری، فرود به شور (آواز غم‌انگیز با شعر باباطاهر عریان)، تصنیف‌ ای رفیقان (اثری عرفانی در دستگاه شور)، آواز فرود به بیات ترک، شش هشت (دیسان نسیمی بهار) و تصنیف بوتویا و در بخش دوم تصنیف بی قرار (در هوایت بی‌قرارم‌ ای وطن) (بازخوانی بی‌قرار با صدای شهرام ناظری با تغییر مضمون از عرفانی به وطنی)، آواز همایون گوشه درآمد بیات راجع (بازخوانی آوازهای سیدعلی‌اصغر کردستانی)، تصنیف بانگ رباب با شعری از عبدالرحمان وفایی (یک مصرع کردی، یک مصرع فارسی)، آواز بیات راجع (ساز و آواز گوشه بیات راجع)، تصنیف سرگشتگان عشق (با شعری از عطار نیشابوری)، آواز فرود به درآمد اصفهان و تصنیف بازوبند (بازخوانی تصنیفی از پدربزرگم سیدعلی اصغر کردستانی با تنظیمی جدید در 2ریتم متفاوت) ارایه می‌شود.  این را هم بگویم که قطعات این کنسرت مربوط به آلبوم «یار غزال» است. این اجرا را باید کنسرتی به‌صورت مرکب‌خوانی و مرکب‌نوازی نام‌گذاری کنیم. این 2اجرا در بیات ترک است، اما از بیات ترک به شور اشاره خواهیم کرد، پس از آن عراق افشار، فرود به اصفهان، بعد از آن هم قرار است با بیات ترک کارمان را تمام کنیم. در این اجرا 3قطعه به زبان فارسی است و همان‌طور که در توضیح رپرتوار گفتم یکی از قطعات به‌صورت 2زبانه (کردی، فارسی) است. در این قطعه که سروده استاد عبدالرحمان وفایی است، یک مصرع کردی و مصرع بعدی فارسی خواهد بود.
برنامه گروه مولانا بعد از این اجرا چه خواهد بود؟
صحبت‌های ابتدایی درباره اجراهای بعدی انجام شده است. پس از این اجرا قرار است برای کنسرت در اربیل و سلیمانیه کردستان عراق آماده شویم. از آن‌جا هم به احتمال قوی تور اروپایی‌‌مان را شروع خواهیم کرد. قرار بر این شده که با گروه مولانا به سرپرستی و نظارت استاد محمدجلیل عندلیبی تقریبا همین رپرتوار (کمی کمتر یا بیشتر) را در تور کنسرت‌ها ارایه کنیم، البته نمی‌توانم تاریخ دقیقی را برای این اجراها عنوان کنم. اجازه دهید با قطعی‌شدن اجراها در آینده تاریخ دقیق هم اعلام شود.  
با وجود پیشینه خانوادگی غنی خاندان کردستانی شاید مخاطب عام با نام سیدرضا کردستانی آشنایی چندانی نداشته باشد. به نظر خودتان دلیل این ماجرا چیست؟
شاید کم کارکردن.
چرا؟ مگر پیشنهاد همکاری ندارید؟
البته پیشنهادها معمولا از سوی دوستان مطرح می‌شود، اما مهم‌ترین دلیلی که باعث شده در طول این سال‌ها کم کار کنم، همان بخشی از زندگی و جایگاه خانوادگی است که به من اجازه انجام هرکاری را نمی‌دهد. من همیشه با خودم فکر کرده‌ام نکند کاری انجام دهم که به خاطرش نام سیدرضا کردستانی و به طبعش نام پدربزرگش سیدعلی‌اصغر کردستانی زیر سوال برود. خوب است علاقه‌مندان به هنر موسیقی در کشورمان بدانند شاید آلبوم یار غزال که درحال انتشار است در طول20روز آماده شده باشد، اما برآمده از اندیشه‌ای است که از حدود 12‌سال پیش آغاز شده است. استاد عندلیبی در طول این سال‌ها اشعار، آهنگ‌ها و فضا‌ها را مورد بررسی قرار داده و با دقت نظر فضاهایی را که در ذهن داشتند، در موسیقی این آلبوم گنجاندند. ایجاد مکتب کردستان یکی دیگر از تلاش‌هایی است که استاد محمدجلیل عندلیبی در طول این سال‌ها برایش زحمت کشیدند و من به سهم خودم از این بابت، مرید ایشان هستم و هر کاری از دستم بربیاید برای رقم خوردن این اتفاق انجام خواهم داد. جالب است بدانید آغاز این جریان و پایه‌گذاری آن هم از استاد سیدعلی‌اصغر کردستانی بوده است. پدربزرگ در آن دوران این مکتب را پایه‌گذاری کردند و استاد محمدجلیل عندلیبی هم در پی تکمیل این مکتب هستند. علی اصغر کردستانی نخستین شخصی بوده که از 4منطقه کردنشین در ایران، عراق، ترکیه و سوریه صدایش ضبط شود. همه این موارد باعث می‌شود تا من به‌عنوان نوه ایشان حواسم را جمع کنم و با احتیاط در مسیر موسیقی گام بردارم.


تعداد بازدید :  299