سمیرا زمانی| دوازدهمين دوره مسابقات سالانه بينالمللي ربوكاپ آزاد ايران توسط دانشگاه آزاد اسلامي و با مشاركت جمعيت هلالاحمر هفته گذشته و به مدت 3روز در محل دایمي نمايشگاههاي بينالمللي تهران برگزار شد و تيم رباتيك هلالاحمر گلستان در این مسابقات مقام نخست را کسب کرد. اعضای 6نفره تيم رباتيك جمعيت هلالاحمر گلستان در رقابت فني جابهجايي اجسام ليگ دانشجويي رباتهاي امدادگر مجازي در دوازدهمين دوره مسابقات سالانه بينالمللي ربوكاپ آزاد ايران، موفق به كسب مقام نخست در بخش بهترين شدند.
امروز بحث بهرهمندي از رباتهاي امدادگر در امر امدادرساني و كمك به نيروهاي امدادي با توجه به بحث گسترده امدادونجات در شرايط و موقعيتهاي سخت و حساس؛ از موضوعات فراگير و جهاني است و نرمافزار شبيهسازي امدادگر مجازي که این تیم در مسابقات با آن حضور داشت پس از ارزيابي، بررسي و شناسايي دقيق منطقه حادثه و طراحي نقشه راه تصميمگيري براي حوزههاي فني امدادي را فراهم میکند. با دختران این تیم در محل برگزاری دوازدهمين دوره مسابقات بينالمللي ربوكاپ آزاد ايران 2017 به گفتو گو نشستیم که در زیر میخوانید.
سه تا از دختران اکوئیک دانشجو هستند و سه دختر دیگر دانشآموز، با این حال به خوبی با هم کنار میآیند و این تفاوت سنی و تحصیلی اصلا میانشان مشخص نیست.
صبا کدخدازاده، 21 سال دارد و دانشجوی رشته ریاضی در مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی است. با دو دختر دیگر تیم 6 سال است که با هم هستند و هممدرسهای بودهاند تا اینکه بچهها کمکم به آنها اضافه شدند، میگوید اول با فوتبال شروع کردیم تا اینکه در نهایت از پارسال کار بر روی ربات امدادگر را آغاز کردیم و در مسابقات آلمان سوم شدیم، از آن زمان ربات ارتقا پیدا کرده است.
ربات ما به زبان راس است و چون زبان جدیدی است و از سال 2010 آمده کار با آن ساده نیست. کار ربات به این شکل است که یک سری مصدوم در زمین هستند و این ربات باید آنها را پیدا کند و به ازای هر مصدوم امتیاز میگیرد.
پانتهآ شاهمیرزایی 16 سال دارد و در پایه دهم تحصیل میکند. کارش را از برنامهنویسی در مدرسه آغاز کرده است و از وقتی به بچهها ملحق شده "راس" را یاد گرفته و کار بر روی امدادگر مجازی را شروع کرده است. کار مربوط به هر قسمت از ربات را یکی از دختران بر عهده دارد و او هم به اندازه بقیه در این کار نقش دارد.
معتقد است رباتها مفید هستند و در نهایت به این تکنولوژی نیاز داریم تا در زمان بحران مانند زلزله که جان انسانها برای نجات مصدومان به خطر میافتد کمک کنند و جان خیلی از انسانها را نجات دهند.
نیکاالسادات موسوی زرندی هم 16 سال دارد، از همان سن کم برنامهنویسی را دوست داشته و بر اینکه چهقدر مفید است اصرار دارد بنا بر همین علاقه وارد تیم شده و علاقه دارد که هر روز تجربه جدیدتری در این حوزه داشته باشد.
صبا کلایی هم دختر 16 ساله تیم اکوئیک است. بعد از مدتی برنامهنویسی را شروع کرده و راس را یاد گرفته است. با اینکه دیرتر به تیم ملحق شده به خوبی با کار اخت شده است. معتقد است کار گروهیشان خیلی خوب است و بزرگترهای تیم خیلی خوب تمام آن چیزی که بلد نیستند را بهشان آموزش میدهند.
برنامهنویسی برایش خیلی جذاب است و از وقتی با کارآیی این ربات آشنا شده و اینکه میتوان با کمک آن زندگیهای زیادی را نجات داد علاقهاش بیشتر هم شده، بعد از حادثه پلاسکو این انگیزه برایش خیلی بیشتر هم شده و اینکه بتواند کاری کند که در حوادث این چنینی کسی جانش را از دست ندهد.
نیکی صدیقی دانشجوی فیزیک در دانشگاه تهران است. بعد از دوران مدرسه لیدر تیم به آنها پیشنهاد کرده که کار بر روی ربات را شروع کنند. او هم بر این تاکید دارد که بهتر است در زمان حادثه ربات که از فلز است زیر آوار بماند تا انسانی که جان دارد. این ربات و تیم تمام دغدغه فکریش هستند و حتی برنامهریزی زندگیش را هم بر اساس این علاقه انجام داده است.
سرپرست تیم امدادگر مجازی اکوئیک:
دختران انساندوست من
الهام ایروانی با 28سال خودش هم از جوانترینهای این عرصه و سرپرست تیم امدادگر مجازی اکوئیک از دبیرستان رسالت و جمعیت هلالاحمر است. تیمی که تمامی اعضایش دختران هستند و با وجود تفاوت سنی که میانشان وجود دارد، با یک فکر مشترک که همان انساندوستی است، جمع شدهاند و دغدغههایشان آنقدر جدی است که تمام برنامهریزی آینده زندگیشان را بر این اساس انجام میدهند. گفتوگوی ما با این سرپرست جوان و سختکوش دختران جمعیت هلالاحمر را میخوانید.
کمی از تیمتان و اعضایش برایمان بگویید اکوئیک کارش را از چه زمانی آغاز کرد؟
خودم ارشد رباتیک دارم، تیم 6عضو دارد که همگی دختر هستند و من هم سرپرست تیم هستم. 3نفر از بچهها دبیرستانی و 3عضو دیگر دانشجو هستند. 3نفر از اعضای تیم تقریبا 3سال تجربه برنامهنویسی داشتند و 3عضو دیگر تیم از تابستان 95شروع به یادگیری کردند. کار تیم روی این لیگ و این تخصص از مهرماه 95 شروع شده که پایه آن پلتفرمی به نام «راس» است که بچهها باید روی آن کار کنند، این پلتفرم جهانی است و از سال 2010 همه دارند به سمتش میروند، بهطورکلی یک پلتفرم صنعتی و کاربردی است و اینکه بچهها را بشود به این سمت برد که از زمان دانشآموزی چنین چیزی را یاد بگیرند، کار بزرگی خواهد بود و همانطور که الان صنعت اروپا را این پلتفرم گرفته، قطعا بعدا در ایران موثر خواهد بود.
کمی در مورد سیستم کاری تیم و رباتی که طراحی شده است برایمان بگویید.
سیستمی که ما داریم شبیهسازی است، یک زمین زلزلهزده را شبیهسازی کردهاند که یک زمین خیلی بزرگ و مانند یک مجتمع است، داخلش اتاقهای خیلی بزرگی است و وسایلی در آن هستند که بر اثر زلزله جای مناسبی ندارند. ما بهازای هر مصدومی که در زمین است یک ربات داریم، داور اعلام میکند که 5مصدوم در زمین داریم و ما بهازای هر مصدوم میتوانیم یک ربات را در زمین ران کنیم. پوزیشن اولیه این رباتها را داور تعیین میکند، هم به صورت اتوماتیک و هم بهصورت دستی میتوانند هدایت شوند و نتیجهای که باید بدهند این است که یک نقشه از زمین تعیین کنند که برای داور خوانا باشد که اگر بنا باشد در یک زمین واقعی تست شود، امدادگر انسانی بتواند این کار را انجام دهد.
این ربات چطور بناست به فعالیت امدادی کمک کند؟
این ربات باید در زمین ناوبری مصدومان را پیدا کند. بعضی از مصدومان زندهاند و برخی هم هستند که فوت شدهاند و باید تشخیص داده شوند که روی نقشه پوینتزده شود که پیدا شدهاند و در این مختصات هستند، مصدومی بوده که زنده بوده و تحرکاتی داشته و مصدومی هم هست که تحرک و حرارتی ندارد و فوت کرده است. در نتیجه این مهم است که مساحت بیشتری از زمین را این رباتها رفته و مصدومان بیشتری را در زمان کمتری پیدا کرده باشند.
چقدر ساخت و وجود چنین رباتی ممکن است کارآیی داشته باشد و مهم تلقی شود؟
اصلیترین چیزی که در رباتیک اهمیت دارد این است که الان در علم رباتیک در جایی هستیم که نیاز است هوش مصنوعی خیلی پیشرفت کند، چون مکانیک و الکترونیک به جایی رسیدهاند که پلتفرمهای هوش مصنوعی روی ربات میتواند پیادهسازی شود و مسأله این است که همین چیزی که اینجا داریم اگر یک پلتفرم واقعی الکترونیکی و مکانیکی داشته باشیم میتوانیم همین نرمافزار را روی آن پیادهسازی کنیم و چیزی دور از واقعیت نیست. مسأله اصلی که باقی میماند این است که همان رباتی که ساخته میشود خودش خطری نداشته باشد. مثلا این ربات باتری دارد و خودش انفجاری نداشته باشد و اگر در محیطی میروند امنیت آن محیط را حفظ کنند.
وجود چنین رباتی بناست کدام یک از نواقص امدادرسانی را رفع کند؟
اینجا قوانین به نوعی مخلوط با لیگ واقعی رباتهاست، امسال ما در لیگ واقعی رباتها چیزی به نام پلاسکو چلنج داریم که از خود پلاسکو الهام گرفته شده که ما این چلنج را داشته باشیم. یکی از مواردی که نه در واقعیت و نه شبیهسازی نداریم این است که اگر مصدومی زیر آوار باشد و هیچچیزی از او معلوم نباشد و حرارتی از او به ما نرسد، چه کاری باید انجام بدهیم. این تست را امسال انجام دادند و ممکن است کمکم به شبیهسازی هم منتقل شود. کما اینکه در الگوریتم، هوش مصنوعی را خیلی راحتتر میتوانید پیادهسازی و تست کنید.
با توجه به اینکه اعضای تیمتان سن کمی دارند، چطور توانستید آنها را با اهداف تیم همراه کنید؟
بچههایی که آمدند و وارد این برنامهنویسی شدهاند، هیجان اولیه داشتند که میخواهند این علم را یاد بگیرند و خیلی هم بشردوست هستند، یعنی بچههایی هستند که خیلی دوست دارند هر جایی که کمکی از دستشان برمیآید، کار کنند. آنها دغدغههای انساندوستانه دارند، مثلا یکی از آنها دارد برای کودکان اوتیسمی کار انجام میدهد و واقعا پیگیر هستند که کار کنند. این لیگ با توجه به اینکه دانشجویی است یکسری مشکلات و سختیها برای بچههای ما که دانشآموز یا ترمهای نخست دانشگاه هستند دارد، بهخصوص اینکه رشتههایشان هم غیرمهندسی است اما با جدیت و علاقه کار را دنبال میکنند و خیلی جاها از من هم پیگیرتر هستند.
تسلا، تیمی کاملا دانشآموزی
سینا مجیدی، سرپرست تیم تسلا از جمعیت هلالاحمر استان اصفهان، در مسابقات آزاد ربوکاپ ایران معتقد است که تقریبا میتوان گفت این مسابقات بزرگترین مسابقه ربوکاپ ایران است که سالی یک بار در همین تاریخ برگزار میشود و از همه دنیا به اینجا میآیند. البته این مسابقات مرحله نیمهنهایی است و مرحله نهایی آن در ژاپن برگزار میشود.
او در رابطه با این تیم میگوید: تیم تسلا یک تیم کاملا دانشآموزی است، درست است که من بهعنوان سرپرست دانشجو هستم، اما اکثر کارها را خود دانشآموزان انجام میدهند، حتی 2نفر از 3سرپرست تیم دانشآموز هستند. تیم ما 3سال پیش کارش را آغاز کرد و در زمینههای مختلف صنعتی؛ ربوتیک و بیشتر رباتهای پرنده، برنامهنویسی و ماشینسازی کار میکنیم و قصد داریم از امسال که همکاریمان با جمعیت جوانان هلالاحمر آغاز شده است، در رابطه با رباتهای پرنده امدادگر با این جمعیت همکاری بیشتری داشته باشیم.
سرپرست تیم تسلا در رابطه با اعضای این تیم ادامه میدهد: تیم ما الان در لول پایین حدود 120عضو و لول بالاتر 60 عضو دارد و بچههایی که در مسابقات اینجا شرکت کردهاند 12نفر هستند. بچهها همگی نوجوان هستند و در کلاسهای هفتم و هشتم تحصیل میکنند.
مجیدی در رابطه با فعالیتهایی که در تسلا انجام میشود، میگوید: اکثر سازههایی که در تسلا روی آنها کار میکنیم مربوط به پزشکی و روانشناسی میشوند. الان یکی از سازههایی که اینجا داریم دستگاه اوتیسمیار است که برای کودکان اوتیسمی طراحی شده و قصد داریم در استان اصفهان اگر همکاریها صورت بگیرد، مدرسهای را بهصورت جداگانه برای بچههای اوتیسمی احداث و از این دستگاه در آن استفاده کنیم. بچههای اوتیسمی اطلاعات اضافی از محیط دریافت میکنند و روند درمانشان به این شکل است که باید بهصورت فرکانسهای صوتی و رنگی درمان شوند، یعنی ما باید بچهها را با صدا، آهنگ و نور به اصطلاح درمان کنیم. این دستگاه با یکسری الایدیهای رنگی و اسپیکرهایی که به آن وصل شده اصوات لازم را برای درمان بچهها ایجاد میکند. دستگاه دیگری که اینجا روی آن کار کردیم، دستگاهی است برای درمان تمرکز دانشآموزان؛ دانشآموزان اکنون در مدارس به مرحلهای رسیدهاند که تمرکزشان خیلی پایین است و به اصطلاح روانشناسی میگویند که پرش ذهن دارند، معلم درحال درس دادن است و دانشآموز حواسش جای دیگر است، ما دستگاهی را درست کردیم که به ذهن کمک میکند تا قدرت تمرکزش بالا برود و علاوه بر این میشود گفت که قدرت حسی و ادراکی دانشآموزان را هم تقویت میکند.
علی سینا قهرایی از شاهینشهر، 15سال دارد و یکی از فعالترین اعضای تیم تسلاست. او از سال 89 در بحث مکانیک از طریق یکی از تیمهای اصفهان کار میکرده تا اینکه وارد بحث رباتیک و مکانیک شده است. او درباره چگونگی ملحقشدنش به تسلا میگوید: امسال که آموزشوپرورش برای درس کار و فناوری یک بازارچه گذاشته بود، من با تیم رباتیک تسلا در آنجا آشنا شدم و چهارماه است که در تسلا هستم.
او در رابطه با تیمهای مختلف تسلا میگوید: ما به 3تیم در بخش دمو و یک تیم در بخش رسکیو که همان ربات امدادگر است، تقسیم شدهایم، الان تیمی که خودم هستم تسلای a است که اسلحه مغناطیسی را ساختهایم. هدف ما برای ساخت اسلحه این بود که الان همه اسلحهها صدا، نور و موج انفجار دارند، اما اسلحهای که ما ساختهایم، اسلحه مغناطیسی است که صدا و نور ندارد و هیچ انفجاری ایجاد نمیکند. دستگاه اوتیسم و دستگاه لیزر گیم که یک بازی است، از دیگر دستگاههای ما در تیم تسلا هستند.