شهروند| هفتسال از مرگبارترین جنایت سال 88 گذشته است. جنایتی که در آن مرد 65ساله با یک اسلحه کلاشینکف و دو اسلحه کمری به خانواده و همسایههایش حمله کرد و هرکس را که مقابل چشمش بود به رگبار بست. او 18 نفر را به رگبار بست و 1200 گلوله شلیک کرد تا اینکه درنهایت پلیس به این تیراندازیها پایان داد. مرد تیرانداز درحالیکه به پشت بام فرار کرده بود و با وجود محاصره پلیس باز هم شلیک میکرد، درنهایت به دام پلیس گرفتار شد. حاصل این تیراندازیهای وحشتناک 6 کشته و 12 مجروح بود که مجروحان همگی به بیمارستان منتقل شدند. 7سال از ماجرای این پرونده گذشته و در این مدت محمد که به دو ریالی معروف بود، یکبار به قصاص و دیه محکوم شده است. این درحالی است که خانواده اولیای دم چهار مقتول رضایت خود را اعلام کردهاند و تنها دو خانواده درخواست قصاص دارند. با این حال، پس از مراحل مختلف، درنهایت محمد با نظر قضات دیوان عالی کشور به کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی فرستاده شد. حالا کمیسیون پزشکی قانونی در آخرین بررسیها درنهایت اعلام کرد که این مرد مبتلا به اختلالات شدید روانی است و هنگام ارتکاب جرم نیز قوه تشخیص نداشته است. او صبح دیروز در جلسه محاکمه خود از هیأت قضائی خواست تا هرچه زودتر اعدامش کنند.
شلیکهای ترسناک
عصر یکشنبه، اول شهریور سال 88، ساعت 6 بود که ناگهان صدای شلیکهای گلوله در یکی از آپارتمانهای خیابان عالمی شهر قدس شنیده شد. مرد سالخوردهای درحالیکه مسلح بود در آپارتمان پنجطبقه شلیک میکرد. اهالی منطقه وقتی مقابل این آپارتمان آمدند با دیدن رفتارهای جنونآمیز مرد 65ساله به شدت شوکه شدند و بلافاصله موضوع را به پلیس اطلاع دادند. بعد از چند دقیقه پلیس به محل حادثه رسید. هنوز تیراندازیهای مرد مسلح تمام نشده بود. او از خانهاش بیرون آمد و همینطور شلیک کرد. در این میان بلافاصله شاهدان به پلیس گفتند که مرد ضارب یکی از ساکنان قدیمی شهر قدس به نام محمد است که پس از درگیری با خانوادهاش شروع به تیراندازی کرده است. همه همسایهها اعلام کردند که محمد مرد بسیار آرام و موجهی بود و هیچکس فکرش را هم نمیکرد که او دست به چنین کاری زده باشد.
دستگیری روی پشتبام
درحالیکه پلیس موضوع را بررسی میکرد، محمد بدون پایان دادن به تیراندازیهایش به پشتبام رفت و حاضر به تسلیم نشد. درنهایت پس از شلیکهای پیدرپی، او به دام ماموران گرفتار شد و ماموران او را خلع سلاح کردند. این درحالی بود که پس از دستگیری محمد، ماموران 18 نفر را دیدند که غرق به خون روی زمین افتاده بودند. در میان این 18 نفر 6 نفر جان باخته و 12 نفر نیز مجروح شده بودند که در ادامه مشخص شد در این ماجرا زن دوم و دختر محمد به همراه چهار نفر ديگر ازجمله دو رهگذر كه یکی از آنها یک پسر 9ساله بود جان باختهاند. همچنین پلیس بعد از خلع سلاح پیرمرد عصبانی، از وی یک اسلحه کلاشینکف و دو کلت کمری شاهکش به همراه صدها تیر جنگی کشف کرد. از 12 نفر مجروحي كه به بيمارستان فیاضبخش منتقل شدند، 6 نفر به صورت سرپايي همان شب مرخص شدند اما 6 مجروح ديگر كه تير مستقيم به بدنشان اصابت كرده بود براي تكميل سير درمان در بيمارستان ماندند.
اعترافات هولناک
تحقیقات بعدی نشان داد که این مرد 4 دختر و 10 پسر دارد که یکی از دخترانش در این حادثه جان باخته است. او بلافاصله تحت بازجوییهای تخصصی پلیس قرار گرفت و درباره جزییات ماجرا گفت: «چند وقتی میشد که مردی یکی از واحدهای آپارتمانیام را خریده بود. او هرازگاهي دوستان مجرد خود را به خانهاش ميآورد. همين موضوع باعث عصبانیت من شده بود. از طرفی همسر دوم و دخترم ناهید از این موضوع شکایتی نداشتند. با این حال چندبار به مرد جوان و پدرش تذكر دادم، اما فایدهای نداشت. تا اینکه روز حادثه فرارسید. آن روز دیدم که مرد جوان همراه برادرزادهاش با موتورسيكلتي مقابل در ورودي آپارتمان ايستادهاند. برای همین به آنها اعتراض كردم اما توجهي نكردند. خیلی عصبانی شدم و برای ترساندن آنها به اتاقكي در انتهاي پاركينگ رفتم و سلاحم را همراه خشاب و فشنگها كه زير تختخواب پنهان كرده بودم، برداشتم و دوباره سراغشان رفتم كه در راه با مرد همسايه، پدر و برادرزادهاش روبهرو شدم و به سويشان شليك كردم. آنها مجروح شدند. همان موقع دختر 15ساله خانوادهشان به نام هانیه از خانه بيرون آمد و مرا ديد. به سوي او نيز شليك كردم كه جسدش كنار پاهايم افتاد. قصد پر كردن دوباره سلاح را داشتم كه صداي همسر و دخترم را شنيدم. به سوي آنها در طبقه بعدي رفتم كه وحشتزده فرار كردند. پس از فرار آنها متوجه شدم كه مجروحان طبقه دوم با ورود به آسانسور فرار كردهاند. به دنبال اين ماجرا به طبقه دوم رفتم و چند تير به سمت پاركينگ شليك كردم ولي فايده نداشت و آنها فرار كردند. پس از بازگشت به طبقه سوم، به سوي همسر اول، دخترم و همسر دوم خود شليك كردم كه همسر دوم و دخترم ناهید فوت كردند. بعد از آن از پلهها پايين آمدم و چند گلوله به سوي مردم شليك كردم و دوباره به مجتمع بازگشتم و به پشتبام رفتم كه 6 نفر با چوب و چماق به سمتم آمدند. به سوي آنها هم شليك كردم که درنهایت دستگیر شدم.»
محکوم به اعدام
با اعترافات این مرد، وی صحنه جنایت هولناکش را بازسازی کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 74 سابق دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این درحالی بود که مرد جنایتکار توانست رضایت خانواده چهار قربانی را بگیرد. او در نخستین جلسه محاکمه خود گفت: «نمیخواستم این همه آدم بیگناه را به قتل برسانم. حتی در بازداشتگاه وقتی به خودم آمدم و فهمیدم چهکار کردهام، سعی کردم خودکشی کنم. برای همین سرم را به دیوار کوبیدم تا بمیرم، اما نشد. در زندان هم چندبار خودکشی ناموفق داشتم که نجاتم دادند.»
در آن جلسه پس از صحبتهای متهم، با توجه به رضایت اولیای دم چهار قربانی، او به دوبار قصاص، زندان و پرداخت دیه به 12 مجروح محکوم شد.
نقض حکم
پرونده پس از اینکه روی میز هیأت قضائی شعبه بیستم دیوان عالی کشور قرار گرفت، آنها این حکم را نقض کردند و خواستار رفع سه ایراد این پرونده شدند.
قضات دیوان عالی کشور در ابتدا خواستار بررسی دوباره سلامت روانی متهم شدند. همچنین آنها از دادگاه خواستند تا خواسته دقیق دو اولیای دمی که رضایت ندادهاند را بررسی کنند تا دقیقا مشخص شود آنها تقاضای دریافت دیه دارند یا با دریافت مبلغی کمتر یا بیشتر از دیه حاضر به مصالحه هستند. در پایان قضات دیوان عالی کشور در مورد دیه ناهید دختر متهم، خواستار بررسی پرداخت این دیه به سایر اولیای دم شدند، چراکه متهم نمیتواند جزو اولیای دم محسوب شود.
بنابراین پرونده بار دیگر به دادگاه کیفری استان تهران برگشت و ایرادات دیوان عالی کشور نیز برطرف شد. این درحالی است که کمیسیون پزشکی قانونی درنهایت اعلام کرد، متهم مبتلا به اختلالات شدید روانی روانپریشی است و در زمان وقوع جرم نیز قوه تشخیص نداشته و تحتتأثیر این اختلال دست به جنایت زده است. آنها اعلام کردند که این مرد در شرایط روحی خطرناک به سر میبرد و ممکن است تحتتأثیر این اختلال دست به رفتارهای خطرناک دیگری هم بزند.
اعدامم کنید
با اعلام این نظریه پزشکی قانونی، هیأت قضائی شعبه چهارم، صبح دیروز بار دیگر جلسه محاکمه پیرمرد را برگزار کرد. در این جلسه که به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد، دو اولیای دمی که درخواست دیه کرده بودند در جایگاه ایستادند و یکی از آنها درخواست دیه کرد، ولی یکی دیگر از آنها اعلام کرد اگر متهم توان پرداخت دیه را ندارد، خواستار قصاص است. همچنین فرزندان محمد اعلام کردند مادرشان دیه ناهید را از اموال پدرشان دریافت کرده است.
در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و به هیأت قضائی گفت: «من هیچ پولی برای پرداخت دیه ندارم. فقط میخواهم هرچه زودتر اعدام شوم. من برای مرگ آمادهام و تمام اموالم را هم به نام همسرم کردهام. فرزندانم هم اموالم را بین خودشان تقسیم کردهاند. من تنها خواستار اعدام هستم.»
در پایان این جلسه نیز هیأت قضائی وارد شور شدند تا رأی نهایی در اینباره را صادر کنند.