تينا پاكروان كارگردان
متاسفانه در سينماي ايران پرداختن به سوژههاي اجتماعي در سالهاي اخير كمرنگ شده است. دليل آن را ميتوان از سويي نگاه غلط روي سوژههاي اجتماعي دانست؛ نگاهي كه گاه مسائل اجتماعي را از منظر سياسي مينگرد و همين موضوع باعث مخالفت با آن ميشود. از سويي ديگر ميبينيم كارگردانهايي كه طي سالها فيلمساز اجتماعي محسوب ميشدند و دغدغههاي چنين فيلمهايي را داشتهاند، حالا اما بهدليل فشارها و مخالفتهايي كه با فيلمنامههاي اجتماعي ميشود، به اين نوع فيلمسازي كمتر ميپردازند. فيلمنامههاي خوب و پرباري كه تحت تاثير واژه سياهنمايي به سادگي كنار گذاشته ميشوند، درحاليكه ساختن چنين فيلمهايي در عين حال ميتواند بر بدنه جامعه تاثيرات كارسازي داشته باشد. در اين مدت بارها شاهد بودهايم كه برخي فيلمهايي كه فقط خواستهاند مباحث اجتماعي را به تصوير بكشند با بهانههايي چون سياهنمايي و قضاوتهايي از اين دست مناقشهبرانگيز شدند. لازم است نگاه مناسبي بر سينماي اجتماعي صورت گيرد. نگاههاي غلط، سينماي اجتماعي را كمرنگ ميكنند.
حالا اما آنچه اهميت دارد، دردها و معضلاتي است كه در جامعه روزبهروز پررنگتر ميشوند، درحاليكه سينماي ايران در پرداختن به آن روزبهروز ناكامتر ميماند. بيترديد يكي از وظايف سينما و سينماگران همين پرداختن به آسيبها، ناگفتهها و دردهاي اجتماعي است كه هر شهروندي را با خود درگير ميكند. مخالفت با سينماي اجتماعي مخالفت با از ميان برداشتن اين آسيبها است، به اين دليل كه سينما ميتواند در حذف آسيبهاي اجتماعي كمك كند. اگر فيلمي با رويكرد اجتماعي ساخته شود و مورد قبول جامعه واقع شود، قطعا بر بدنه جامعه اثر خواهد داشت، بنابراين نميتوان فوايد سينماي اجتماعي را ناديده گرفت. سينمايي كه درحال حاضر تحت تاثير انگهاي سياسي، سياهنمايي و مجادلات اينچنيني اين امكان وجود دارد كه كمرنگتر شود، تا جايي كه همين سياستهاي غلط ميتوانند با اين سينما كاري كنند كه كارگردانان انگيزهشان را براي پرداختن به اين سوژهها از دست دهند.
سينماي ايران به لحاظ اقتصادي در وضعيت بحراني قرار دارد و به همين دليل است كه فيلمسازان به سمت ساختن فيلمهاي كمهزينهتر و پرفروشتر گرايش پيدا كردهاند. فيلمهايي مثل ژانر كمدي كه بتواند به لحاظ جنبه سرگرمكنندهاش گيشه پررونقي داشته باشد. به همين خاطر سينماي اجتماعي درحال حاضر مهجور واقع ميشود و قرباني قرار ميگيرد. درحاليكه پيش از اين و در دهه 60 سينماي اجتماعي پرباري را سپري كردهايم.
اعتياد و معضلات ازدواج- طلاق و تنهايي از آن دست سوژههايي است كه در جامعه امروز پرداختن به آن در قاب سينما لازم و بااهميت است.
زماني ميتوان اين سوژهها را با قوت به تصوير كشيد كه سينماي اجتماعي از سمت بخش دولتي حمايت شود. كتاب و رمانهاي اجتماعي با تيراژ 700 تا 1000 نميتواند چندان تاثيري روي جامعه بگذارد كه فيلمهاي اجتماعي خواهد داشت. بنابراين سينماي اجتماعي نياز به حمايتهاي اقتصادي اساسي است.
بيترديد سينما بر نسل جوان تاثير خواهد داشت و براي جامعه خوراك فرهنگي محسوب ميشود بنابراين پرداختن به سوژههاي اجتماعي ميتواند تاثير بسزايي بر جامعه بگذارد.