| دکتر غلامرضا حاجتی | روانپزشک و متخصص اعصاب و روان|
براساس نتایج برخی تحقیقات صورت گرفته بر افراد از سنین کودکی تا نوجوانی، حدود 70درصد علت دروغگویی آنها ترس از تنبیه و توبیخ شدن است.
کودکان تصور میکنند با دروغ گفتن میتوانند از تنبیه شدن فرار کنند، به همین دلیل به دروغگویی روی میآورند.
در دوران کودکی دروغگویی ممکن است مسأله چندان مهمی نباشد چراکه دروغهای کودکان بیضرر است اما اگر دروغگویی استمرار یابد و تبدیل به عادت شود، در آن صورت باید آن را درمان کرد.
والدین باید به رفتارهای فرزند خود توجه داشته باشند و در صورت مشاهده ادامه دروغگویی، برای پیشگیری از پیامدهای آن در بزرگسالی درصدد رفع این رفتار ضدارزشی و ضداجتماعی برآیند.
کودکان از حدود 4 سالگی به تفاوت بین راستگویی و دروغگویی پی میبرند و اگر در خانوادهای قرار گیرند که افراد آن دروغگو باشند، آنها نیز دروغگویی را به سرعت یاد میگیرند.
هیچ یک از افراد دارای ژن دروغگویی نیستند و به مرور با قرار گرفتن در محیط دروغگویی را فرامیگیرند. یکی از عوامل موثر در فراگیری دروغگویی الگوهای نامناسب است که کودکان در مرحله اول در خانواده و در مرحله دوم در جامعه مانند مدرسه و محیطهای آموزشی در آن قرار میگیرند.
زمانی که دروغگویی یادگرفته میشود، به تدریج به یک عادت تبدیل میشود و جزو شخصیت افراد قرار میگیرد. حتی در برخی افراد به دروغگوییهای بیمارگونه تبدیل میشود.
افرادی که به دروغگویی بیمارگونه دچار میشوند، به راحتی دروغ میگویند، قوانین را رعایت نمیکنند و وجدان خود را از دست میدهند؛ این افراد دارای شخصیت ضداجتماعی هستند که با برخورد ماموران قضایی مواجه میشوند بر همین اساس 90درصد زندانیها را گروه شخصیتی ضداجتماعی تشکیل میدهند.
یکی از عوامل دروغگویی خود کمبینی، حس حقارت و کاهش اعتماد به نفس است؛ اگر فردی نگاه به خودش از آنچه که هست کمتر باشد، ممکن است برای ثابت کردن خود به دیگران و جلب توجه آنها به دروغگویی روی بیاورد.
درصورتی که دروغگویی در شخصیت افراد نهادینه شود، فرد تا جایی پیش میرود که حتی دروغهای خود را باور میکند که در این مرحله درمان با سختی و پیچیدگی خاصی روبهرو میشود.
فرد دروغگو ابتدا باید باور کند که این رویه رفتاری او یک مشکل است و خود خواهان رفع این مشکل باشد.
دروغگو باید نسبت به این موضوع آگاه شود که دروغگویی برای او پیامدهای اجتماعی دارد، به مرور زمان اعتبار او را پایین میآورد و ضررهای بیشتری را برای او به همراه خواهد داشت.
برای ترک این عادت ناپسند فرد مبتلا به دروغگویی پیش از برقراری ارتباطات اجتماعی آرامش داشته باشد و اضطراب خود را کنترل کند تا احتمال دروغگویی او کاهش یابد.
درصورتی که فرد اشتباهی مرتکب شده باشد باید آن را بپذیرد و پیش از بیان حقیقت آمادگی پذیرش واکنشها را داشته باشد. این امر کمک میکند راحتتر با افراد مواجه شود و به این ترتیب احتمال دروغگویی کاهش مییابد.
برنامه ریزی و مدیریت زمان بهعنوان یکی از راههای پیشگیری از دروغگویی مطرح است. افراد باید برای پیشگیری از دروغگویی برنامهریزی و زمانبندی داشته باشند؛ این یکی از مکانیسمهای دفاعی قوی و پیشرفته است که میتوان با استفاده از آن مانع از دروغگویی شد.
یکی دیگر از راههای پیشگیری از دروغگویی تقویت شهامت و روحیه عذرخواهی کردن است که افراد میتوانند ازطریق آن از دروغگویی در مواجهه با موارد مختلف دوری کنند.
استفاده از الگوهای مناسب اجتماعی و دینی و پیروی از رفتارهای شخصیتی آنها یکی دیگر از راههای پیشگیری از دروغگویی است. هر فرد میتواند یک شخصیت والا را بهعنوان الگو قرار دهد و از رفتارهای او الهام بگیرد.
اطرافیان نیز در ترک دروغگویی نقش دارند. آنها میتوانند با تذکر و لحن مناسب وی را به ترک دروغگویی تشویق کنند.
تشویق راههای مختلف دارد که یکی از آنها تشکر کردن است به این صورت که اگر فرد دروغگو در پاسخ به سوالی حتی اگر موقعیت او به خطر بیفتد، حقیقت را بیان کند، باید او را تشویق کرد.
اطرافیان نیز باید از دروغگویی پرهیز کنند. علاوهبر این باید پیامدهای دروغگویی را یادآور شد تا این عادت ناپسند با طی زمان و تمرین زیاد کنار گذاشته شود.