بهناز مقدسی| زنانه و مردانهاش کردهایم؛ شغلها و جایگاههای اجتماعی را میگویم. هر چقدر هم که خودمان را مدافع حقوق زنان نشان دهیم، اما هنوز هم برای خیلی از ما باور کارهای مردانه و برابری زن و مرد در اجتماع سخت است؛ چرا؟! چون خیلی از ما انتظار نداریم اگر در اتاق مدیرعامل یک شرکت را باز کردیم، پشت میزش یک زن نشسته باشد؛ هنوز نگاهمان به زنی که با خودرواش مسافرکشی میکند عجیب و غریب است و همچنان زنی که آشپزی و خانهداری بلد نباشد را زن زندگی نمیدانیم. در ایران کنونی اگر چه جایگاه شغلی زنان به نسبت دهههای گذشته تغییر کرده و رئیسجمهوری از همان ابتدا نسبت به موانعی که باعث کاهش سهم زنان در مشارکتهای سیاسی و اقتصادی شده بود، واکنش نشان داد اما این مشارکتها آنقدر به کندی پیش میروند که هنوز سهم برابر زن و مرد را در جامعه ایرانی نمیتوان به وضوح احساس کرد.
خرداد ماه امسال معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری گروههای مختلف زنان شاغل را مورد بررسی قرار داد. در این بررسیها مشخص شد كه از حدود ۲۷میلیون زن در سن کار، تنها ۳میلیون نفر از آنها شاغل هستند. این در حالی است که براساس اطلاعات مرکز آمار ایران ۱۳۹۵ نرخ بیکاری زنان در جمعیت ۱۰ساله و بیشتر در تابستان سال ۱۳۹۵ به ۲۱.۸درصد و نرخ بیکاری مردان 10.4درصد رسیده است. این اختلاف نشان میدهد که وضع اشتغال زنان در تمام نقاط کشور همچنان با وضع اشتغال مردان فاصله زیادی دارد. با این حال کارشناسان معتقدند که در دنیای کنونی زنان تنها با هدف مسائل اقتصادی و کسب درآمد وارد بازار کار نمیشوند؛ بلکه در شرایط کنونی زنان برای کسب موفقیت و جایگاه اجتماعی به کار کردن همپا و یا پیشتاز از مردان تمایل نشان میدهند. در حالی که مردان به خاطر مسئولیتی که بهعنوان سرپرست خانواده پیدا میکنند، معمولا مجبور به وارد شدن به بازار کار هستند.
در کشورهای توسعهیافته نقش زنان در پستهای مدیریتی جا افتاده است با این حال پس از انقلاب اسلامی زنان با حفظ هویتشان کمکم وارد جامعه شغلی و مشارکتهای اقتصادی شدند؛ اما این موضوع کافی نبود چرا که نگاههای سنتی به جایگاه و نقش زن در اجتماع و خانواده هنوز هم مانع ارتقای شغلی و دستیابی جمع کثیری از زنان به مقامها و پستهای عالیرتبه در کشور شده است. بهطور مثال دو سال پیش بود که رئیسپلیس اماکن ناجا موضوع ممنوعیت اشتغال و تردد زنان در قهوهخانهها را مطرح کرد و در ادامه این بحث گفت که طبق قانون، اشتغال زنان درکافیشاپها نیز ممنوع است. موضوعی که واکنشهای زیادی داشت و شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهوری در امور زنان با انتقاد از ممنوعیت اشتغال زنان در کافیشاپها اشتغال زنان در این اماکن را ضروری دانست چرا که این شغل هم میتواند محلی برای کسب درآمد و اشتغالزایی زنان محسوب شود. اگر چه این اتفاق هرگز به صورت اجرایی درنیامد و زنان هنوز هم حق کارکردن در کافیشاپها را دارند اما مطرحشدن اینگونه بحثها هنوز هم نشاندهنده تفکیک مشاغل با دیدگاههای جنسیتی است. دیدگاه و نگاهی که جامعه کنونی انتظار تغییر جدی در آن را دارد، تغییری است که رئیسجمهوری نیز بر حقوق و فرصتهای برابر زن و مرد در جامعه تأکید دارد. با این تفاسیر 8 مارس مصادف با 18 اسفندماه «روز جهانی زنان» است، روزی که مدعی حق و حقوق زنان در همه جوامع است. روزی که سرآغاز تشکیل جنبش زنان بود، زنانی که اگرچه در تمام طول تاریخ نگاه متفاوتی به آنها داشته اما بدون شک سرمایههای بزرگ همه دوران بشریت هستند. زنانی که در تمام ادوار و در تمام طول تاریخ همپای مردان در مزرعهها کار کردهاند، بحران جنگ را پشت سر گذاشتهاند، نقش پرستار و ماما برای آنها قابل تعریفتر است و در کنار همه اینها خانهداری و فرزندپروری را هم جزو وظایفشان تعریف کردهاند. زنانی که اگر چه مانعی نامرئی آنها را در جامعه شغلی بر روی سقفهای شیشهای نگه داشته است اما استعدادها و رتبههای بالای تحصیلیشان به گواه آمار سالهای گذشته نشان میدهد آنها دیر یا زود سقفهای شیشهای را شکست خواهند داد.
ریشههای ماجرا
امور زنانه در گذر تاریخ ایران و جهان
از همان آغاز تشکیل جوامع بدوی زنان وظایفی مانند نگهبانی از آتش، جستوجوی ریشههای خوردنی نباتات، جمعآوری میوههای وحشی، کشاورزی در زمینهای رسوبی و. . . را به عهده داشتند. با این تفسیر کارکرد زنان در زمانهای مختلف از حالتی به حالتی دیگر درآمده و به مرور زمان متحول شده است. بررسی تاریخچه کار زنان، ارتباط خانهداری و چگونگی ورودشان به بازار را نشان میدهد. با آغاز تمدن، زنان در کشاورزی، دامپروری، صنایع دستی و حتی اموری که مربوط به جنگ بود همپای پدر، برادر، مادر و همسرانشان کار میکردند. در دورههای مختلف تاریخی زنان به غیر از خانهداری فرش میبافتند، نخ میریسیدند، لباس میدوختند و مشاطهگری میکردند. این نوع کارها به این دلیل که در خانه یا در نزدیکی خانه انجام میشد بدون دریافت مزد بود اما کمکم در ادوار مختلف و بهخصوص بعد از انقلاب صنعتی اروپای غربی زنان بهعنوان نیروهای کار پا به عرصه بازار گذاشتند و در کارخانهها و شرکتهای تولیدی مشغول به کار شدند و در مقابل، مزد دریافت کردند. همین ورود زنان به بازارهای کار و اشتغال در دنیای بیرون از خانههایشان باعث شد تا آنها به غیر از پستهای تولیدی در زمینههای دیگری مثل مدیریت نیز خودی نشان دهند.
همزمان با انقلاب صنعتی، زنان که تا پیش از این به دلیل تفاوتهای فیزیکیشان با مردان کمتر، در فعالیتهای یدی به کار گرفته میشدند، با ورود ماشین به صحنه تولید وضعیتی تقریبا برابر با مردان پیدا کردند. این روند در اواخر قرن 19 توجه سرمایهداران و صنایع را به نیروی کار زنان و به شمار آوردن آنان در معادلات اقتصادی جلب کرد چراکه هم دستمزد زنان نسبت به مردان کمتر بود و هم زنان میتوانستند در زمان وقوع جنگ و کم شدن نیروی کار به جای مردان آموزش دیده و چرخ اقتصاد را بچرخانند.
با شروع قرن بیستم، فراخوان اشتغال زنان به دلیل رواج فرهنگ مصرفگرایی و افزایش تورم، ایده آموزش دولتی، رونق گرفت. به دلیل نظریات نظام سرمایهداری مبنی بر تولید ثروت بیشتر، عنصر جنسیت رفتهرفته کمرنگ و در مقابل، شعار برابری به معنای برابری در آموزش، فرصتها و منابع، حقوق و کنترل و نظارت پررنگتر شد.
این نوع کارکرد زنان از بدو تشکیل جوامع مختلف تا آغاز قرن بیستم اتفاقاتی بود که در بیشتر مناطق مختلف جهان یکسان بود اما آن چیزی که برای ایران اهمیت دارد اشتغال زنان در ایران پس از اسلام است. در دوره صفویه براساس تعالیم و قوانین اسلامی زنان از حق تعلیم و تعلم، حق مالکیت، حق شرکت در فعالیتهای اجتماعی، حق انتخاب همسر و سایر حقوقی که از آن محروم بودند برخوردار شدند. زن در این دوره عمدتا به کارهای خانه مشغول بود و تولید صنایع دستی مختلف در خانه صورت میگرفت. این نوع کارکرد زنان در ایران ادامهدار بود تا اینکه با آغاز مشروطیت نقش زنان تغییر کرد و حضور آنها در عرصههای کار و خدمات بیرون از خانه نیز جلوه کرد. در کنار اینها حرکتهای مذهبی و سیاسی زنان در اجتماع نیز آغاز شد بهطوری که در جریان تحریم تنباکو و وقایع مربوط به مشروطیت نقشی فعال داشتند. از دوره مشروطیت تا پهلوی، تأسیس دارالمعارف برای تربیت آموزگاران زن مقدمه ورود دختران و زنان به عرصه فعالیتهای اقتصادی را رقم زد. رشد مطبوعات در دوره پهلوی اول زمینه تشکیل انجمنهای فرهنگی و اجتماعی توسط زنان را فراهم کرد و زنان توانستند در پستهای دولتی نیز مشغول به کار شوند. در دوره پهلوی دوم زنان در عرصههای مختلف اجتماعی و شغلی حضور داشتند، اما روی آوردن به الگوهای غربی برای آنان مورد نظر رژیم بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی(ره) با آگاهی و اعتماد به ظرفیتهای زنان ایرانی، عرصههای جدیدی را برای حضور فعال زنان در جامعه اسلامی باز کردند. انقلاب اسلامی ارزشهای جدیدی را در جامعه رواج داد و مسئولان کشور پس از انقلاب، زنان را به مشارکت اجتماعی و تحصیل ترغیب کردند. ایجاد فرصتهای شغلی متفاوت برای زنان، رفع محدودیتهای استخدامی زنان در گذشته، مثلا در نیروهای نظامی یا در شیفت شبها، خدمات نیمهوقت بانوان، افزایش مرخصی زایمان و مرخصی شیردهی فرزندان، ازجمله قوانین جدیدی بود که مسیر را برای اشتغال زنان هموارتر کرد.
نگاه مخالف
سیاستزدگی در مطالبه حقوق زنان باعث بازماندگی میشود
مینا ربیعی، فعال اجتماعی در امور زنان| رویکرد توسعه پایدار بدون وجود زنان معنا و مفهومی ندارد. مینا ربیعی، فعال اجتماعی در امور زنان در رابطه با جایگاه شغلی زنان در ایران به «شهروند» میگوید: «تحلیلهای آماری و شاخصهایی مثل زنان تحصیلکرده و زنان خانهدار هرساله از سوی معاونت امور زنان گزارش میشود. امسال شعار سازمان ملل «شغل شایسته برای زنان» است و من امیدوارم که به بهانه این شعار جهانی بتوانیم روی پدیده اشتغال شایسته زنان ایرانی بهخوبی و آنگونه که شایسته تحصیلات، توانمندی و ظرفیتهایشان است، کار کنیم. چرا که همه ما میدانیم موانعی برای ورود زنان به عرصهها و ردههای بالای شغلی وجود دارد. تجربه و واقعیت امروز جامعه نیز نشان میدهد زنانی با تحصیلات و سوابق کاری مشابه دستمزد پایینتری نسبت به مردان میگیرند. این درحالی است که ورودی دانشگاههای ما سطح علمی بالای زنان را نشان میدهد اما متاسفانه این پدیده در جریان عرصههای اقتصادی و فعالیتهای شغلی نادیده گرفته میشود.
ربیعی معتقد است ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان منوط و مشروط بر بیکار شدن مردان نیست: «در برخی از دورههای مختلف تاریخ، زنان برای احقاق حقوقشان جنبشهای مختلفی تشکیل دادهاند و به دلیل تقابل خواستههایشان با قوانین موجود به آنها برچسب فعالیتهای سیاسی زده شده اما واقعیت این است که درخواست حق و حقوق برابر آن هم در زمینه اشتغال، سیاستزدگی نیست. این مبحث حتی نگاه فمینیستی نیز ندارد، چرا که درحال حاضر ما حتی جامعه فمینیست نیز نداریم و تنها عدهای هستند که در راستای تحقق حقوق زنان فعالیت میکنند. زنانی که از زمان صدیقه دولتآبادی در زمان مشروطیت و بیبیخاتون استرآبادی برای حقوق زنان تلاش کردهاند. هر بار نیز یک موضوعی مورد بحث و بررسی این فعالان بوده است.» با توجه به اینکه احقاق حقوق زنان و ایجاد فرصتهای شغلی در جامعه یک جایی به قانون پیوند میخورد، این فعال امور زنان ادامه میدهد: «قانون در طول سالها به کرات مورد بازبینی قرار گرفته، مانند قوانین سن ازدواج یا دیه زن و مرد. فعالیتهای مدنی برخی از فعالان حقوق زنان در تصمیمگیری قانونگذاران بیاثر نبوده و به همین خاطر رویکرد برخی از قوانین تغییر پیدا کرده است. با این تفاسیر باید گفت هنوز هم زمینههای احقاق حقوق در فرصتهای شغلی برابر برای زنان و مردان وجود دارد. در آخرین گزارشهایی که در قالب یک اینفوگرافی از طرف معاونت امور زنان ارایه شد، فاصله فاحشی بین جمعیت زنان تحصیلکرده و خانهدار و درصد کسانی که مشغول به کارهای تولیدی هستند، وجود داشت. این موضوع نشان میدهد ما هنوز ارتقای شغلی مطلوب در زمینه حضور زنان در عرصههای بزرگ و مهم کشور نداشتهایم. ما بهجز خانم ابتکار و مولاوردی در بدنه دولت، مسئولی با جنسیت زن نداریم هرچند که در دولت آقای روحانی توانستیم چند فرماندار و شهردار زن داشته باشیم اما درنهایت امیدوارم در سالهای آینده این فرصتهای شغلی در 31 استان کشور اتفاق بیفتد و ما شاهد حضور پررنگ زنان در ردههای بالای شغلی باشیم.»
نگاه موافق
زنان در دولت یازدهم پررنگ ظاهر شدهاند
نیره توکلی فعال امور زنان| حضور 17 نماینده زن در مجلس دهم و نسبت دو برابری این تعداد نسبت به مجلس قبل امیدها را هم در بهارستان و هم در ارتقای پستهای شغلی زنان قوت بخشیده است. نیره توکلی، فعال امور زنان، وضع شغلی زنان جامعه را پس از چهارسال ریاستجمهوری حسن روحانی رو به بهبود ارزیابی میکند و به «شهروند» میگوید: «امروزه زنان ایرانی محدودیتها را تبدیل به فرصت کردهاند و در سالهای اخیر پیشرفتهای زیادی را در عرصههای اقتصادی مدیون زنان هستیم. این اتفاق و حضور زنان در عرصههای اجتماعی و اقتصادی نشان میدهد جامعه ایرانی یک جامعه رادیکالیست یا داعشی نشده و زنان نیز توانستهاند به مقاطع و ردههای شغلی بالا نیز دست پیدا کنند. از طرف دیگر در چندسال اخیر فعالیتهایی صورت گرفته که مطالبات زنان را بیشتر به گوش جامعه میرساند مانند کمپین تغییر چهره مردانه مجلس که باعث تغییر چشمگیری در مجلس دهم شد. همین امسال ورود 17 زن نماینده به مجلس نشان داد زنان توانستهاند به خوبی در عرصههای سیاسی نیز ظاهر شوند و برای احقاق حقوق جامعه و بهخصوص همجنسهایشان وارد چالشهای قانونگذاری در مجلس شوند.»مهمترین نهادهایی که زنان باید در آنها مشارکت داشته باشند نهادهای تصمیمگیری است. این نهادها که در دل دولت هستند جزو همان فعالیتهای سیاسی محسوب میشوند و به همین خاطر وارد شدن به این عرصه برای زنان کمی سختتر از فعالیتهای غیرسیاسی است. توکلی معتقد است زنان نه به صرف اینکه زن هستند اما بنا به شناساندن خودشان میبایست وارد پستهای مدیریتی در نهادهای تصمیمگیری دولت شوند و دراینباره میافزاید: «اگرچه ما هنوز زنانی را در رأس تصمیمگیریهای اساسی نداریم اما هرگاه دولتهای اصلاحطلب روی کار میآیند تعداد زنانی که وارد عرصههای سیاسی میشوند افزایش پیدا میکند. مثلا ما در دولت نهم و دهم تنها 9 نماینده زن در مجلس و یک وزیر زن داشتیم اما در دولت یازدهم تعداد زنان نماینده مجلس دو برابر شده و از طرف دیگر خانم ابتکار و مولاوردی نقشهای کلیدی در اداره امور مربوط به محیطزیست و زنان ایفا میکنند. با این تفاسیر در این 4سال این تغییرات و حضور بیشتر زنان در عرصههای سیاسی دستاوردهای کمی نیستند.»
اگرچه در برخی از کشورها تبعیضهای مثبت به نفع زنان و در برابر مردان صورت میگیرد اما بسیاری از فعالان حقوق زنان در ایران خواهان برابری حق و حقوق زنان و مردان هستند. توکلی دراینباره میگوید: «ما هنوز موانع قانونی در رابطه با شرایط مساوی زنان و مردان داریم. مشاغلی مانند قضاوت در دادگاهها، ریاستجمهوری و تأیید صلاحیت تعداد بیشتری از زنان در انتخابات مجلس هنوز کمبودهایی هستند که باید مورد توجه مسئولان قرار بگیرد تا زنان، قربانی زن بودنشان نشوند و بتوانیم برای شکوفایی یک جامعه از ظرفیت هر انسانی بدون فارغ از جنسیتاش، استفاده کنیم.»
نگاه کارشناس
ارتقای شغلی درگرو باورهای زنانه
شادی شجاعیفرد، دکترای مردمشناسی | زنها خودشان برای خودشان نقش خانهداری را تعریف میکنند. باورهای زن ایرانی این است که نانآور خانه همسرش است و او باید مادر نمونه و زنی خانهدار برای خانه و خانوادهاش باشد. این نگاه به باور زنها کمی فارغ از مسائل سیاسی جامعه است. به این معنی که همیشه سیاست و جامعه مردسالار و عمدتا حکومتهای مردانه نیستند که حکم به خانهنشینی زنان میدهند بلکه این زنان هستند که بیچون و چرا این موضوع را پذیرفتهاند. شادی شجاعیفرد دکترای مردمشناسی دارد و سالها به مطالعه مسائل مربوط به زنان پرداخته، او در اینباره به «شهروند» میگوید: «ارزشها و باورهای رایجی که از سالهای دور و از نسل مادرها و مادربزرگهای ما به ما رسیده، باعث شده تا عرصههای شغلی را به دست مردان بسپاریم. درصد زیادی از زنان جامعه ما وقتی وارد عرصههای تحصیلی میشوند به درس و آموختههایشان بهعنوان اندوختههایی برای واردشدن به بازار کار نگاه نمیکنند و صرفا برای آنها گرفتن مدرک تحصیلی اهمیت دارد. این یعنی هنوز هم تعداد زیادی از زنان و دختران ما باور ندارند که میتوانند وارد عرصههای شغلی و رقابت با مردان شوند. این اتفاقی است که به دور از مسائل سیاسی در جامعه زنان رخ میدهد.
شجاعیفرد معتقد است نگاههای سنتی زنان به خودشان اصلیترین ضربه را به بدنه جامعهشان وارد میکند و میافزاید: «کار کردن و پیدا کردن شغل در کشورهای در حال توسعه فاصله زیادی با سیاست دارد، یعنی در این کشورها میتوان شغلهای تولیدی و صنعتی را برای ورود به بازار اقتصادی انتخاب کرد و با در دست گرفتن این چرخه و استفاده از ظرفیتهای شغلی و توانمندیهای زنان در تولید و صنعت موفق بود. بنابراین اگر در جامعه کنونی ما هنوز فرصتها و فضای مناسبی برای ورود زنان به عرصههای مدیریتی در ردههای بالای دولتی فراهم نشده است، به این معنا نیست که زنان از کارکردن باز ماندهاند. در حال حاضر میتوان بسیاری از شغلها را مانند آرایشگری، طراحی لباس، پرستاری و... نام برد که زنان به مراتب در آن موفقتر از مردان ظاهر شدهاند. با این تفسیر باورهای یک زن نسبت به تواناییها و توانمندیهایش فرصتهای شغلی را برای او ارتقا میبخشد.»
تجربه دیگران
از اسکارلت تا اسکار
تصویر زنان کارگر که در مزارع پنبه و کارخانهها کارگری میکنند من را یاد فیلمهای ماندگار تاریخ سینمای جهان میاندازد؛ به یاد اسکارلت که در خلال جنگ همپای مردان کار کرد و اسکار شیندلر در فیلم ماندگار فهرست شیندلر اسکورسیزی. مرد صنعتگری که در میانههای جنگ جهانی دوم از زنان و مردان یهودی برای کار کردن در کارخانهاش استفاده کرد. فیلمهایی که در کنار روایت درامشان تصویر زنان را در عرصههای اقتصادی و فعالیتهای تولیدی و صنعتی بهخوبی نشان میدهد، اما حالا زمان اسکارلت و اسکار گذشته و در دنیای مدرن امروز کشورهای زیادی وجود دارند که سطح اشتغال زنان در آنها با مردان برابری یا حتی پیشتازی میکند. وضع بالای درآمد ملی و اقتصاد پیشرفته ظرفیتهای شغلیای را ایجاد کرده تا زنان بتوانند در عرصههای اقتصادی فعالیت کنند.
طبق آمارهای ارایهشده توسط مرکز آمار اروپا در سطح جوامع اروپایی، نرخ اشتغال زنان بدون فرزند، بالغبر 75درصد است؛ درحالیکه در مورد زنانی که سه فرزند یا بیشتر دارند، این نرخ به 54درصد میرسد. در مقابل، میزان اشتغال مردان بدون فرزند 80درصد است و این نرخ در مورد مردانی که سه فرزند یا بیشتر دارند به 85درصد میرسد. در حالی که زنان در کشورهای پیشرفته به نسبت کشورهای جهان سوم یا درحال توسعه بیشتر به جایگاههای مرتفع شغلی رسیدهاند و حتی نرخ مشارکتشان بیشتر از مردان است اما باز هم در بسیاری از کشورها مشاغل سیاسی و مهم از آن مردان است؛ مثلا در کشور آلمان سهم زنان در ردههای بالای کاری تنها 7 / 6 درصد است. در پارلمانهای آلمان (پارلمان فدرال و پارلمانهای ایالتی) بین 11 تا 36درصد کرسیها را زنان اشغال کردهاند و جالبتر آنکه تنها 7 / 5 درصد اساتید دانشگاههای آلمان زن هستند. از میان زنان شاغل در سال 1991 تنها 3 درصد مشاغل کلیدی اقتصادی را در اختیار دارند. در میان 600 شرکت بزرگ آلمانی فقط 12 زن در هیأتهایمدیره این شرکتها عضویت دارند. از نظر دریافت دستمزد نیز زنان به اندازه کمتر از یکسوم مردان حقوق و دستمزد دریافت میکنند. درنهایت بنابر آخرین گزارش سازمان بینالمللی کار، نسبت نرخ مشارکت زنان به مردان در عربستان ٢٦، عراق ٢١.٥، ترکیه ٤١.٤، ارمنستان ٧٤.٦، جمهوری آذربایجان ٨٩.٨، ترکمنستان ٦٠.٩، افغانستان ٢٠.١، پاکستان ٢٩.٩، عمان ٣٥.٢، امارات ٤٩.٢ و قطر ٢٦درصد است. ایران با نرخ مشارکت22.6 درصد از بیشتر کشورهای همسایه پایینتر است.
منابع دیگر
روزنامه «شهروند» برای دستیابی سریعتر و راحتتر مخاطبان خود به تهیه لینکهای سایر سایتها اقدام کرده است، به همین جهت علاقهمندان به موضوع اشتغال زنان میتوانند با مراجعه به سایت مهرخانه و آرشیو روزنامه شهروند به اطلاعات بیشتری دست پیدا کنند.
http://mehrkhane.com/fa/news/19053
http://shahrvand-newspaper.ir/news:nomobile/main/75439