| مهدی توکلی تبریزی|
آن شب گویی جونیه به احترامش سکوت کرده بود. در مقابل یکی از برجهای سر به فلک کشیده منطقه جوانان بسیاری در رثای نبودنش با شمعهایی در دست به سوگ نشسته بودند. همه آمده بودند از شیعیان و دروزیها تا مارونیهای مسیحی و دسته گلهایی از طرف دو جناح سیاسی هشت مارس و چهارده مارس که در مقابل محل سکونتاش با روبانهای مشکی آراسته شده بودند. او انگار به سمبل وحدت لبنانیها بدل شده بود.
توحید منعم دانشآموخته دانشگاه آمریکایی بیروت بود. متولد بیروت اما از پدر و مادری ایرانی. سالهای بسیار دور خانوادهاش از ایران به لبنان مهاجرت کرده بودند و در جونیه در شمال بیروت ساکن شده بودند. توحید به غیر از چند سفر کوتاه تفریحی به ایران هیچگاه در سرزمین مادریاش زندگی نکرده بود. تعلق خاطرش به لبنان مشهود بود. برای همین بود که لبنانیهای بسیاری او را تکریم میکردند. بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه خیلی زود به عنوان یک کارشناس خبره و تحلیلگر مسائل خاورمیانه و به ویژه لبنان در سپهر سیاسی جامعه مطرح شد.
او که روزهای آرام لبنان را از نزدیک لمس کرده بود، روزهایی که در آن خبری از جنگهای شهری و ترور و انفجار نبود و شبهای زیبای بیروت که خانوادههای لبنانی در کرانههای دریای مدیترانه سیاهی شب را به سپیدی سحر میدوختند به چشم دیده بود، همیشه بر وحدت و حاکمیت ملی لبنان تاکید میکرد. لبنان را برای همه اقوام و طوایف لبنانی میخواست. مقالات تند و تیزش که در آنها به شدت از دخالت کشورهای فرا منطقهای در لبنان انتقاد میکرد پای ثابت صفحات نشریات و رسانههای جمعی معتبر و بینالمللی لبنان بود.
اگرچه دشمنان وحدت و یکپارچگی لبنان اندیشهها و آرمانهایش را برنتافتند اما یاد و خاطرش از جونیه تا ضاحیه و در بعلبک و صور و صیدا در قلب مردمان این سرزمین جاودانه خواهد ماند.