ادب نيكو سبب تزكيه اخلاق است.
امام علی(ع)
کوی دوست
ای نبرده وصل تو روزی به میهمانی مرا
هیچت افتد کز فراق خویش برهانی مرا
در هلاک من چو هجرانت سبک دستی نکرد
بر درت از بهر وصلست این گرانجانی مرا
من بپای جستوجوی از بهر تو برخاستم
لطف باشد گر بگیری دست و بنشانی مرا
تو اگر آیی و گرنه من تو را خوانم مدام
من چو نامه تا نمیآیم نمیخوانی مرا
هر بهاری پیش از این مانند بلبل در خزان
بر نمیآمد نفس از بیگلستانی مرا
میزنم بر بوی تو اکنون نوا چون عندلیب
کاش بشکفتی گلی زین بلبل الحانی مرا
من به آب صبر از این گل شسته بودم پای روح
دست دل انداخت اندر ورطه جانی مرا
من چراغ مردهام تو مجلسافروزی چو شمع
بر دهانم نه لبی تا زنده گردانی مرا
آفتابی در شرف من همچو ماهام در خسوف
روشنایی نیست بیآن روی نورانی مرا
از جهان بیزار گشتم چون بدیدم کوی دوست
از عمارت کی کشد خاطر به ویرانی مرا
واله و حیران تو من بنده تنها نیستم
خود کجا باشد به استقلال سلطانی مرا
در فراخای جهان از ازدحام عاشقان
جای جولانی نماند از تنگ میدانی مرا
ای ز صحت بیتو رنجوری، به راحت کن بدل
زحمتی کندر رهست از سیف فرغانی مرا
سیف فرغانی