روشنک مشتاق| افزایش تحصیلات، ورود به دانشگاه و بازار کار ازجمله تغییراتی است که بخش قابل توجهی از زنان ایرانی طی سالهای اخیر تجربه کردهاند. این تجربه برای زنان فرصتها، چالشها و گاه تهدیدهایی به وجود آورده است. فرصتهایی همانند بهبود موقعیت اجتماعی، استقلال مالی و چالشهایی مثل عدم توانایی در هماهنگی نقشهای سنتی و مدرن ازجمله این موارد است. این چالشها در کنار عدم برابری جنسیتی در محیط کار موجب میشود زنان نسبت به مردان با مشکلات بیشتری
روبهرو شوند.
بر اساس گزارش کمیسیون فرصتهای برابر(EqualOpportunities Commission) سالانه سیهزار زن در انگلستان به دلیل بارداری، از کار اخراج و بیش از دویستهزار نفرشان در محل کار مورد انواع تبعیضهای کاری قرار میگیرند.
نتیجه مطالعه جانعلیزاده چوببستی و همکارانش در سال 87 نشان میدهد، زنان دانشگاهی در ایران و برخی کشورهای دیگر در موقعیتهای علمی و حرفهای با موانع زیادی مانند تبعیض جنسیتی در استخدام، فشارهای خانوادگی، مشکل حضور در شبکههای اجتماعی غیررسمی، تحرک عمودی و مشارکت در تصمیمگیری مواجه هستند.
برای رفع مشکلات زنان شاغل بهتر است قبل از هرچیزی دغدغه و مشکلات آنها را از زبان خودشان بشنویم. دغدغههایی که شاید در دنیای مردانه جایی نداشته باشد و جزیی از حقوق اولیهشان
محسوب شود.
رضوان ۲۹ساله، کارشناس جهانگردی است. حدود 5سال است که در این آژانس هواپیمایی مشغول کار است. او میگوید: «مهمترین مشکلات زنان شاغل نبود امنیت کاری است. من قبل از اینکه اینجا استخدام شوم، در یک آژانس مسافرتی به مدت سه ماه به شرط استخدام بدون هیچ قراردادی کارآموزی کردم و برای این کارآموزی ماهیانه 200هزار تومان پرداخت میکردم. بعد از سه ماه مدیر دفتر گفت که به من احتیاجی ندارند و مرا اخراج کرد.» لبخندی میزند و میگوید: «تجربه کاری بسیار بدی بود. چند نفر دیگر از دوستانم هم همین بلا سرشان آمد. بعضی از شرکتهای خصوصی افراد را بهعنوان کارآموز بدون عقد قرارداد و بیمه استخدام میکنند، در ازای کارآموزی از آنها شهریه میگیرند و دیگر کارمند استخدام نمیکنند. بعد از یک مدت او را اخراج میکنند و کارآموز دیگری میگیرند، در نتیجه بدون اینکه حقوقی پرداخت کنند، کارهایشان را
انجام میدهند.»
فرناز که روبهروی رضوان پشت پیشخوان نشسته است و مشغول خرید بلیت برای مسافرت است، میگوید: «من پرستار هستم و در بیمارستان کار میکنم، در ازای کار زیاد و سخت، درآمد پایینی دارم. من ازدواج نکردم، اما مشکل بسیاری از همکارانم که بچه دارند، نبود مهدکودک برای فرزندانشان در بیمارستان است. هزینههای مهدکودک سرسامآور و حقوق آنها پایین است و مجبور میشوند فرزندانشان را برای مراقبت به خانه مادر یا مادر شوهرشان ببرند.»
لیدا 29ساله و کارمند یک شرکت خصوصی است او میگوید: «مشکلات کار برای زنان فقط در محیط کار نیست، بلکه قبل از ورود به بازار کار در جریان آزمونهای استخدامی نیز به وضوح دیده میشود، وقتی کاری که توانایی و قدرت بدنی لازم ندارد و زن و مرد در انجام آن برابر هستند، اما برای استخدام فقط نیروی مرد را گزینش میکنند، نشانهای بارز از تبعیض است.»
سمیرا میرحسینی دکترای جامعهشناسی در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «زنان شاغل بهطور همزمان نقش همسری، مادری و کارمندی را برعهده میگیرند. این مسئولیت همزمان موجب میشود فشار کاری آنها از مردان بیشتر باشد و گاه موجب دلزدگی زن از محیط کار شود. اما تعهد زیاد به هر سه نقش موجب میشود که بیشتر احساس موفقیت و رضایت کند، در نتیجه باید بین هر سه نقش تعادل و هماهنگی ایجاد کند تا بتواند از پس مسئولیت آنها برآید.
این برقراری تعادل تنها در صورتی امکان دارد که زن از محیط کار و درآمد خود راضی باشد تا با خیال آسوده مسئولیتها را برعهده گیرد. برای مثال زنی که درآمد مناسبی دارد میتواند کودک خود را در مهدکودک بگذارد و در محیط کار فکرش درگیر نگهداری فرزندش نباشد.»او معتقد است با وجود چالشهایی که در محیط کار برای زنان به وجود میآید و این چالشها ممکن است زندگی شخصی و خانوادگیاش را تحتالشعاع قرار دهد اما نتیجه مطالعات نشان میدهد زنان شاغل نسبت به زنان خانهدار باهوشتر، مستقلتر، سختکوشتر و موفقتر هستند.
ساعت 5عصر آخرین روزهای زمستان است، در یکی از کافههای میدان تجریش به همراه سه نفر از همکارانش نشسته و خستگی یک روز کاری را با نوشیدن یک قهوه تلخ سر میکشد. آفتاب بیرمق نارنجیرنگ از پشت پنجره کافه صورتش را نوازش میدهد، سمانه 22ساله، لیسانس حسابداری و کارمند یک شرکت خصوصی است. سمانه میگوید: «زنان ایرانی با تمام تلاشی که برای زندگیشان میکنند هنوز به جایگاه مطلوب در جامعه دست نیافتهاند. زنان مشکلات زیادی دارند، عدم امنیت در مکانهای اجتماعی، نبود امنیت شغلی، نیافتن شغل متناسب با سطح تحصیلات، بالا رفتن سن ازدواج دختران و بیکاری بخشی از این مشکلات است. البته بسیاری از این مشکلات در بین زنان و مردان
مشترک است.»
حین صحبت قهوهاش را مینوشد. سمانه میگوید: «مشکلات زنان در قشرها و سنین مختلف متفاوت است، من هیچگاه دغدغه مالی و اقتصادی نداشتهام و مشکلاتم به درس، دانشگاه و نهایتا ازدواج خلاصه میشود، اما زنان زیادی را میشناسم زنانی که صبح از خواب بیدار میشوند، چشمهایشان را میمالند و با چشمهای نیمهباز در سایتهای کاریابی و نیازمندیهای روزنامه به دنبال کار میگردند و در این میان پیشنهادهای بیشرمانهای هم به آنها میشود و متأسفانه برخی از آنها هیچگاه به شغل مورد علاقهشان
دست نمییابند.»
در اتوبوس نشسته است، سرش را به پنجره اتوبوس تکیه داده و چشمهایش را که از فرط خستگی همانند کاسه خون شده میبندد و به موسیقیاي که از رادیو اتوبوس پخش میشود، گوش میکند. مینا 28ساله، کارشناس رشته هتلداری و کارمند آژانس هواپیمایی است. او درباره مهمترین دغدغه زندگیاش میگوید: «اگر پول داشتم محال بود که سر کارم بروم، بچه سه سالهام را مادرم نگه میدارد، فقط روزی 4ساعت او را میبینم روزها که سر کار هستم و شب که به خانه میرسم آنقدر خسته است که زود میخوابد، دلم برای دخترم میسوزد، از مادربودن فقط نامش را یدک میکشم، شوهرم یک کارمند معمولی است، حقوق او خرج اجارهخانه میشود و اگر من کار نکنم، برای نان شبمان معطل میمانیم.»
به همراه دوستش روی نیمکت پارک نشسته و نوهاش که با بچههای دیگر مشغول بازی است را نگاه میکند. پنجاهساله، اسمش ایران است و با دخترش زندگی میکند. او که 4سال است بازنشسته شده، این روزها برای خرج زندگیاش مجبور است در مطب یک پزشک کار کند. ایران خانم میگوید: «همسرم 8سال است که فوت کرده، دخترم چندسال پیش ازدواج کرد و شوهرش فوت کرد، حالا با دختر و نوهام زندگی میکنم.» از ظرف پیراشکی که برای نوهاش آورده، تعارف میکند و ادامه میدهد: «دخترم خیاطی میکند و من هم باید برای یک زندگی بهتر کار کنم، دو روز دیگر نوهام بزرگ میشود و نمیخواهم طعم فقر را بچشد. از روی ناچاری کار میکنم.»
امیر ناصری، روانشناس در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «چالشهای محیط کار بیشتر از فرصتهای آن است، خستگی در محیط کار، فشار روانی، اضطراب، نگرانی از نرسیدن به فعالیتهای خانوادگی و کاری، نداشتن حضور فکری در خانواده به علت دغدغههای کاری و بالعکس موجب میشود سلامت روانی زنان تهدید شود.»
با بازنشستگی پیش از موعد زنان
چندی پیش با الحاق مادهای به برنامه ششم توسعه مقرر شد که دستگاهها، سازمانها و شرکتهای دولتی و عمومی غیردولتی تابع صندوقهای بازنشستگی؛ با درخواست بازنشستگی بانوان شاغل که دارای حداقل ٢٠سال سابقه خدمت هستند، بدون محدودیت سنی موافقت کنند یعنی کارگران زن با ٤٢سال میتوانند بازنشسته شوند به موجب این مصوبه، میزان محاسبه حقوق آنها بر اساس تعداد سالهای کارکرد و پرداخت حق بیمهشان خواهد بود. از پیشنهاد تا تصویب این طرح متخصصان موضعگیری متفاوتی به آن داشتهاند و درنهایت این طرح با مخالفت مجمع تشخیص مصلحت نظام روبهرو شد.
سعید عارفزاده، اقتصاددان در اینباره به «شهروند» میگوید: «بیشتر قانونهای حمایتی برای اشتغال زنان درنهایت به ضرر زنان تمام میشود، برای مثال افزایش مرخصی بارداری درنهایت موجب میشود که کارفرما در استخدام کارمند زن تعلل کند و مردان را ترجیح دهد. همچنین قانون بیست ساله بازنشستگی زنان علاوه بر اینکه به ضرر زنان تمام میشود مشکلات زیادی نیز برای صندوق بازنشستگی به وجود میآورد. وقتی نیروی زن از بازار کار خارج شود کارفرما ترجیح میدهد مردی را جایگزین او کند زیرا یک مرد برای کارفرما 30سال اما یک زن 2۰سال کار میکند.
از طرف دیگر تصمیم بخشی از زنان به بازگشت مجدد به بازار کار و پشیمانی از بازنشستگی از دیگر مشکلات این طرح است چراکه زنانی که بیست ساله بازنشسته میشوند، تنها بیست سیام حقوق خود را دریافت میکند و این دریافتی نمیتواند برای هزینههای زندگی کافی باشد، در نتیجه تصمیم به بازگشت مجدد را به بازار کار میگیرند و این امر موجب میشود فرصت شغلی از جوانان جویای کار گرفته شود. همچنین با بازنشسته شدن 20ساله زنان فشار بیشتری بر روی صندوقهای بازنشستگی میآید، شاید این امر در آینده نزدیک مشکلساز نباشد اما در کمتر از 50سال دیگر که سهم افراد سالمند در هرم سنی جمعیت افزایش مییابد و نسبت این افراد بیشتر از افراد فعال میشود، کمر صندوقهای بازنشستگی خم میشود.»