مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی سخنگو کرد. صاحب مغازه به 3 طوطی خوش چهره که گوشه مغازه داخل قفسی بزرگ برای خود تخمه آفتاب‌گردان می‌شکستند اشاره کرد و گفت: «پیشنهاد اول من طوطی سمت چپی است. آن را با 5 میلیون تومان می‌توانی بخری.» مشتری که از قیمت بالای طوطی متعجب شده بود دلیل گران بودن آن را پرسید. فروشنده در پاسخ گفت: «این طوطی علاوه شیرین سخنی، توانایی ادای 500 واژه را دارد و تنها با 3 لغتی که شما به او می‌دهید می‌تواند در عرض چند ثانیه یک جمله بسازد. او بسیار خوش اخلاق و با هوش است و در صورتی که حس کند شما افسرده و کسل هستید می‌تواند برایتان جوک تعریف کند.» مرد که از توانایی‌های طوطی سمت چپی شگفت‌زده شده بود قیمت طوطی سمت راستی را پرسید، اما با شنیدن قیمت آن یعنی 10میلیون تومان بار دیگر دلیل این گرانی را از فروشنده جویا شد. طوطی فروش در جواب مرد گفت: «این طوطی هر کاری که طوطی سمت چپی بلد است را می‌تواند انجام دهد و علاوه بر آن می‌تواند از روی متن برای شما بخواند. طوطی سمت راستی به 3 زبان زنده دنیا مسلط است و تا از او سوالی نشود لب به سخن باز نمی‌کند.» مرد که شدیدا تحت تاثیر توانایی‌های این 2 طوطی قرار گرفته بود قیمت طوطی وسطی را از فروشنده پرسید. پرنده فروش در پاسخ مرد فکری کرد و گفت: «قصد فروش این طوطی را ندارم اما اگر یک مشتری خوب برایش پیدا شود آن را کمتر از 20‌میلیون تومان نمی‌فروشم.» مرد که شدیداً مشتاق شنیدن توانایی‌های طوطی وسطی بود دلیل قیمت بالای آن را جویا شد. صاحب پرنده فروشی در جواب گفت: «راستش را بخواهی این طوطی هیچ هنری ندارد. نه حرف می‌زند و نه کار خاص دیگری انجام می‌دهد. اما نکته اساسی اینجاست که آن 2‌طوطی دیگر او را «استاد» خطاب می‌کنند.»