شماره ۱۰۴۳ | ۱۳۹۵ پنج شنبه ۳۰ دي
صفحه را ببند
احسان عبدی‌پور، سرنا نواز لرستانی، از بخش نواحی جشنواره فجر می‌گوید
دارند ریشه‌ها را می‌خشکانند

علی نامجو| توجه به ریشه‌ها و اصالت‌ها عنوانی است که کم‌وبیش همه در کلام با آن موافقند و تقریبا همه مسئولان کشورمان در عرصه کاری خودشان به آن اشاره دارند. بخش فرهنگی کشورمان نیز از گذشته با اشاره به لزوم توجه به اصالت‌ها در گونه‌های مختلف هنری بر اهمیت حمایت از هنرمندان فعال در گونه‌های هنری اصیل تأکید کرده‌اند. به نظر برخی از کارشناسان عرصه موسیقی، این سخنان اما ظاهرا کمتر در عمل اجرایی شده‌اند. گونه‌های اصیل موسیقی ایران، دانسته یا نادانسته در انزوا و محدودیت قرار گرفته‌اند و هرسال تعدادی از هنرمندان سپیدموی موسیقی نواحی و مناطق کشور در فقر و تنگدستی جان می‌دهند. در این وضعیت، دریغ از نگاهی، توجهی و گامی که شأن و منزلت این بزرگان را حفظ کند. همین چند هفته قبل بود که علی‌محمد بلوچ در تنهایی و تنگدستی جان داد و بازهم تأکید کردیم بر لزوم‌ها و اشاره کردیم به اهمیت توجه به اصالت‌ها. احسان عبدی‌پور که از جوانان نامدار موسیقی نواحی کشور ما است و در گروه‌های بزرگ موسیقی کلاسیک ایرانی هم تجربه تک‌نوازی با سازش سورنا را داشته، امسال با گروهش سو بانگ به جشنواره می‌آید و چهارشنبه ۲۹ دی‌ماه به روی صحنه رفت. عبدی‌پور از تبعیضاتی سخن می‌گوید که میان موسیقی نواحی و دیگر گونه‌های موسیقی در سرزمین ما رایج شده و از دل‌شکسته پیشکسوتانی حرف می‌زند که سالن‌های بزرگ تهران بارها و بارها به احترام هنرشان تمام‌قد ایستاده‌اند اما در جشنواره موسیقی فجر باید در سالن‌هایی ۲۰۰، ۳۰۰ نفری به روی صحنه بروند. با او به بهانه برگزاری جشنواره دوره سی‌ودوم گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌آید:  
درباره گروهی که امسال به نمایندگی از استان لرستان راهی جشنواره موسیقی فجر کرده‌اید، برای‌مان بگویید...
گروهی که از استان لرستان در جشنواره فجر امسال شرکت کرده، در مقایسه با ‌سال گذشته تغییرات زیادی داشته است. ما در چیدمان نفرات گروه در این دوره سعی کردیم از هنرمندان جوان موسیقی لرستان در ترکیب گروه سور بانگ استفاده کنیم. شاید بیشتر نوازنده‌های‌مان متولدین اواخر دهه ۶۰ و دهه ۷۰ باشند. نوع موسیقی که امسال در جشنواره فجر اجرا خواهیم کرد بیش از دوره‌های گذشته به اصالت موسیقی لرستان توجه داشته و تلاش کرده‌ایم آن بخش از موسیقی لرستان را که کمتر شنیده شده است، روی صحنه جشنواره فجر ببریم. در دوره‌های گذشته معمولا آقای رحمان‌پور به‌عنوان خواننده گروه لرستان را همراهی می‌کردند و از اشعار ایشان در اجراها استفاده می‌شد اما امسال به دلیل همراهی آقای مهران غضنفری به‌عنوان خواننده تلاش کردیم از ترانه‌های ایشان استفاده کنیم. به هر صورت هر شاعر یا ترانه‌سرایی حالت و ویژگی‌های مخصوص به خودش را دارد، بنابراین ترانه‌هایی که امسال در جشنواره فجر توسط آقای غضنفری خوانده می‌شود، خصوصیات منحصربه‌فرد کلام ایشان را دارد. آقای غضنفری جوان مستعدی در زمینه ترانه و خوانندگی موسیقی لرستان است. البته از ترانه‌های فولک و اصیل موسیقی لرستان هم در این اجرا استفاده خواهیم کرد.
در ملودی‌ها  و سازبندی هم اصالت و قدمت را درنظر گرفته‌اید یا این نگاه فقط محدود به بخش ترانه‌هاست؟
بخشی از ملودی‌های این دوره، ملودی‌های فولک موسیقی لرستان است و بخش دیگری از آن ملودی‌هایی است که اعضای گروه ساخته‌اند. البته همین بخش هم به موسیقی اصیل لرستان واقعا نزدیک است. ما تلاش کردیم حالا که به‌عنوان نماینده موسیقی این خطه در جشنواره فجر حضور داریم قسمت‌های کمتر شنیده شده از بخش اصیل این موسیقی را برای مخاطبان اجرا کنیم. به نظر من این نگاه به دیدگاه کلی جشنواره موسیقی فجر به‌ویژه در بخش نواحی نزدیک است چون گمان می‌کنم فلسفه برگزاری جشنواره موسیقی فجر در بخش موسیقی نواحی یعنی معرفی انواعی از موسیقی کشورمان به مخاطبانی که تاکنون آن نوع از موسیقی را نشنیده‌اند. با این توضیح گروه‌هایی که از لرستان، مازندران، بوشهر، بلوچستان یا هر نقطه دیگری از ایران به جشنواره می‌آیند باید آن قسمت از موسیقی را برای مردم اجرا کنند که در بخش اصیل و در اصطلاح فولک قرار می‌گیرد، نه ملودی‌هایی که  برآمده از ذهن اعضای آن  گروه است. به نظر من چارچوب‌ها در موسیقی نواحی باید حفظ شود. موسیقی‌ای که تصمیم به اجرای آن در جشنواره داریم با محوریت سازهایی است که موسیقی لرستان با آن شناخته می‌شود. با این توضیح، سرنا، کمانچه و سازهای کوبه‌ای مرکزیت و محوریت اجرای ما هستند. بیشتر سولوها، سوال و جواب‌ها و قطعات میان همین سازها درمی‌گیرد اما سازهایی همچون بم تار، تار و سنتور هم برای تکمیل بخش‌هایی از اجرا این ترکیب را همراهی خواهند کرد. داوود رضائی کمانچه‌نواز گروه ما در عین جوانی استعداد فراوانی دارد و در زمینه موسیقی نواحی در لرستان جزو افراد خوش آتیه است. داوود تنظیم قطعات را هم انجام داده است. امیررضا ابراهیمی سنتور می‌نوازند و مجید دولتشاه با تارش ما را همراهی می‌کند. اکبر خسروی نوازندگی بم تار را برعهده دارد و  بابک شکری تنبک می‌نوازد. مختار زندسلیمی هم نوازندگی ساز دف را در اجرای گروه سور بانگ در جشنواره فجر برعهده دارد.
جشنواره موسیقی امسال در بخش نواحی، از نظر امکانات و به لحاظ زمانی در قیاس با جشنواره دوره قبل چه تفاوت‌هایی داشت؟
بگذارید من کمی کلی‌تر به سوال شما پاسخ دهم. مشکل اصلی که به نظر من ما به‌عنوان فعالان عرصه نواحی با آن دست  به گریبان هستیم، دیدگاهی است که به این نوع موسیقی وجود دارد. البته من مردم را در وجود و ادامه این نگاه مقصر نمی‌دانم. انتقاد من به مسئولانی است که به موسیقی نواحی آنچنان که شایسته است توجه نمی‌کنند. بارها و بارها از سوی استادان و پژوهشگران صاحبنام موسیقی گفته شده که موسیقی نواحی ریشه و اصالت موسیقی ایرانی است اما آیا به اندازه این اصالت و قدمت به این نوع موسیقی توجه می‌شود؟ موسیقی نواحی موسیقی سرچشمه است و اگر نبود ما امروز موسیقی‌ای با نام موسیقی کلاسیک ایرانی نداشتیم. ما نباید با دستان خودمان ریشه‌ها را بخشکانیم و بعد انتظار داشتن درختی تناور و قوی را داشته باشیم. به نظر من رفتاری که امروز با موسیقی نواحی ایران می‌شود در جهت خشکاندن آن است. شما به تبلیغاتی که درباره موسیقی نواحی می‌کنند، نگاه کنید. آیا میزان و کیفیت تبلیغاتی که برای انواع دیگر موسیقی در ایران انجام می‌شود با موسیقی نواحی قابل‌ مقایسه است؟ همین اتفاق باعث می‌شود موسیقی نواحی روزبه‌روز ضعیف‌تر و شکننده‌تر شود.
درباره سالن‌هایی که در جشنواره در اختیار موسیقی نواحی قرار گرفته است، چه نظری دارید؟
به‌نظر من در اختیار قرار دادن سالنی با ظرفیت حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ نفر برای اجرای گروه‌های بخش نواحی کوچک‌کردن این موسیقی است. تکرار می‌کنم که این موسیقی اصل و ریشه هنر موسیقی در ایران است و مسئولان با چنین اقدامی ریشه‌ها و اصالت موسیقی ما را کوچک می‌کنند.
شاید عدم وجود مخاطب توجیهی باشد که مسئولان برگزاری را وامی‌دارد سالن‌هایی با ظریفت کم را در اختیار بخش نواحی قرار دهند...
به‌نظر من این توجیه اصلا درست نیست و بیشتر شبیه یک بهانه‌تراشی می‌ماند تا نگاه و دلیلی منطقی. ما بارها با همین گروه‌ها در موسیقی نواحی و با حضور خواننده‌های پیشکسوتی همچون آقای رحمان‌پور و علی‌پور یا با همراهی خواننده‌های جوانی مثل آقای غضنفری تالار وحدت و سالن‌های  بزرگتر از آن را پر کرده‌ایم. شما به رزومه بزرگانی همچون محسن شریفیان عزیز که جزو پیشکسوتان موسیقی نواحی است، نگاهی بیندازید. ببینید چند بار در سالن‌های بزرگ اجرای برنامه داشته و در آن سالن‌ها جای سوزن انداختن هم نبوده است. فرض می‌گیریم احسان عبدی‌پور جزو جوانان و اصلا افراد گمنام موسیقی نواحی باشد اما چرا به محسن شریفیان سالن بزرگتر نمی‌دهید؟ اگر فکر می‌کنند که گروه‌های جوان نمی‌توانند سالن‌های بزرگ را پر کنند چرا به بزرگانی که در طول ‌سال بارها و بارها سالن‌های بزرگ موسیقی کشور را پر می‌کنند، سالن بزرگ نمی‌دهند. به نظر من نگاه به موسیقی نواحی از بنیان دچار ایراد و اشکال است. به نظر من علت اصلی چنین نگاهی، جدی نگرفتن موسیقی نواحی است. با این‌که موسیقی ایران هر چه دارد از موسیقی نواحی است، اما دوستان در زمان تقسیم امکانات این موسیقی را در درجه دوم و سوم اهمیت قرار می‌دهند. چه کسی می‌تواند منکر  تاثیرگذاری موسیقی نواحی در بدنه موسیقی ردیفی و دستگاهی ایران شود؟ آیا می‌توانند بگویند شور و دشتی را از موسیقی شمال ایران و دیلمان و دشتستان نگرفته‌اند؟ آیا می‌توانند بگویند که ماهور را از  موسیقی لرستان و آذربایجان نگرفته‌اند؟ آیا می‌توانند منکر شوند که شوشتری، همایون و اصفهان را از موسیقی چهارمحال‌وبختیاری، اصفهان و مرکز فلات ایران نگرفته‌اند؟ چنین چیزهایی قابل انکار نیست.
با این توضیح، شما امکاناتی را که برای موسیقی نواحی درنظر گرفته می‌شود، چه در جشنواره این دوره و چه در سال‌های قبل کافی نمی‌دانید؟
بله. دقیقا. چرا نباید حداقل سه اجرا در بخش نواحی در سالن‌های بزرگ این کشور روی صحنه برود؟ من با هیچ‌کدام از هنرمندان عرصه موسیقی در ژانرهای مختلف مشکلی ندارم و انواع مختلف موسیقی برای من عزیز و قابل‌احترام هستند. اما چرا باید همه سالن‌های بزرگ را به موسیقی پاپ اختصاص بدهند؟ خوانندگان موسیقی پاپ که هم از نظر تبلیغات و هم به دلیل مدیومی که در آن فعال هستند، برای مردم شناخته شده‌اند. به‌نظر می‌رسد وظیفه جشنواره‌ای همچون فجر ایجاد امکانات برای معرفی انواعی از موسیقی است که با وجود کیفیت بالا و قابل دفاع و البته با امکان بالقوه جذب مخاطب، تاکنون امکانی برای دیده‌شدن نداشته‌اند. اگر ما مدعی برادری و دوستی میان همه هنرمندان و انواع مختلف هنری هستیم باید در همه عرصه‌ها خود را نشان دهد و به همه ژانرهایی که توانمند هستند، با یک چشم نگاه شود. حالا من به لزوم توجه به موسیقی نواحی به دلیل ریشه‌ای و بااصالت بودنش کاری ندارم و در آن مورد حرفی نمی‌زنم اما می‌توانم توقع ارایه عادلانه امکانات برای گونه‌های مختلف موسیقی را داشته باشم. بگذارید مردم این موسیقی را که تا امروز بی‌کس و کار مانده است، ببینند.
معمولا مردم کشور ما گمان می‌کنند هرکس در عرصه هنر موسیقی فعال است، به لحاظ مادی تأمین می‌شود و دغدغه‌هایی که ممکن است سایر مردم در زندگی داشته باشند برای هنرمندان تقریبا کمتر وجود دارد. با این توضیح اما کم نیستند هنرمندان استخوان خردکرده‌ای در موسیقی نواحی که متاسفانه به نان شب‌شان محتاجند...
متأسفانه شرایط به گونه‌ای است که به غیر از جشنواره‌هایی همچون فجر، موسیقی نواحی در طول ‌سال به کناری گذاشته می‌شود و تا‌ سال بعد که موعد حضور در جشنواره می‌رسد، کسی سراغی از آن نمی‌گیرد، به غیر از معدود آهنگسازانی که در طول ‌سال به سراغ موزیسین‌های عرصه نواحی می‌آیند و در آثارشان از حضور آنها استفاده می‌کنند. انگار این موسیقی دیگر اهمیتی ندارد و کارکردی موزه‌ای و جشنواره‌ای پیدا کرده است. اما چرا نباید انواعی از موسیقی که مردم با آن زندگی می‌کنند در سبد فرهنگی مورد استفاده آنها قرار گیرد. چرا باید جای این نوع موسیقی را که ریشه در گوشت و پوست ما دارد، نوعی از موسیقی بگیرد که خدا می‌داند اصالت و ریشه‌اش از کجا آمده و چه سرنوشتی را برای مردم ما رقم خواهد زد. امروز بسیاری از هنرمندان پیشکسوت و زحمت‌کشیده موسیقی نواحی دارند در فقر دست و پا می‌زنند. بسیاری از این عزیزان می‌میرند بدون این‌که حتی کسی در این کشور خبردار شود. نکته جالب و غم‌انگیزی که سال گذشته در جشنواره فجر اتفاق افتاد هم برای ما یک زنگ‌خطر است. پارسال کسی در جشنواره در بخش نواحی برای تجلیل انتخاب شده بود که حتی برای حضور در اختتامیه دعوتش نکرده بودند و در سالن حضور نداشت.
آینده موسیقی نواحی را چطور می‌بینید؟
ما در این عرصه دست از تلاش برنخواهیم داشت اما با رویکردی که مسئولان فرهنگی کشور در پیش گرفته‌اند دیر یا زود ریشه موسیقی نواحی خشک خواهد شد. البته گمان نکنید که قصه همین‌جا به پایان می‌رسد. این جریان هر نوع موسیقی را که ریشه در اصالت دارد به مرور از بین خواهد برد و روزی خواهد رسید که دیگر چیزی از فرهنگ و آداب و رسوم ایران باقی نمانده است.


تعداد بازدید :  475