شماره ۱۰۴۵ | ۱۳۹۵ يکشنبه ۳ بهمن
صفحه را ببند
به حرمت اين رنج؛ دنبال مقصر نباشيد، تقصير را دريابيد

علی کدخدازاده روزنامه نگار

رنج مي‌بريم، سوگ بزرگ است. واكنش به چنين رنجي در يك نگاه فروخردمندانه پيدا كردن مقصر است. اما واقعيت اين است كه حوادث متعدد كشورمان در عرصه‌هاي مختلف بيش از آنكه ناشي از حضور يك مقصر باشد، به واسطه لانه كردن انبوه تقصير‌هاست. شايد اين‌بار بتوان به حرمت اين رنج بزرگ به دنبال تقصير بود نه مقصر.
در دوران كهن، آدميان بيگانه با انديشه و طرح پرسش، براي جبران گناهان و خطاهايشان، يكي از ميان خويش را انتخاب و در پيشگاه بت، قرباني مي‌كردند. اينگونه گمان مي‌بردند، پاك شده‌اند، آرام مي‌گرفتند و باز روز از نو و قرباني ديگري در فردا روز.
اين سلوك ديرينه، مدت زماني است كه در كشور ما به يك مطلوب تبديل شده است. رهايي از بلاي ركود و بي‌رونقي بازار را در نفرين و قرباني كردن فلان سرمايه‌دار كلاهبردار مي‌دانيم. رهايي از ناچاري ناداري را در به زير كشيدن فلان وزير و مسئول مي‌دانيم و بسياري از ناتواني‌ها و كم‌خردي‌هاي خويش را به حساب خصم‌هاي وراي مرزها مي‌نويسم و حتي كم آبي و بي‌باراني را معطوف به يك نوع رفتار قلمداد مي‌كنيم. فرار از دست هيولاي اعتياد را، اعدام قاچاقي مي‌پنداريم. تا در بر اين پاشنه مي‌گردد رنج‌ها مدام رنجورمان مي‌كنند و قربانيان كمكي به توقف آن نخواهند كرد.
مثالي بزنم؛ وقتي برق منزل قطع مي‌شود معمولا يا سيم در جايي قطع شده يا لامپ سوخته يا پريز مشكل دارد و يا فيوز پريده است. پيدا كردن دليل در اين موارد ساده است اما زندگي به همين سادگي نيست.
مثالي ديگر، ما پرايد مي‌سازيم و آنها بنز. ساخت يك اتومبيل مبتني بر يك فرآيند است كه شايد صد مرحله دارد. همه كارهايي كه ما طي اين فرآيند صد مرحله‌اي انجام مي‌دهيم تقريبا به مانند همان فرآيندي است كه بنزسازان انجام مي‌دهند. نمي‌توان يك مرحله مشخص و قطعي پيدا كرد كه تفاوت آن منجر به توليد پرايد به جاي بنز شود. بلكه واقعيت اين است كه در تمام مراحل داراي تفاوت‌هاي جزيي هستيم. مثلا در هر مرحله تفاوت‌هاي سه يا پنج يا ده يا بيست درصدي داريم در نتيجه محصول آنها بنز مي‌شود و محصول ما پرايد. چنين مسأله‌اي يعني ساختار معيوب است يعني تقصير وجود دارد و اين مهم‌تر از مقصر است. در مورد همين سوگ بزرگ اخير تقصير يابي شايد اين باشد شاخص انتخاب اعضاي شوراي شهر چه بايد باشد، كدام نهادهاي عمومي و مردمي لازم است آنها را تبيين و ارایه
كنند.
چرا مردم شاخص‌هاي مرتبط با ضرورت شهري را كمتر در انتخاب شورايي‌ها مدنظر دارند؟
شاخص‌هاي كنترل، مراقبت از اقدامات شهرداري و تعامل با آن تا چه ميزان به پاسخ‌هاي شايسته براي زندگي بهتر شهروندان دچار شده و مكانيزم‌هاي تحقق آن چيست؟ اولويت‌هاي شهري را با چه شاخصي بايد تعيين كرد؟
چرا با تغيير شهردارها و يا تغيير شرايط سياسي و اجتماعي اولويت‌هاي شهري تغيير مي‌كند و براي مقابله با آن چه مكانيزيمي لازم
است؟ چرا هشدار‌های كمبود امكانات آتش‌نشاني در جامعه به صدا در نيامد تا اين واقعه تلخ رخ دهد؟ چرا به‌رغم اين‌كه ساخت‌وسازها در شهري ايستاده بر روي زلزله نبايد اينگونه باشد و همه نيز تاييد مي‌كنند، باز اينگونه مي‌شود؟ چرا به گفته مسئولان شهري به مالكان چنين ساختمان‌هايي تذكر مي‌دهند اما اتفاقي نمي‌افتد و باز تذكر مي‌دهند و اتفاقي نمي‌افتد؟ گير كار كجاست؟ چرا شهرداري در اين‌گونه مواقع اقدام به پلمپ اين بناها نمي‌كند؟ چرا در شهرهايي مانند تهران، مديريت يكپارچه شهري به‌رغم تاييد همه مسئولان، محقق نمي‌شود؟
چرا مردم در هنگام رخداد يك حادثه به شدت احساساتي مي‌شوند و اندكي بعد به سرعت فراموشكار؟ چرا كنش عملي و كاربردي در همكاري و همياري را از دست داده‌ايم و بيشتر تمايل به نمايش و اقدام ظاهري براي همدردي داريم؟ چرا اين‌گونه مشتاق تماشاي رنج همديگر شده‌ايم (پديده سلفي‌گيري و هجوم مزاحم‌گونه افراد در اين حادثه)؟
چرا از آغاز يك حادثه به جاي مديريت رنج به‌سرعت تسويه‌‌حساب‌هاي گروهي شكل مي‌گيرد؟ چرا در هر حادثه‌اي افراد غير كارشناس به خود اجازه اظهارنظر و تعيين خط مشي مي‌دهند؟ چطور مي‌توان اين آفت را زدود؟
شهر ما روي زلزله نشسته است. قرار است در روز مبادا، نيروهاي امداد و نجات همزمان براي مواجهه با صد يا دويست رخداد اينگونه عمل كنند، چرا اين مهارت و امكانات به‌رغم تمايل همه (اعم از مردم و مسئولان امورشهري و امدادي) مهيا نشده است؟
اينها بخش كوچكي از موضوعات مربوط به تقصيريابي است. بدون رفع تقصير‌ها، جست‌وجو براي پيدا كردن مقصر فقط به منزله رها كردن خود از پرسش و پيدا كردن پاسخ است و در مجددا بر همين پاشنه خواهد چرخيد. با تقصيريابي، هيچ‌وقت نالايق‌ها نمي‌توانند حضور داشته باشند و ديگر نيازي به مقصريابي نخواهد بود.

دیدگاه‌های دیگران

ع
عبدالحسین |
مخالف 0 - 0 موافق
اری گیر کار همین جاست که من اهن شناس با کلی تشویق و تمجید میبرند تا در رابطه با پارچه حریر اظهار نظر کنم چرا یک اکیپ از شهرداری بواسطه یک گزارش در رابطه با یک تخلف ساختمانی در حداقل زمان ممکن در محل حاظر و اعمال فانون میکنند (بعضا اقدام به دیوار گذاری میکنند )

تعداد بازدید :  681