آیدین سیارسریع طنزنویس [email protected]
چهاردهم بهمن 95 را درحالی شروع میکنیم که مسئولان با ولع خاصی اخبار را تکذیب میکنند. ابتدا عدهای از دوستان با درنظرگرفتن جمیع شرایط، به این نتیجه میرسند که مردم مدتی است احساس راحتی میکنند. پس خبر میرسد که دفاتر اسنپ و تپسی پلمپ میشود. بعد میبینند مردم خیلی ناراحت شدهاند و اینگونه هم کار پیش نمیرود. پس مصاحبه میکنند و مصاحبه اول را تکذیب میکنند. دراین میان آقای واعظی وزیر ارتباطات گفت، نمیشود ازمردم انتظار داشت مانند 20سال پیش زندگی کنند. آقای واعظی! شما دیگر چرا؟ مردم که عقلشان نمیرسد و نمیشود ازشان انتظار داشت. این وظیفه ماست که شرایط امروز را به وضع 20سال قبل نزدیک کنیم. من نمیدانم واقعا این وزرا در دولت چه کار میکنند. شخصی که وزیر ارتباطات شده تا جلوی اینترنت را بگیرد، میآید و از این حرفها میزند. تأسف ندارد؟
آقای روحانی گفته: «لغو ویزای دیگر ملتها اقدام تازهکارهای عرصه سیاست است.» دراین زمینه یک کارشناس گفت: به هرحال ترامپ هم تازهکار است. تا دستش بیاید که چی به چی است و کدام کشور کجای نقشه قرار دارد و وظیفه هر وزارتخانه چیست. احتمالا هشتسال طول میکشد. بعدش هم تپههای گلگون کشور را تحویل رئیسجمهوری بعدی میدهد. کارشناسی دیگر دراین رابطه اظهار کرد: سه واحد کارآموزی برای رئیسجمهوری اولیها اجباری شود.
رئیس پژوهشکده مدیریت خطرپذیری و بحران پژوهشگاه بینالمللی زلزله گفته؛ «در سالجاری ارایه دو واحد درس «مدیریت بحران» در دانشگاهها به تصویب رسیده است که به دلیل نبود مدرس کافی این درس به صورت «اختیاری» ارایه خواهد شد.» چند سوال: - اگر در یک ترم دانشجویان بیشتر ازحد انتظار درس را بردارند و استاد هم نباشد، دوستان چه تصمیمی میگیرند؟ یک عده مینشینند سر کلاس بعد رئیس دانشگاه برای مازاد برظرفیت توپ میاندازد توی حیاط بازی کنند؟ یا میگویند دسته اول بنشینند سر کلاس، مازاد بر ظرفیت برای مانور بروند زیر نیمکت و در چارچوب درپناه بگیرند؟ آنوقت استاد مدیریت بحران چه مباحثی را به دانشجویان درس میدهد؟ ما یک سرفصلهایی شنیدهایم، اینها واقعی است؟ فصل یک(انکار بحران فصل دو) اصول تکذیب سه (مقاومت در برابر عذرخواهی چهار) جمعکردن بحران.
درجدیدترین سیاهنمایی فرهنگی هم خوانندهای موسوم به محسن یگانه ادعا کرده که عدهای تلاش کردهاند تا با قطع برق و استفاده از اسپری فلفل کنسرتش را در بم متوقف کنند. دراین زمینه یکی از افرادی که مشکوک به ایجاد اخلال در کنسرت بود، به خبرنگار ما گفت: واقعا که خوبی هم در حق این آقایون به اصطلاح هنرمند نیومده. امکانات سالن کم بود و ما آمدیم با قطع و وصلکردن برق نوعی رقص نور ایجاد کنیم که خب طبیعیه که این وسط صدای چند ساز و چند دستگاه پخش هم قطع بشه. بعد یکی از بچهها گفت: یه کم فضا خشک نیست؟ فضای کنسرت که نباید اینجوری باشه. دیدیم راست میگه. رفتیم برف شادی گرفتیم پاشیدیم تو سالن. این عنصر درپاسخ به اینکه شما برف شادی پخش نکردید و اسپری فلفل زدید، گفت: یعنی چی برادر؟ ما رسم داریم با فلفل شادی کنیم. مشکلیه؟
امید است با این توجیهات هنرمندان کشور دیگر دست به سیاهنمایی و قدرناشناسی از عناصر دلسوز کشور نزنند.