رضا نامجو| جشنواره موسیقی فجر جمعه هفته گذشته درحالیکه کار خود پایان داد که برای دومینسال پیاپی جایزه «باربد» به برگزیدگان شاخههای مختلف موسیقایی اهدا شد. نوید دهقان نوازنده جوان و در عین حال باتجربه موسیقی ایرانی یکی از برندگان این جایزه بود. دهقان که برای آهنگسازی آلبوم «از جان و از دل» برنده جایزه باربد شد معتقد است اضافه شدن بخش جایزه به جشنواره موسیقی فجر یکی از راههای دیدهشدن هنرمندان و آثار هنریشان است. او که سابقه همکاری با زندهیاد پرویز مشکلاتیان را در گروه موسیقی عارف در کارنامه دارد در اینباره میگوید: «وقتی کار شما توسط منتقدان و یک گروهی دیده میشود و عدهای ضعف و قوتهای آن را نشان میدهند، خیلی خوشایند خواهد بود». در ادامه گفتوگوی «شهروند» با این هنرمند را بخوانید:
در جشنواره فجر در این دوره جایزه بهترین آهنگسازی در بخش آلبوم موسیقی باکلام به شما اهدا شد. بعد از اینکه فهمیدید برای دریافت جایزه باربد کاندیدا شدهاید، چه حسی داشتید؟
به هر صورت کسب جایزه باربد در معتبرترین جشنواره موسیقی ایران برای من احساسات مختلفی را در پی داشت. در لحظه نخست احتمالا هرکسی خوشحال میشود چون میبیند پس از دورهای تلاش، کاری که انجام داده است موردپسند مردم و بهویژه خواص و هنرمندان قرار گرفته است. در کنار این حس، احساس مسئولیت بیشتری در قیاس با قبل روی دوش من سنگینی میکند. چون من نمیتوانم بگویم این اتفاق خیلی خوب است و نهایت موفقیتی است که امکان بهرهمندی از آن را داشتهام. همانطور که میدانید هنرمند باید در هرلحظه بتواند نکات جدیدتری کشف کند، بیشتر بخواند و بیشتر کار کند. این انتخاب مسئولیتی را روی دوش صاحبش میگذارد که براساس آن باید در آینده هم به تلاشش بیشتر از گذشته ادامه دهد تا نشان دهد نظری که رویش داشتهاند درست بوده و در آینده هم ادامه پیدا میکند. درمجموع باید بگویم که احساسم بعد از کسب جایزه باربد خوب و دلپذیر بود.
البته در دوره گذشته هم آلبوم وطن کاندیدای بهترن آلبوم در موسیقی ایرانی شده بود...
بله اما جایزه برتر را آلبوم دیگری از آن خود کرد. میدانید که جایزه باربد اکنون دوسال است که در جشنواره فجر اهدا میشود با این توضیح در جشنواره فجر هم در سه دوره یعنی سالهای ۷۵، ۷۶ و ۷۸ برنده جایزه بهترین نوازنده کمانچه شده بودم. این را هم اضافه کنم که در دوسالانه خانه موسیقی آلبوم مشترک من و سالار عقیلی با نام «هوای آفتاب» بهعنوان بهترین آلبوم موسیقی سنتی انتخاب شد و تک آهنگ «وطن» هم دوسال قبل در جشن موزیک ما بهعنوان بهترین اثر موسیقی سنتی انتخاب شده بود.
اکنون که در آستانه اجرای مشترک با سالار عقیلی در برج میلاد قرار دارید و بناست قطعاتی از آلبوم از جان و از دل را برای علاقهمندان اجرا کنید، این تجربه مشترک با آقای عقیلی در قیاس با اجراهای قبلی با این خواننده چه تفاوتهایی خواهد داشت؟
ما از سال ۸۶ یعنی حدود ۹سال است که با سالار عقیلی کار میکنیم و کنسرتهای زیادی با هم داشتهایم. وقتی آلبومهای هوای آفتاب، وطن و یار و دیار که منتشر شد حداقل ۱۵۰کنسرت را بهطور مشترک با هم اجرا کردیم. از زمانی هم که از جان و از دل منتشر شد یعنی ۳۱شهریور ۹۵ تقریبا استقبال خوبی از این آلبوم از سوی مردم صورت گرفت. از سوی دیگر امسال دهمین سال فعالیت گروه قمر بود بر همین اساس دو کلیپ تصویری از گروه ما منتشر شد که یکی به مناسبت انتشار آلبوم از جان و از دل بود و دیگری که به مناسبت ۱۰سالگی گروه قمر بود. در همین مسیر پیشنهادهای مختلفی برای اجرای کنسرت در شهرهای مختلفی نظیر تهران، کاشان، بوشهر و بهبهان دریافت کردهایم که برخی از این اجراها انجام شد و همین ۱۰روز پیش بود که با توجه به برگزاری تور شهرستانهای این آلبوم، تصمیم گرفتیم این کار در تهران هم اجرا شود.
با این توضیح که بخشی از اجرای برج میلاد به اجرای گروه قمر به سرپرستی شما اختصاص داده شده و بخش دیگری را آثار خاطرهانگیز و ملی میهنی تشکیل میدهد، در مورد رپرتواری که قرار است در این اجرا داشته باشید برایمان بگویید....
خواننده وقتی آثار مختلفی را در ژانرهای مختلف اجرا میکند، طبعا جنس و طیف مخاطبانش هم متفاوت و گسترده میشود. سالار علاوه بر کارهایی که با ما به روی صحنه برده است، کارهای زیادی را برای تیتراژ سریالها و نظیر آن اجرا کرده که پاپیولارتر شناخته میشود. بنابراین جنس مخاطب خاصی پیدا کرده که با مخاطب خاص موسیقی ایرانی که موسیقی دستگاهی و ردیفی ایرانی را دوست دارد، متفاوت است. با این توضیح کنسرتهایی که در سالنهایی با این ظرفیت و در سانسهای متعدد برگزار میشود، مخاطبان متفاوتی را در خود جای خواهد داد و شاید لازم بوده که این اتفاق بیفتد تا مخاطبان آنگونه کارها آثاری را که دوست دارند، بشنوند.
بهنظر شما اجرا با ارکستر از یک سو و همراهی با گروه قمر از سوی دیگر مشکلی را در این اجرا ایجاد نخواهد کرد؟
بهنظر من این ماجرا حتی میتواند فرصت خوبی قلمداد شود چراکه گروه قمر میتواند آن مخاطب را هم بیشتر با موسیقی کلاسیک آشنا کند. قرار بر این شده که بخشی از اجرا به آن دسته کارها اختصاص داشته باشد و بخش دیگر گزیدهای از آثاری که سالار تا امروز با گروه قمر اجرا کرده است، روی صحنه برود.
همانطور که حتما اخبار را دنبال کردهاید، حادثه پلاسکو در این روزها غم و اندوه فراوانی را بر دلها نشانده است. هنرمندانی چون شما در مواجهه با چنین اتفاقی چه واکنشی از خود نشان میدهند؟
اساسا هنرمندان نسبت به اتفاقات و جریاناتی که دور و برشان شکل میگیرد، باید هوشیار باشند. خوب ببینند و دربارهاش تفکر و تأمل کنند. مسلما هر اتفاقی روی احساسات هنرمندان تاثیرگذار است چون احساس یکی از برجستگیهای هر هنرمندی است. من فکر میکنم ما درباره مسائل و اتفاقات اینچنینی شاهد مواضع و اندیشههای گوناگونی از جانب انسانهای مختلف هستیم. در این حوادث ممکن است هرکسی موضعی بگیرد و سخنانی را بیان بکند.
بهنظر شما وظیفه هنرمندان در برخورد با این دست حوادث یا به عبارت بهتر فجایع باید
چه باشد؟
من فکر میکنم اساسا ما باید توجهات را به این سمت ببریم که برخی شغلها در ذات پرخطرند و لازمهشان خطرکردن و ازخودگذشتگی است. کسی که در آغاز وارد این کار میشود این ماجرا را میداند درست مثل یک سرباز وطن که میداند خطر با کارش گرهخورده است. بسیاری از کارگران که کارهای سخت انجام میدهند نیز میدانند که ممکن است در حین کار جانشان را از دست بدهند. البته آن گروه به این دلیل که شغلشان بیشتر جنبه فردی دارد ممکن است چندان مطرح نشوند. من معتقدم که مردم را باید به این سمت ببریم که از مسئولان بپرسند کسانی که به چنین کارهایی مشغول میشوند آیا از لحاظ مالی در آن حد برخورداری خواهند داشت؟ یعنی دولت به آنها اینطور نگاه میکند که در صورت بروز حادثه در چنین مشاغل پرخطری تاچه حدی آنها را تأمین میکند؟ البته بروز چنین حوادثی دردناک است و هرکسی دوست دارد از هر راهی که میتواند بازماندگان چنینی حوادثی و البته روح خدشهدار شده جامعه را تسلی بدهد.
و برگزاری کنسرتها و یادمانها از سوی هنرمندان چه کارکردی در این مسیر خواهد داشت؟
در این بخش است که هنرمندان میتوانند با کارشان این تسلی را در بعد اجتماعی انجام دهند. به نظر من ما بهعنوان یک هنرمند باید این جمله را فریاد بزنم که این جریان، جریان پرخطری است بنابراین امکاناتی که به این گروه آدمها و پس از آنها به خانوادههایشان اختصاص داده میشود لااقل باید به لحاظ مالی آنها را تأمین کند. برگزاری کنسرتها، یادمانها و کارهایی نظیر این هم اتفاق خوبی است اما اصل و اساس چیز دیگری است.