شماره ۱۰۴۳ | ۱۳۹۵ پنج شنبه ۳۰ دي
صفحه را ببند
این شرح بی‌نهایت

 بهترين دانش‌ها، دانشى است كه تو را اصلاح كند.امام علی(ع)

خراب ره عشق
ساز طرب عشق که داند که چه ساز است
کز زخمه آن نه فلک اندر تک و تاز است
آورد به یک زخمه، جهان را همه، در رقص
خود جان و جهان نغمه آن پرده‌نواز است
عالم چو صدایی است از این پرده، که داند
کین راه چه پرده است و در این پرده چه راز است
رازی است در این پرده، گر آن را بشناسی
دانی که حقیقت ز چه در بند مجاز است
معلوم کنی کز چه سبب خاطر محمود
پیوسته پریشان سر زلف ایاز است
محتاج نیاز دل عشاق چرا شد
حسن رخ خوبان، که همه مایه ناز است
عشق است که هر دم به دگر رنگ برآید
ناز است به جایی و به یک جای نیاز است
در صورت عاشق چو درآید همه سوزاست
در کسوت معشوق چوآید همه ساز است
زان شعله که از روی بتان حسن برافروخت
قسم دل عشاق همه سوز و گداز است
راهی است ره عشق، به غایت خوش و نزدیک
هر ره که جز این است همه دور و دراز است
مستی، که خراب ره عشق است، در این ره
خواب خوش مستیش همه عین نماز است
در صومعه چون راه ندادند مرا دوش
رفتم به در میکده، دیدم که فراز است
از میکده آواز برآمد که:  عراقی
در باز تو خود را، که در میکده باز است
عراقی


تعداد بازدید :  285