شماره ۱۰۴۳ | ۱۳۹۵ پنج شنبه ۳۰ دي
صفحه را ببند
داستان بود و نبود نخستین مهدیه کشور
مهدیه‌ای که تخریب شد اما باید حفظ شود

|  رضا سلیمان‌نوری  |   روزنامه‌نگار و عضو انجمن چهارباغ|

 حدود 10روز پیش بود، یعنی درست درهمان ایامی که کشور در از دست‌دادن یکی از قدیمی‌ترین انقلابیون و استوانه‌های نظام یعنی آیت‌الله‌ هاشمی‌رفسنجانی غرق درماتم بود و البته خراسان نیز نخستین روزهای پایتخت فرهنگی جهان اسلام‌بودن خود را طی می‌کرد، تصاویر و متونی ابتدا در رسانه‌های مجازی و سپس مکتوب منتشر شد که از نابودی بخشی دیگر از هویت ایران اسلامی خبر می‌داد. براساس این اخبار، مهدیه مرحوم عابدزاده مشهد، درهمان شب و روز درگذشت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به‌طور کامل تخریب شده بود. ماجرایی که با گذشت زمان مشخص شد که  ناگفته‌های بسیار در دل خود دارد. ناگفته‌هایی که از یکسو از اهمیت بالای این مکان درتاریخ نه‌تنها معاصر خراسان بلکه انقلاب اسلامی خبر می‌داد و از دیگر سو، پرده از اهمال‌های مدیریتی گوناگون سه مجموعه دخیل دراین تخریب ملی برمی‌داشت، اما برای شناخت بهتر این موضوع، در ابتدا باید کمی مهدیه حاجی عابدزاده را بشناسیم و سپس اتفاقاتی که درماه‌های اخیر براین مجموعه واقع شده تا از بنایی فراموش‌شده به صدر اخبار میراثی کشور تغییر رتبه دهد و حتی برای نخستین‌بار تیمی کارشناسی از پایتخت به منظور شناسایی دلایل تخریب آن راهی مشهد شود، را بازگو کنیم.
تاریخچه مهدیه
بنای مهدیه مرحوم عابدزاده مشهد که براساس مدارک موجود نخستین بنای ساخته‌شده با این نام درکشور است، درخیابان آیت‌الله شیرازی، کوچه جنب باغ نادری یا همان کوچه پشت باغ درنخستین فرعی دست چپ قرار دارد. این بنا را حاج علی‌اصغر عابدزاده یکی از  بازاریان دارای گرایشات بالای مذهبی مشهد، در سال‌های میانی دهه20 خورشیدی به‌ منظور ترویج امور دینی درجامعه تازه از خفقان دوران رضاشاهی خارج شده، با سرمایه شخصی و البته با کمک برخی خیران ساخته است. البته زمان ساخت این بنا به صورت دقیق مشخص نیست، اما از آنجا که سندی مبنی بر درخواست اشتراک برق برای آن از‌سال ۱۳۲۶ وجود دارد، این بنا باید درفاصله سال‌های ۲۵ تا ۲۶ ساخته شده باشد. مهدیه در اصل شامل سه ساختمان، سالن اصلی در وسط و دومجموعه اتاق در دوطرف حیاط بود. اتاق‌هایی که در ابتدا به‌عنوان کارگاه ساخت آینه‌های جیبی ازسوی عابدزاده مورد استفاده قرار می‌گرفت و بعدها محل درس و بحث طلاب علوم دینی شد. این بنا که در دوران مبارزه علیه رژیم گذشته یکی از پایگاه‌های مبارزاتی مردم مشهد بود، تا سال‌های نخست پس از انقلاب نیز پابرجا و فعال بود اما درگذشت عابدزاده در‌سال 1365 خط پایانی بر فعالیت‌های پرشور این مجموعه کشید. خط پایانی که هرچند برخی از اعضای انجمن پیروان قرآن همان تشکلی که یکی دیگر از ثمرات عمر عابدزاده محسوب می‌شود، درچند نوبت تلاش کردند آن را کمرنگ کنند، اما شرایط زمان مانع از به ثمررسیدن این فعالیت‌ها شد تا این‌که سرانجام مهدیه ازسوی خانواده مرحوم دراختیار جامعه المصطفی العالمیه قرار داده شد تا آن را احیا کند، غافل از این‌که در نزد مدیران این مجموعه شرط احیای مهدیه تخریب کامل آن بود.
5 ویژگی خاص مهدیه
حال که تاریخچه مهدیه مشخص شد، بد نیست کمی درباره دلایل مهم‌بودن آن بدانیم. مهدیه عابدزاده مجموعه‌ای چند وجهی است که نخستین وجه آن همانا نخستین‌بودن این بنا دربین مجموعه‌های همنام است. به عبارت دیگر، مهدیه مرحوم عابدزاده مشهد، نخستین مهدیه ساخته‌شده درکل کشور است و سایر بناهایی که با این عنوان درسطح کشور ساخته شده‌اند، این مجموعه را الگو قرار داده‌اند. ناگفته نماند، مهدیه تهران که مشهورترین مهدیه کشور در وضع کنونی است، ازسوی یکی از فعالان سابق مهدیه مشهد یعنی مرحوم حجت‌الاسلام کافی بنا شده است، اما امر دیگری که مهدیه مشهد را از چنان اهمیتی برخوردار می‌کند شایسته قرارگرفتن درفهرست آثار ملی است. همانا نقاشی‌های دیواری منحصربه‌فرد موجود درفضای سالن اصلی آن است. نقاشی‌های زیبای رنگ و روغنی که بدیلی نداشت و کار استادان چیره‌دست هنر نقاشی درمشهد بود. استادانی که همگی از روی اخلاص و بدون دریافت اجرتی این تصاویر را بر دیوارهای مهدیه حک کرده بودند تا این بنا زیباتر جلوه کند. سومین دلیلی که مهدیه عابدزاده را خاص کرده، نخستین‌بودن آن در برگزاری دعای ندبه به صورت گروهی است. به عبارت دیگر، تا پیش از آن‌که مرحوم عابدزاده به برگزاری محافل پرشور دعای ندبه به صورت دسته‌جمعی درمهدیه خود درصبح‌های جمعه اقدام کند، درهیچ نقطه‌ای ازکشور این دعا به صورت گروهی خوانده نمی‌شد. دیگر ویژگی خاص مهدیه مشهد که آن را درسطح ملی به نخستین تبدیل کرده و به همین دلیل امکان ثبت آن را درفهرست آثار ملی فراهم می‌کند، همانا نحوه خاص برگزاری جشن‌های نیمه‌شعبان دراین مکان بود. حداقل تا امروز اثبات نشده است که پیش ازمهدیه مرحوم عابدزاده مشهد درهیچ مکان عمومی پس از شروع استفاده از انرژی برق در ایران تا بدین حد از نور برای زیباسازی معابر و جلوه‌دادن به جشن استفاده شده باشد. براساس اسناد موجود بیش از یک‌ماه برای آماده‌سازی مهدیه برای برپایی این جشن تلاش می‌شد و از ابتدای کوچه مقبره تا داخل مهدیه انواع و اقسام طاق نصرت‌های دارای چراغ برق بسته می‌شد، به نحوی که هنوز هم کمتر می‌توان مشابه این نوع آذین‌بندی را درسطح کشور مشاهده کرد. پنجمین دلیلی که مهدیه مشهد را خاص می‌کند، همان‌گونه که پیشتر بدان اشاره شد، جایگاه آن درمبارزات مردم خراسان علیه رژیم پهلوی بود. این بنا نه‌تنها در دوران مبارزات ملی‌شدن صنعت نفت درکنار کانون نشر حقایق دینی مرحوم استاد محمدتقی شریعتی دوپایگاه عمده و اصلی مبارزان درمشهد محسوب می‌شدند، بلکه در‌سال 57 نیز یکی از پناهگاه‌های اصلی مردم به هنگام حمله مأموران رژیم درجریان تظاهرات‌های مختلف بود. البته باید درکنار این دوموضوع استفاده از مهدیه به‌عنوان یکی از اقامتگاه‌های اصلی مبارزان در سال‌های حدفاصل مرداد 32 تا بهمن 57 درمشهد را نیز درنظر بگیریم. اتفاقی که بارزترین آن اقامت نواب صفوی و تعدادی از فداییان اسلام به هنگام حضور درمشهد و انجام چندین سخنرانی ازسوی وی بود و سرانجام آخرین دلیلی که مهدیه مشهد را دارای ارزش ثبت در فهرست آثار تاریخی ملی می‌کند، کارکرد ویژه‌ای است که مرحوم عابدزاده برای آن ایجاد کرده بود. کارکردی که باز هم این بنا را دارای یک عنوان نخستین دیگر در سطح کشور می‌کند. این کارکرد همانا استفاده ازمهدیه به‌عنوان نخستین مدرسه شبانه علوم دینی برای بازاریان است. عابدزاده با توجه به این‌که خود بازاری بود، به درستی می‌دانست که اغلب کسبه از اطلاعات دینی قوی درباره شغل خود برخوردار نیستند. لذا تلاش کرد تا با برگزاری کلاس‌های شبانه علوم دینی درمهدیه ایشان و البته فرزندانشان را با احکام مرتبط با بازار آشنا کند تا بدین‌گونه از خریدوفروش‌های خارج از احکام شرع در بازار بکاهد. اقدامی که مهدیه را تبدیل به نخستین مدرسه علمیه شبانه برای بازاریان کشور کرد.
آغاز تخریب
و اما پاسخ بدین سوال که چرا مهدیه مرحوم عابدزاده مشهد پس از سال‌ها فراموشی با آغاز تخریب آن توسط جامعه المصطفی طی روزهای اخیر- البته تخریبی که به‌زعم عوامل اجرای آن حرکتی برای نوسازی مجموعه است- به یک‌باره مورد توجه قرار گرفته را باید این‌گونه داد که داستان تخریب مهدیه ازهمان نخستین ساعات درز خبر، یعنی مرداد‌ سال گذشته مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت اما برخی سخنان مسئولان میراث باعث شد تا حرکت شتابنده مردم، رسانه‌ها و تشکل‌های فرهنگی و هویتی مشهد برای حفظ این بنا کند شود. حرکتی که اگر نبود، وعده نادرست ازسوی مسئولان میراث فرهنگی درباره ثبت اضطراری مهدیه، بی‌شک تاکنون نه‌تنها به ثبت این بنا، بلکه به ثبت تعدادی دیگر از بناهای هویتی مشهد ازجمله 9 بنای باقیمانده ازمرحوم عابدزاده و همچنین ساختمان کانون نشر حقایق دینی مرحوم استاد محمدتقی شریعتی منجر می‌شد. اگر بخواهیم کمی این موضوع را باز کنیم، باید عنوان کرد که نخستین اخبار درباره تخریب بنای مهدیه مردادماه ‌سال گذشته در رسانه‌های خراسان‌رضوی و سپس کشور درج شد. اخباری که منجر به تشکیل کمپینی مردمی با عنوان «نه به تخریب نخستین مهدیه کشور» و صدور نامه‌ای با امضای 360 فعال فرهنگی مشهد در اعتراض به اقدامات انجام‌شده برای تخریب این بنای ارزشمند شد. نامه‌ای که درآن تخریب مهدیه ضربه‌ای جبران‌ناپذیر بر هویت دینی شهر مشهد خوانده و تأکید شد؛ «با وجود شعارهای فراوانی که مسئولان مختلف درباره لزوم حفظ و احیای هویت دینی و فرهنگی شهر مشهد در آستانه تبدیل آن به پایتخت فرهنگی جهان اسلام بیان می‌کنند، متأسفانه هیچ بنای هویت‌بخشی از گزند بی‌برنامگی، بی‌توجهی و کج‌سلیقگی برخی مسئولان در امان نیست.»
انتشار این نامه و همچنین همراهی برخی از مدیران فرهنگی و شهری مشهد و تهران ازجمله معاون فرهنگی شهردار مشهد باعث شد تا کفه ترازو به نفع مردم سنگینی کرده و نه‌تنها تخریب بنا متوقف شود، بلکه مسئولان نهاد تخریب‌کننده اذعان کنند که درصورت اثبات واجد اهمیت تاریخی‌بودن بنا آن را به شکل قبلی بازسازی می‌کنند. سخنانی که باعث شد تا رکنی، معاون میراث فرهنگی خراسان ابتدا در اواسط مهرماه مهدیه را اثری دارای شرایط قرارگرفتن در فهرست آثار ملی اعلام کند و سپس روزنامه خراسان در اواخر آبان‌ماه درگزارشی که بخشی از آن گفت‌وگو با رکنی بود، از ثبت ملی مهدیه خبر دهد. بدین‌گونه بود که ماجرای تخریب مهدیه مسکوت شد، آن هم درحالی ‌که از یکسو اغلب فعالان فرهنگی مشهد خیال می‌کردند بنا ثبت شده و آنانی هم که دیرباور بودند، تصور می‌کردند با حضور تمام‌قد معاون فرهنگی شهردار درجمع مخالفان تخریب، اگر کوچکترین اقدامی ازسوی مجموعه تخریب‌کننده رخ دهد، شهرداری وارد عمل شده و جلوی تخریب را خواهد گرفت. از دیگرسو، مدیران میراث فرهنگی و جامعه المصطفی براساس اخباری که گاه و بیگاه ازسوی معاون میراث فرهنگی خراسان‌‌رضوی اعلام می‌شد، درحال رایزنی برای بازسازی بنای نیمه‌تخریب‌شده بودند.
تیر آخر
شرایط بدین‌گونه پیش می‌رفت تا ناگهان در روزی که کشور عزادار درگذشت آیت‌الله‌ هاشمی‌رفسنجانی بود، عکس‌هایی دربرخی رسانه‌های مجازی منتشر شد که نشان می‌داد مهدیه به صورت کامل تخریب شده است. این امر باعث شد تا فعالان مدنی و رسانه‌های استان و سپس کشور برای درک واقعیت موضوع تلاشی ویژه را آغاز کنند. تلاشی که به این نتیجه منجر شد که مدیران میراث استان برخلاف آنچه بارها درمحافل مختلف اعلام کرده بودند؛ نه‌تنها مهدیه را ثبت‌ملی نکرده‌اند، بلکه هیچ تلاشی هم در این راه انجام نداده‌اند. همچنین مشخص شد که مدیران شهرداری مشهد باوجود اطلاع ازجایگاه مهدیه در نزد افکار عمومی به دلایل نامشخص درحالی هیچ واکنشی به تخریب باقیمانده بنای مهدیه نشان نداده‌اند که درموارد بسیار جزیی تعمیر بدون مجوز خانه‌های مسکونی محدوده‌های نزدیک به حرم مطهر سریع وارد عمل شده و اقدام به پلمپ پلاک متخلف می‌کردند. درست همین امر است که ادعاهای مطرح‌شده ازسوی ایشان درباره بی‌اطلاعی و عدم‌ دادن مجوز تخریب بنا به جامعه المصطفی را زیر سوال می‌برد. سرانجام مدیران جامعه المصطفی نیز باوجود این‌که برخی از آنان خود از دانش‌آموختگان مهدیه یا سایر مدارس مرحوم عابدزاده بوده و از اهمیت این بنا حداقل در تاریخ انقلاب اسلامی مشهد مطلع بودند، مصالح خود را برمصالح عموم مردم مشهد و ایران ترجیح داده و تیشه به ریشه ساختمانی هویت‌ساز درمشهد زدند.
و اما بعد
البته به‌طور قطع این پایان ماجرا نیست، زیرا با توجه به حساسیت‌های ملی ایجادشده دراین زمینه، خاصه اعزام هیأت حقیقت‌یاب سازمان میراث فرهنگی به مشهد و همچنین عدم جابه‌جایی مقبره مرحوم عابدزاده تا این لحظه امکان بازسازی کامل بنا به صورت عین به عین وجود دارد. امری که اکنون وقوع آن درکنار قطعی‌شدن ثبت‌ملی بنا، ورد زبان مسئولان میراث خراسان شده است تا شاید بدین‌گونه آب رفته را به جوی بازگردانند. اقدامی که درصورت وقوع به‌طورحتم می‌تواند مهدیه را بار دیگر زنده کرده و نام دست‌اندرکاران این حیا را برای همیشه جاودان کند.

 


تعداد بازدید :  388