| محمدقلی یوسفی | عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد علامهطباطبایی |
نمیتوان نام چرخه واردات غیررسمی کالا به کشور را قاچاق گذاشت. واردکردن کالا به صورت غیررسمی در واقع همان تجارت است که تنها از کانالهای رسمی صورت نمیگیرد و برای کالاهایی به غیر از موادمخدر و مشروبات الکلی که در کشور ممنوعیت مصرف دارد، تنها به منظور فرار از پرداخت مالیاتها و عوارض گمرکی به شکلی پنهان وارد کشور میشوند. درواقع این نوع واردات کالا به کشور یک فعالیت سازمانیافته است که به صورت غیررسمی انجام میشود.
وقتی شرایط اقتصادی واردات کالا سودآور باشد و هزینه فعالیتهای غیررسمی نیز کم باشد، معمولا اینگونه فعالیتها عادی میشود. در کشور ما این پدیده که نامش را «قاچاق» گذاشتهایم، چیزی خلاف شرع یا مضر برای جامعه نیست؛ چرا که یکسری کالاهای مورد نیاز مردم به کشور وارد میشود و در دسترسشان قرار میگیرد. قاچاق هم همان تجارت است و بنابراین کسی که کالایش را از کانالهای رسمی وارد کشور نمیکند، دلیل بر بدبودن ماهیت کارش نمیشود. شاید این نوع فعالیت برای گرفتن مالیات و تعرفه از دید چرخه اداری پنهان میماند ولی به هر حال اگر شرایط اقتصادی کشور مساعد باشد همه سعی میکنند از کانالهای رسمی اقدام به واردات کالا کنند. اما وقتی راهی باز میشود برای انجام کاری خلاف قانون و دورزدن چرخه اداری بهطبع پدیده واردات پنهانی کالا که نام آن را قاچاق گذاشتهاند، رونق پیدا میکند.
نکته حایز اهمیت در روند این پدیده اما نحوه تامین منابع کالاها است؛ به این معنی که واردکنندگان این کالاها از کدام کانال ارز را به دست میآورند که توانایی واردکردن محمولههای مختلف و بعضا گرانقیمت را دارند. اگر تاجر یا واردکنندهای با سرمایه خودش کالایی را هر چند به صورت قاچاقی به کشور وارد کند، تبعات منفی برای مردم جامعه و اقتصاد کشور نخواهد داشت. وقتی که تولید، صنعت و کشاورزی نادیده گرفته میشود، تجارت اهمیت پیدا میکند. در این بین نیز ممکن است کسانی وارد عرصه تجارت شوند که به دلیل داشتن نفوذ و قدرت از رانت برخوردار می شوند. بنابراین ما باید برگردیم و ببینیم چرا واردات کالا آن هم به صورت غیررسمی در کشور سودآور است؟ چرا یک تاجر به سمت سرمایهگذاری در بخش تولید نمیرود؟ به این خاطر که سودآوری وجود ندارد. متاسفانه مسئولان تعریفی در بخش عرضه ندارند؛ زیرا تولید در برنامهها و تفکرات اقتصادی کشور هنوز جای خودش را باز نکرده است.
مشکل اصلی در این بحث از جایی مهم به نظر میرسد که ما در کنار واردات غیررسمی کالا فساد سازمانیافته داریم که شرایطی ایجاد کرده تا سرمایه برخی از واردکنندگان به صورت غیرمشروع و با رانت یا درآمدهای ناشی از صادرات نفت و سوبسیدهای دولتی تامین شود. در واقع اگر تاجری سرمایه خودش را به ارز تبدیل کند و از طریق صادرات کالا وارد کند نه تنها به ضرر کشور، اقتصاد و مردم نیست، بلکه سودآور و مفید نیز هست؛ اما زمانی که ارز یک تاجر که کالایی را به کشور وارد میکند از راه غیرقانونی به دست آمده باشد.آن موقع صادراتش را به واردات باز میکند و پدیده قاچاق به جامعه ضرر میرساند. درنهایت مسألهای که وجود دارد تامین مالی برخی از واردکنندگان کالا است که میخواهند مسیرهای قانونی را دور بزنند و همانطور که ارزهای خارج کرده از مملکت را به صورت غیرقانونی به دست آوردهاند به همین شکل نیز چرخه اداری و قانونی، گمرک، تعرفهها و مالیاتها را دور بزنند.