شماره ۱۰۷۳ | ۱۳۹۵ پنج شنبه ۵ اسفند
صفحه را ببند
گفت‌وگو با بهروز کارخانه‎ای، مدیرعامل جمعیت هلال‌احمر استان همدان
هلال‌احمر خط اول بوده، هست و خواهد بود
باید زمانی ایراد می‌گرفتند که به اندازه کل تاریخ پول نفت در دست یک دولت بود

سُمیرا زمانی- شهروند| هجمه رسانه‌ای که روزهای اخیر در رابطه با هلال‌احمر به وجود آمد، واکنش‌های متفاوتی میان مسئولان این نهاد به دنبال داشت، یکی از کسانی که در مقابل این هجمه واکنش جدی داشت، بهروز کارخانه‎ای، مدیرعامل جمعیت هلال‌احمر استان همدان است. از اظهارنظرهای عجیبی که شده گلایه‌مند است و معتقد است قدرناشناسی است که زحمات خیل عظیم نجاتگران و داوطلبان به همین راحتی نادیده گرفته شود. او که برای تک تک اظهارنظرهای مطرح‌شده در این‌روزها پاسخی در خور دارد در گفت‌وگو با «شهروند» مفصل به این موضوع پرداخته است.
  یکی از مواردی که باعث به‌وجود آمدن این هجمه رسانه‌ای در مقابل سازمان هلال‌احمر شد بحث انتصابات جدید در سازمان است؛ به نظر شما اینکه بیان شده این امر ماهیتی سیاسی دارد، درست است؟
در ساختار جمعیت هلال‌احمر سیاسی‌کاری برای انتصاب و انتخاب‌ها نداریم؛ به عبارتی جمعیت هلال‌احمر ماهیتی غیر دولتی دارد، غیرانتفاعی و خیریه است و بر اساس اساسنامه‌ای که دارد، در شهرها، استان‌ها و شورای عالی بر اساس انتخاب اعضا و کسانی که عضو فعال هستند، درنهایت دو نفر به‌عنوان رئیس جمعیت به رئیس‌جمهوری معرفی می‌شوند و ایشان هم یک نفر را انتخاب می‌کند. خب وقتی کسی حق انتخاب داشته باشد، می‌تواند از آن استفاده کند و در راستای انتخاب افراد هم خودشان تبلیغ و هم لابی می‌کنند و این سیاسی‌کاری نیست بلکه ماهیت دموکراسی در موضوع و مقوله انتخابات است که هر کس بیشتر بتواند برنامه‌های خودش را تبلیغ کند و لابی بیشتری داشته باشد، می‌تواند رأی نهایی را به سمت خودش جذب کند. نمی‌توانیم به اینکه رئیس‌جمهوری بخواهد چه کسی را انتخاب کند، ایرادی بگیریم اما بالطبع می‌توانیم به انتخاب افراد نقد داشته باشیم.
  از جمله انتقاداتی که وارد شده این است  که هلال‌احمر در حوادث از امکانات کم استفاده می‌کند در این رابطه چه عقیده‌ای دارید؟
این مقوله‌ای بسیار عادی است که امکانات در حوادث و بحران‌ها کمتر از آن چیزی است که نیاز است، اصولا عدم تناسب عرضه و تقاضا سبب می‌شود که بحران پیش بیاید؛ اگر این عدم تناسب نباشد که بحران معنا ندارد. ما در مواقع بحران یک‌سری نیازها داریم که این نیازها و تقاضاها با آن چیزی که در جامعه هست، تناسب ندارد و اصولا واژه بحران در صورت عدم مساوی بودن عرضه و تقاضا است که رخ می‌دهد، البته ما باید در بحران‌ها خطرپذیری را کم کنیم که این اراده ملی را می‌خواهد که هم از طرف دولت باید باشد و هم از طرف مردم؛ یعنی هم دولت بطلبد که به مردم آموزش بدهد هم اینکه مردم بطلبند که آموزش را بپذیرند. جمعیت هلال‌احمر در چند‌ سال اخیر طرح‌های خوبی داشته است؛ به‌ویژه طرح خادم که جدیدا شروع شده یا طرح دادرس. اینها همان کارهایی است که به مردم آموزش می‌دهد در مواقع بحران‌ها چگونه میزان خطرپذیری را کمتر کنند و بالطبع خسارات مالی، روحی و روانی هم کمتر شود.
  بحث دیگری که مطرح شده و بر روی آن تأکید زیادی هم داشته‌اند، وجود بودجه‌های نجومی در هلال‌احمر است؛ واقعا خبری از این بودجه نجومی هست؟
در خصوص بودجه نجومی باید بگوییم که این بودجه نجومی در مقایسه با کجاست و چه خدمتی باید انجام می‌شده و نشده و این بودجه نجومی را به خودش اختصاص داده است؛ به عبارتی در مقایسه با چه خدمتی و کجا این بودجه نجومی هلال‌احمر حساب شده است. اساسنامه مقدار مشخصی بودجه برای هلال‌احمر مشخص کرده است که متعارفا از طریق ثبت اسناد و املاک است، بحث فروش بلیت و پیامک است و مقداری هم تحت‌ عنوان کمک به جمعیت هلال‌احمر از طرف دولت داده می‌شود. در مجموع همه آن چیزی که به جمعیت هلال‌احمر داده می‌شود از طریق دیوان محاسبات ارزیابی می‌شود و ریال ‌به ‌ریال آنها بررسی و محاسبه می‌شود که نکند خطایی رخ داده باشد؛ پس هر قدر که بودجه بوده ارزیابی شده و اشکالی هم نداشته اما در خصوص نجومی‌بودن اگر یک هزینه کلانی بدهند برای یک ساختمان می‌توانیم بگوییم که بودجه نجومی داده شده اما وقتی بودجه‌ای برای یک کشور داده شده آن هم بسیار ناچیز در مقابل خدمتی که باید ارایه شود، نه‌تنها نجومی نیست شاید حتی خیلی کم هم هست. در خصوص موضوع بودجه باید اشاره کنم نیازی به اعتراض به رئیس‌جمهوری نیست، پرواضح است که اگر دولت هزینه‌های عمرانی به جای‌مانده از دولت قبل و بدهی به پیمانکاران از دولت قبل را نداشت، وضع بهتر بود؛ اگر قیمت نفت مانند دولت قبل بود، اوضاع ما بهتر بود اما می‌دانیم که دولت یک خزانه خالی را تحویل گرفت، قطعا اگر خزانه پر می‌شد، وضع بسیار بهتر بود. مشکل دولت وضع مالی و شرایط ناشی از تحریم‌ها است که خودش را نشان می‌دهد و مردم این را خوب درک می‌کنند. به‌ هر حال این وضع بودجه تنها مربوط به نرسیدن تخصیصات به هلال‌احمر نیست و خیلی از نهادها درگیر آن هستند، مثلا بخشی از آن مربوط به پزشکان و وزارت بهداشت است. پرستاران و پزشکان قریب به یک‌ سال است که حتی کارانه خودشان را نگرفته‌اند. این مشکلی است که در کشور به‌وجود آمده و باید آرام‌آرام حل شود و پرداخت‌ها به‌روز شود. کسانی که امروز به وضع کنونی هلال‌احمر ایراد می‌گیرند، باید زمانی ایراد می‌گرفتند که به اندازه کل تاریخ پول نفت در دست یک دولت بود، در آن زمان باید آموزش‌های ما در جامعه به حداکثر خودش می‎رسید، در آن زمان باید تجهیزات خریداری می‌شد، سیاسی‌کاری یعنی چشم‌بستن بر روی خرابکاری دوستان.
  به هلال‌احمر این انتقاد را وارد دانسته‌اند که به‌عنوان نیروی دست چندم به مسائل ورود پیدا می‌کند و تنها به دنبال دادن آمار و ارقام است. این انتقاد درست است؟
در خصوص اینکه گفته می‌‎شود هلال‌احمر در حوادث و اینها به‌عنوان دست سوم و چهارم ورود پیدا می‌کند، کاملا غلط است؛ به‌خصوص در زمینه امداد و نجات که وظیفه جمعیت هلال‌احمر است اتفاقا دست اول است، من هیچ ساختاری را نمی‎شناسم که امدادونجات انجام دهد و در جامعه ما وجود داشته باشد، اگر کسی چنین هویتی را می‌شناسد که امداد و نجات انجام دهد، مشخص کند تا بدانیم کدام دستگاه است. وظیفه امداد و نجات در بحران‎‌ها و وجه عملی ستاد مدیریت بحران همین هلال‌احمر است؛ به عبارتی هلال‌احمر خط اول بوده، هست و خواهد بود. تا به حال هم چیزی که روی دست هلال‌احمر باشد در امدادرسانی در کشور نیست. اینکه می‌گویند تنها آمار داده می‌شود، آماردادن وظیفه ذاتی هر ساختاری است اما قدرناشناسی است که خیل عظیم نجاتگران و داوطلبان بیایند خدماتی ارایه بدهند و ما اینها را نبینیم و فقط بگوییم که اعداد و ارقام ارایه شده است. از طرفی ما می‌گوییم اسکان، نجات‌یافته یا منتقل‌شده اینها هرکدام یک معانی خاصی در جمعیت هلال‌احمر دارد که باید به این معانی و این کلمات حتما و حتما دقت شود اما درمجموع آمار توسط نجاتگران اعلام می‌شود و درنهایت آمار کلی اعلام می‌شود.
  سفرهای خارجی روسای جمعیت دستاویز دیگری برای اعتراض بوده است، شما خودتان یکی از مدیران این نهاد هستید این سفرها تا چه اندازه با بودجه هلال‌احمر انجام می‌شوند؟
در خصوص سفر به خارج ریاست جمعیت باید اینطور گفت که جمعیت هلال‌احمر یک ساختار بین‌المللی است و رفت‌وآمد از مشخصات چنین ساختاری است؛ اگر از ریاست جمعیت بخواهیم به خارج سفر نکند مثل این است که به وزیر امور خارجه بگوییم به خارج سفر نکند. البته طرف می‌تواند یک سفر شخصی داشته باشد که یک موضوع جدا است اما سفر کاری که نباید با سفر شخصی خلط شود، مسئولان هم زندگی خانوادگی دارند، تحصیلات دارند، درآمد دارند و براساس آن زندگی می‌کنند و مختار هستند که از آن به چه شکلی استفاده کنند اما اگر از هزینه هلال‌احمر یا دولتی برای کار شخصی استفاده شده این کار نابجایی است که ما چنین روحیه‎ای را در ساختار مدیریتی جمعیت هلال‌احمر با توجه به اینکه متخصص و پزشک هستند و وضع مالی خوبی دارند و نیازی به این پول‌های هلال‌احمر ندارند نمی‌بینیم، اصولا علم مدیریت امروز تعریف خاص خودش را دارد به معنای نشستن و نان و پنیر خوردن نیست باید بتوانی حرکت کنی، مدیریت کنی و از تمام خلاقیت‌های افراد زیرمجموعه‌ات استفاده کنی. اصولا آن چیزی که در ساختار مدیریت مهم است این است که به نتیجه کار یک مدیر توجه کنیم، اینکه کی آمد، کجا رفت و چه کار کرد خیلی مهم نیست نتیجه مهم است. وقتی که یک آقایی مسئول بود و اقوام و دوستان و  یک لشگر را به کشورهای خارجی و نیویــورک می‌برد چرا کسی از این داستان صحبت نمی‌کرد و بحث بریز و بپاش مطرح نبود.
  به‌نظر شما اینکه می‌گویند حضور هلال‌احمر در بحران‌ها کمرنگ بوده تا چه حد درست و منصفانه است؟
وقتی می‌گوییم حضور هلال‌احمر کمرنگ بوده اولا باید ببینیم این کمرنگ بودن را به چه شکلی معنا می‎کنیم، آیا ما بـر اساس استانداردهایی که موجود است کم بودیم؟ باید نگاه کنیم ببینیم در کجا زندگی می‌کنیم؟ مگر ما استانداردهای خودرويمان رعایت می‌شود؟ استانداردهای جاده‌مان رعایت می‌شود؟ مگر تعداد تخت بیمارستان ما، تعداد پرستاران ما، ناوگان‌های حمل‌ونقل درون‌شهری و برون‌شهری ما استاندارد است؟ تازه وقتی دولت بخواهد چیزی را استاندارد کند، عده قلیلی ساز و دهل می‌زنند و فریاد می‌کشند که بیچاره شدیم، مثلا همین خرید هواپیما یک گامی برای استانداردسازی بود و می‌خواست حمل‌ونقل هوایی را ساماندهی کند چرا برخی به جای تشویق و تشکر از دولت شروع کردند به سرکوب‌کردن و گفتن اینکه این پول به جیب خارجی‌ها ریختن و با پول مستضعفان برای سرمایه‌داران هواپیما خریدن است و این مسائل به‌ هر حال باید به سمت استانداردی که وجود دارد، حرکت کنیم و این مشخص است اما خب نباید فراموش کرد که درمجموع موجودی جمعیت هلال‌احمر داوطلبانه است.
  می‌شود گفت با این انگ سیاسی بودن که این‌ روزها زیاد به جمعیت زده می‌شود، مخالف هستید، درست است؟
البته، بگذارید یک ساختار غیرسیاسی انگ سیاسی نخورد، البته باید بین فرد سیاسی و رفتار سیاسی یک جدایی قایل شویم؛ مثلا یک پزشک می‌تواند یک رهبر سیاسی هم باشد ولی در هنگام طبابت بر اساس اصول طبابت درمان می‎کند نه براساس اصول سیاسی. آن چیزی که مهم است نوع عملکرد است و باید به سمت و سویی برویم که جمعیت هلال‌احمر هر روز بهتر از روز گذشته چهره خدمات داوطلبانه و مردمی خودش را به مردم نشان دهد. انتظار این است که کمک‌های مردمی به جمعیت هلال‌احمر افزایش پیدا کند و دولت بر اساس اساسنامه آن چیزی را که دریافت می‌کند، از طریق بودجه‌های اختصاصی باید خیلی شفاف باشد و مردم هم می‌توانند دقیقا بدانند این بودجه صرف چه چیزی شده است. به هر حال هر ساختاری نیاز به سیر تکاملی دارد، هر ساختاری ممکن است عیب‌ونقص‌هایی داشته باشد، یکی از معضلات دیگر در بسیاری از ساختارهای دولتی و دستگاه‌های عمومی که به نحوی از دولت بودجه دریافت می‌کنند این است که میزان هزینه‌های مربوط به پرسنل خیلی بیشتر از هزینه‌های مربوط به عملیات است. باید جمعیت هلال‌احمر هم در همین راستا به سمت‌وسویی حرکت کند که با حداقل نیرو حداکثر کارایی را داشته باشد و تمام کارایی خودش را به سمت‌وسویی ببرد که از طریق راه‌های داوطلبی باشد.
  در کنار هلال‎احمر نهادهای دیگری مانند صدا و سیما هم قطعا می‌توانند نقش مهمی در امداد و نجات و آماده کردن جامعه برای مواقع بحرانی ایجاد کنند، فکر می‌کنید این امر تا چه حد موفق بوده است؟
اگر منظور از پررنگ بودن نقش هلال‌احمر حضور یک امدادگر یا نجاتگر در کنار یک مصدوم یا حادثه دیده است این یکی از اهداف جمعیت است و شعار هر خانواده یک امدادگر است و این امر تحقق پیدا نمی‌کند مگر اینکه یک عزم ملی وجود داشته باشد یعنی تمام مردم بخواهند اما اینجا باید نقشی هم برای صدا و سیما متصور باشیم و آن نقش آموزشی است. اگر صدا و سیما درست نقش آموزشی خود را در راستای اهداف پیشگیری و مقابله با بحران‌ها و امداد و نجات ایفا کند قطعا میزان آگاهی بالا می‌رود  و مردم کمتر دچار حادثه یا متاثر از حوادث می‌شوند. نقش لازمی که صدا و سیما باید داشته باشد متاسفانه بسیار کم‌رنگ و محدود است. امروزه نقش صدا و سیما به عنوان یکی از کمیته‌های مدیریت بحران بسیار ضعیف است به عبارتی در مرحله پیشگیری و آمادگی این نقش صدا و سیما است که به مردم آموزش می‌دهد و یکی از وسایلی است که می‌تواند در دسترس جمعیت هلال‌احمر برای آموزش بهتر باشد اما متاسفانه اینگونه نیست، برای بسیاری از کارهای مهم که صدا و سیما می‌خواهد در راستای اهداف جمعیت هلال‌احمر و نجات و امداد انجام دهد حق‌الزحمه و پول دریافت می‎کند. ما باید در راستای آموزش آن هم امدادونجات به صورت رایگان مانند جمعیت هلال‌احمر اقدام کنیم و بدانیم که این پس‌اندازی برای زمان بحران است. در واقع باید از صدا و سیما سوال شود که چه اقداماتی را در شرایط عادی انجام دادید و دیگر اینکه در زمان بحران چرا خیلی واضح به مردم آگاهی نمی‌دهند. گاهی اوقات به صورت خبر در زمان‌های خاصی اطلاع‌رسانی انجام می‌دهد که اگر آن هم به قصد تشویش اذهان عمومی نباشد. به عبارتی
صدا‌و‌سیما باید در زمان بحران حداقل در سطح استانی برنامه‌هایش را قطع کند و این یکی از عوامل کاهش اثرات بلایای طبیعی است.
  و حرف آخر؟
ما باید سعی کنیم خدمات داوطلبانه جوانان هلال‌احمر را که واقعا با شوروشوق در تمام سیلاب‌ها، برف، کولاک و زلزله زحمت می‎کشند، کمک می‌کنند و شب‌نخوابی می‎کنند تا خدمتی ارایه شود را نادیده نگیریم و قبول هم داریم و باز هم تأکید می‌کنیم که آن چیزی که انجام می‌شود، بسیار کمتر از نیاز است و چون کمتر است بحران ایجاد می‌شود و امیدوار هستیم که سمت‌وسوی کشور به سویی باشد که مدیریت کاهش ریسک انجام دهیم؛ مردم و کسانی که در جامعه هستند خودشان امدادگر خودشان باشند. ما نسبت به خدماتی که ارایه می‌دهیم، بودجه چندان زیادی نمی‌گیریم؛ تمام این مشکلاتی که داریم باید سال‌های قبل حل می‌شد نه الان که با بحث تحریم‌ها صندوق دولت خالی است و نمی‌توانیم انتظارات زیادی از این مجموعه داشته باشیم. البته امیدوار هستیم که به روزی برسیم که جمعیت هلال‌احمر از نظر تجهیزات و امکانات دارای کیفیت خوب و استاندارد باشد و هیچ کمبودی احساس نشود گرچه هنوز هم نسبت به سال‌های گذشته سیر کمال و توسعه داشته و امیدواریم که این سیر روز‌به‌روز
بهتر شود.


تعداد بازدید :  207