لالهزار در محاصره آتش
آتشسوزی گسترده پاساژ خیابان لالهزار را محاصره کرد. ساعت 17:02 عصر روز پنجشنبه آتشسوزی گستردهای به سامانه 125 اطلاع داده شد. با توجه به حساسیت موضوع آتشنشانان 5ایستگاه به محل حادثه واقع در خیابان لالهزار، ابتدای خیابان اکباتان اعزام شدند. بررسیهای اولیه آتشنشانان نشان میداد حریق در یک پاساژ 3طبقه رخ داده که هرکدام از طبقات آن حدود 300مترمربع مساحت دارند. تحقیقات میدانی نشان میداد کانون آتش در قسمت شیروانی این ساختمان است. تعدادی از مغازهداران ساختمان میان دودوآتش محبوس شده بودند. عملیات نجات کلید خورد و یک گروه از آتشنشانان همزمان با اطفای حریق اقدام به خارج کردن آنها از میان حلقههای آتش کردند. همزمان با این عملیات 2 بالابر و یک خودروی حامل تجهیزات تنفسی برای خاموش کردن آتش گسترده وارد ساختمان شدند. آتشنشانان پس از گذشت بیش از یک ساعت موفق شدند آتش را خاموش و از سرایت حریق به قسمتهای دیگر ساختمان و اماکن مجاور جلوگیری کنند. سیدجلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران در رابطه با این خبر گفت: خسارت مالی ناشی از این حادثه بالا ارزیابی شده است اما خوشبختانه این حادثه مورد مصدوم و فوتی نداشت و علت آن پس از بررسی کارشناسان آتشنشانی اعلام خواهد شد.
خشونت مرگبار دایی جوان
وقتی زن جوان از برادرش خواست پسر نوجوانش را نصیحت کند هرگز تصور نمیکرد این کار مرگ او را رقم خواهد زد.
جنایت عجیب
چندی پیش مردی سراسيمه به يكي از كلانتريهاي شهر اصفهان رفت و خبر هولناک قتل فرزندش را به دست برادر همسرش به پلیس اصفهان گزارش داد. وقتی ماجرای این قتل عجیب روی میز پلیس آگاهی اصفهان قرار گرفت ماموران براي بررسي موضوع به محل حادثه رفتند. تحقیقات کارآگاهان نشان میداد جواني ۱۶ساله با ضربات چاقوی داییاش مجروح شده و بلافاصله با كمك مردم به بيمارستان منتقل ميشود اما بهدليل شدت جراحات در بيمارستان جان باخت. این سرنخ کافی بود تا ماموران برای دستگیری دایی بیرحم وارد عمل شوند. كمتر از 3 ساعت پس از وقوع حادثه عملیات پلیسی کلید خورد. دایی بیرحم که برای فرار از جنایت هولناکش قصد داشت از شهر فرار کند توسط پلیس دستگیر شد.
اعتراف هولناک
خواهرزادهام را كشتم! هنوز صدايش را ميشنوم كه ميگفت: دايي! چرا اين كار را با من كردي؟! ادعای عجیب دایی جوانی بود که با گذشت 3 ساعت از جنایت هولناکش عذاب وجدان رهایش نمیکرد. مرد جنایتکار که چارهای جز بیان حقیقت نداشت در اعترافاتش گفت: مدتي بود كه خواهرم با محمدرضا كه خواهرزادهام بود، اختلاف داشتند و خواهرم از من خواست تا با او صحبت كنم؛ براي تهديد محمدرضا و ترساندن او، چاقويي در جيبم گذاشتم و به محل قرار رفتم. صحبت من با محمدرضا به درگيري لفظي كشيده شد. در حالي كه تعادل روحي خود را از دست داده بودم براي ترساندن محمدرضا چاقو را از جيب خود بيرون آوردم. بدون اينكه متوجه باشم 2 ضربه به پهلو و سينه او وارد كردم. درحالي كه خون زيادي از او ميرفت، نقش بر زمين شد. خيلي ترسيده بودم و از صحنه گريختم. بعدا از طريق يكي از آشنايان متوجه شدم كه خواهرزادهام در بيمارستان فوت كرده است. متهم برای سیر مراحل قانونی تحویل مقامات قضایی شد.
قتل پدر روی تخت بیمارستان
اختلاف با پدر کافی بود تا 2 پسر نوجوان خانواده در دسیسه هولناک پدرشان را هدف دشنه خود قرار دهند.
وقتی ماموران پلیس آگاهی شهرستان جهرم در جریان قتل مرد میانسالی در یکی از بیمارستانها قرار گرفتند برای واکاوی راز این جنایت هولناک به محل حادثه اعزام شدند. تحقیقات اولیه از شاهدان ماجرا نشان میداد پسران مرد مقتول پس از درگیری و مشاجره لفظی با پدرشان، او را با ضربات چاقو از پای درآوردهاند. کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات دست به شناسایی مخفیگاه این 2 پسر نوجوان زدند. عملیات پلیسی کلید خورد و در کمتر از 24 ساعت 2برادر 16 و 17ساله دستگیر شدند. متهمان برای تحقیقات به پلیس آگاهی انتقال داده شدند و ضمن اعتراف به قتل، انگیزه خود را از این جنایت اختلاف خانوادگی با پدرشان اعلام کردند.
پسران نوجوان با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند. تحقیقات در رابطه با این جنایت هولناک ادامه دارد.